0

یه خاطره از دیروز

 
shokoofeh
shokoofeh
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : آبان 1389 
تعداد پست ها : 952
محل سکونت : البرز

یه خاطره از دیروز
جمعه 16 فروردین 1392  10:58 PM

****لاغر و شکسته، روی ویلچر. انگار نخاعش قطع شده بود. پسر جوانی رفت جلو. سلام کرد. ضبط را گرفت جلویش.

 

-لطف میکنید حالا که جنگ تموم شده از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران یه خاطره بگید.

 

نگاه کرد.

 

-خاطره؟! من هیجده‌ساله روی این صندلی چرخ‌دار هستم. خوبه؟

 

روزگاری جنگی بود، ص5

قوم من ترنج را با پوست می خورند

 راستی! کسی زلیخا را ندیده است؟

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها