پاسخ به دو ادعای وهابی پیرامون حضرت زهرا

در این مطلب قصد دارم به دو ادعای مستشکل وهابی اشاره کنم که در آن سعی کرده است با استفاده از روایاتی به تخریب چهره حضرت زهرا و بالا بردن مقام عایشه دست بزند. امیدوارم در فضایی منطقی و بدور از تعصب مطالعه کنید

اشکال اول:

متن اشکالات جناب مستشکل وهابی:

حدیث اول فاطمه رضی الله عنه امام علی را میزند

جناب مستشکل چنین نوشته است:

شیعیان می گویند یکی از دلایل کفر عایشه این می باشد که عایشه صدای خود را بر رسول الله بلند کرده است. در حالی که در منابع خود شیعه موجود می باشد که فاطمه بنت محمد نسبت به علی بن ابیطالب صدای خویش را بلند کرد و حتی علی را مضروب کرد

رسول الله صلی الله علیه وسلم پولی به علی رضی الله عنه میدهد و علی رضی الله عنه در راه مستحقی را می بیند و پول را به شخص فقیر می دهد وقتی به خانه بر می گردد فاطمه رضی الله عنها می پرسد پول کجاست؟علی جواب میدهد به فقیری دادم سیده فاطمه غضبناک میشود و می گویند من گرسنه ام فرزندانم گرسنه اند وتو نیز مانند ما گرسنه ای وسپس لباس علی را می گیرد و می کشد علی می گوید ای فاطمه این کار نکن رهایم کن می گوید نه والله تا پدرم بین من وتو حکم کند تا اینکه جبریل به پیامبر نازل می شود و می گوید ای محمد خداوند به توسلام می رساند وسلام مرا به علی برسان و به فاطمه بگو نباید بر دست علی بزنی ولباسش را بکشی .پیامبر به خانه فاطمه وعلی می آید ومی بنید فاطمه از علی دلخور است می پرسد دخترم چرا این چنین هستی ؟جواب میدهد ای پدر چیزی را که به علی داده بودی فروخت به ۱۲درهم وچیزی از آن برای ما نگذاشت که غذایی بخریم وبخوریم پیامبر می گوید دخترم جبرئیل بر تو وعلی سلام می رساند و می گوید که نباید علی را بزنی و لباسش را بکشی فاطمه می گوید استغفار می کنم وهرگز تکرار نمی کنم….

الأمالی- الشیخ الصدوق ص ۵۵۵

پاسخ این ادعا:

وقتی جناب مستشکل روایت را سانسور می کنند

جناب مستشکل می شود بفرمایید چرا روایت مورد نظر را از ابتدا قرار ندادید؟

شما که همیشه عاشق سلسله اسناد هستید. چرا سلسله سند روایت مورد نظر را قرار نداده اید؟

یکی از راویان این روایت کسی نیست جز؟

سفیان {سفیان الثوری}

جناب مستشکل درست عرض کردم دیگه؟

سفیان از منظر برخی علمای اهل سنت

علمای رجالی اهل سنت او را مدلس خوانده اند:

ربّما یسقط … أو اسقط غیره ضعیفاً أو صغیراً تحسیناً للحدیث .

تدریب الراوی ، باب النوع الثانی : المدلس وهو قسمان ، ج۱ ،‌ ص۱۸۶ .

گاهی چیزی از حدیث کم می کرد یا دیگری چنین می کرد ، به این جهت  که یا آن شخص ضعیف  یا کوچک بوده است

سفیان ثوری ، از دیوانه‌ها روایت نقل می‌کرده :

ذهبی ، رجالی مشهور اهل سنت در باره سفیان ثوری می‌نویسد :

شبابة ، عن شعبة ، قال : إذا حدثکم سفیان عن رجل لا تعرفونه فلا تقبلوا منه ، فإنما یحدثکم عن مثل أبى شعیب المجنون .

میزان الاعتدال ، ترجمه الصلت بن دینار ، ج۲ ، ص۳۷۱ ، ص۳۹۰۶ .

شبابه از شعبه نقل می‌کند که وی گفت : زمانی که سفیان از مردی برای شما حدیث نقل کرد که او را نمی‌شناختید ، از او قبول نکنید ؛ زیرا او از افرادی مثل أبی شعیب دیوانه روایت نقل می‌کند .

جناب مستشکل سفیان از علمای بزرگ شما می باشد که او را برخی از علمای شما چنین مذمت کرده اند. به نظر شما علمای شیعه او را توثیق کرده اند؟؟؟؟؟؟؟

آری جناب مستشکل داستان این است که شما جهت پاک کرده چهره جناب عایشه به هر کاری دست میزنید حتی خیانت علمی

شخص مدلس را صحیح و… از منظر شیعه نشان می دهید و او را مدح می کنید و روایت مورد نظر را به گونه ای نشان می دهید که شیعه صد در صد این روایت را قبول دارد و شکی در صحت آن نیست

من ذیل نام افرادی مثل زید بن اسماعیل الصائغ و معاویه به هشام حرف نمیزنم. چون خودتون می دونید ذیل این اسماء هم حرف بزنیم. باز روشن میشه حضرتعالی تدلیس می کنید. و آبروتون میره

چقدر عکس العمل حضرتعالی شبیه عمل جناب سفیان است!!!؟؟

اما جناب مستشکل. کمی در مورد چهره درخشان عایشه برای شما از روایات صحیح علمای شما می گویم. تا شما هم یاد بگیرید با روایات صحیح از اصح الکتب پس از قرآن!! سخن بگویید

عایشه و نبوت:

عایشه در ماجرای حجه الوداع به صفیه همسر رسول الله حسد می کند و در گفتگویی که بین او و رسول الله ایجاد می شود چنین می گوید:

فقلت: ألست تزعم أنک رسول الله؟ قالت: فتبسم قال: أو فی شک أنت یا أم عبد الله؟ قالت: قلت: ألست تزعم أنک رسول الله؟ أفهلا عدلت؟ وسمعنی أبو بکر وکان فیه غرب أی حدة فأقبل علی فلطم وجهی

عائشه مى‌گوید که من گفتم: آیا تو نیستى که خیال مى‌کنى که پیامبر خدا هستی؟ رسول خدا تبسم کرد و فرمود: آیا در این مسأله تردید داری؟ عائشه مى‌گوید: دو باره گفتم: آیا تو نیستى که خیال مى‌کنى رسول خدا هستی! پس چرا عدالت را رعایت نمى‌کنى؟ ابوبکر که بسیار تندخو بود، جلو آمد و به صورتم سیلى زد

قال حسین سلیم أسد : رجاله ثقات

مسند أبی یعلی، ج۸، ص۱۲۹، ح۴۶۷۰، تحقیق: حسین سلیم أسد، ناشر: دار المأمون للتراث

حسادت عایشه:

نعمان بن بشیر نقل کرده است که در یکى از روزها، «ابو بکر» براى تشرّف به حضور رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله اجازه مى‏خواست که همزمان صداى «عایشه» را شنید که فریاد مى‏زند! به خدا سوگند! اینک متوجه شدم که على از پدر من و از خود من در نزد تو محبوبتر است و این جمله را دو بار یا سه بار تکرار کرد.

قال استأذن أبو بکر على رسول الله صلى الله علیه وسلم فسمع صوت عائشة عالیا وهی تقول والله لقد عرفت ان علیا أحب إلیک من أبى ومنى مرتین أو ثلاثا

تعلیق شعیب الأرنؤوط : إسناده حسن من أجل یونس بن إسحاق وباقی رجاله ثقات رجال الصحیح

جالب اینجاست در تعلیق شعیب ارنووط پیرامون این روایت چنین آمده است:

إسناده حسن من أجل یونس بن إسحاق وباقی رجاله ثقات رجال الصحیح

مسند احمد بن حنبل ج۴ص۲۷۵- موسسه قرطبه

توجه فرمودید:

اینجا یک مسئله کوچک نبوده است بلکه کار به سر و صدا کشیده است و دلیلش هم حسادت بوده است نسبت به اینکه شان علی بالاتر است

جالب اینجاست حسادتهای عایشه یک امر عادی بوده است که باعث غضب رسول الله نیز شده است:

در مسند احمد بن حنبل روایاتی آمده است که مضمومنش این است که روزی صفیه یکی دیگر از زنان پیامبری غذایی درست کرده بود آن روز نوبت خانه عایشه بود. جناب صفیه  در ظرفی برای پیامبر از همان غذا ریخت و برای ایشان برد. عایشه ظرف را به همراه غذا به بیرون پرت کرد. خود عایشه گوید. در این حال غضب را در چهره رسول الله دیدم.

عن عائشة قالت بعثت صفیة إلى رسول الله صلى الله علیه وسلم بطعام قد صنعته له وهو عندی فلما رأیت الجاریة أخذتنی رعدة حتى استقلنی أفکل فضربت القصعة فرمیت بها قالت فنظر إلى رسول الله صلى الله علیه وسلم فعرفت الغضب فی وجهه

تعلیق شعیب الأرنؤوط : إسناده حسن

مسند احمد – الإمام احمد بن حنبل – ج ۶ – ص ۲۷۷- موسسه قرطبه

و نمونه دیگر:

ز ام المومنین عائشه نقل شده است که روزی هاله دختر خویلد خواهر خدیجه اجازه ورود بر رسول خدا (ص) را خواستار شد، رسول خدا به یاد اجازه گرفتن خدیجه افتاد و خوشحال شد و فرمود: «خدایا هاله دختر خویلد». عائشه می‌گوید: من حسادتم برانگیخته شد و گفتم: چرا این قدر این پیرزن از پیرزن‌های قریش را که از شدت پیری (دندان‌هایش ریخته و) لثه‌هایش نمایان شده بود، یاد می‌کنی؟ او خیلی وقت پیش هلاک شد (( منظور ام المومنین خدیجه هست)) و خدا بهتر از او را به تو داده است.

(( حدثنا سُوَیْدُ بن سَعِیدٍ حدثنا عَلِیُّ بن مُسْهِرٍ عن هِشَامٍ عن أبیه عن عَائِشَةَ قالت اسْتَأْذَنَتْ هَالَةُ بِنْتُ خُوَیْلِدٍ أُخْتُ خَدِیجَةَ على رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم فَعَرَفَ اسْتِئْذَانَ خَدِیجَةَ فَارْتَاحَ لِذَلِکَ فقال اللهم هَالَةُ بِنْتُ خُوَیْلِدٍ فَغِرْتُ فقلت وما تَذْکُرُ من عَجُوزٍ من عَجَائِزِ قُرَیْشٍ حَمْرَاءِ الشِّدْقَیْنِ هَلَکَتْ فی الدَّهْرِ فَأَبْدَلَکَ الله خَیْرًا منها ))

صحیح مسلم – مسلم النیسابوری – ج ۷ – ص ۱۳۴- دارالفکر

جناب مستشکل یاد گرفتید چونگه بحث علمی بکنید؟

مطالبی را بیان کردیم که همه اش توسط علمای شما از لحاظ اسنادی تایید شده است. پس در آن شکی نیست. ولی متاسفانه شما تدلیس می کنید و سند روایت را ذکر نمی کنید. و افراد مدلس مذهب خودتان را هم صحیح می شمارید. آنهم در اندیشه شیعه

اشکال دوم:

مخالفت با امر رسول الله صلی الله علیه وآله وصحبه وسلم

عن أبی عبد الله ( علیه السلام ) قال : إن فاطمة ( علیها السلام ) قالت لرسول الله ( صلى الله علیه وآله ) : زوجتنی بالمهر الخسیس ، فقال لها رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) : ما أنا زوجتک ولکن الله زوجک من السماء وجعل مهرک خمس الدنیا ما دامت السماوات والأرض .

از ابی عبدالله که فاطمه به رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند مرا به همسری علی در آوردی با مهریه ننگین پیامبر صلی الله علیه وسلم می فرماید ومن تو را به ازدواج او در نیاوردم بلکه خداوند از آسمان تو را به ازدواج علی در آورد .

الکافی ج۵ ص ۳۷۸

جناب مستشکل چند نکته جذاب:

الف: معنای الخسیس در تراجم:

خسیس به معنای قلیل هست (( کتاب العین ج۴ص۱۳۵))

خسیس زمانی که صفت برای شخص قرار میگیرد فرومایه معنا می شود.

اما زمانی که صفت برای شی قرار میگیرد به معنای قلیل هست.

جناب مستشکل این چیزا رو که باید بلد باشید. یعنی بلد نبودید؟

یا فکر کرده اید مهر شخص هست؟

ب: اما بازهم مسئله جذاب می شود که با شما با زبان رجال و بررسی سندی سخن بگویم. جناب مستشکل روایت مورد نظر نزد شیعه مرسل و ضعیف می باشد

جناب مستشکل چی شد؟ شما که کلا برای ادعاهات به روایات ضعیف استناد کردی. یعنی واقعا کل علم شما همین اندازه بود؟

بهتر نیست تشریف ببرید بیشتر مطالعه کنید بعدا شروع به نقد شیعه کنید؟

جناب مستشکل شنیدی که میگن:

آن کس که خانه ایی از شیشه دارد به خانه کسی سنگ نمی زند

سعی نکن سنگ بندازی چون ما بدون سنگ هم خونه ات رو خراب میکنیم