آتشک (Fire Blight)
پنج شنبه 15 فروردین 1392 9:22 PM
یکی از بیماریهای مهم و خطرناک درختان میوه دانهدار در جهان و نیز ایران است.این بیماری حتی اگر در برخی مناطق، انتشار کمی هم داشته باشد، خسارات سنگینی را به درختان تحمیل میکند. بنابراین لازم است برنامه کنترلی دقیقی برای مهار بیماری در مناطق انتشار آن به اجرا درآید. این بیماری اولین بار از نیویورک گزارش شده و تا ۲۰۰ سال محدود به آمریکایشمالی بود. با ورود مهاجران به آمریکای شمال غربی، این بیماری نیز در این مناطق گسترش پیدا کرد به طوری که تا اوایل سالهای دهه ۱۹۰۰ به تمام مناطقی که سیب و گلابی در آن کشت میشد، سرایت پیدا کرد.در خارج از ایالات متحده، بیماری اولین بار در سال ۱۹۱۹ از کشور نیوزلند گزارش شد و بعد از آن در اواخر دهه ۱۹۵۰ در انگلستان شیوع پیدا کرد. پس از آن، بیماری در تمام اروپا و مدیترانه گسترش یافت و خسارات زیادی به درختان میوه وارد کرد. امروزه در کشورهایی که بیماری در آنها گزارش نشده، مقررات سخت قرنطینهای برقرار است. در ایران، بعد از سالها قرنطینه اولین بار در بهار ۱۳۶۸ از کرج گزارش شد و در حال حاضر از بیماریهای مهم قرنطینه داخلی است در حالیکه به سرعت مرزهای قرنطینه را در هم شکسته و در حال پیشروی است. این بیماری اکنون در استآنهای تهران، آذربایجان، قزوین، زنجان و... خساراتی در پی دارد. خسارت این بیماری اصولا متوجه خانواده گیاهان Rosaceae (درختان به، سیب، گلابی، گلسرخ و سایر گیاهان زیتنی این تیره و به تازگی گیاه خاکشیر) بوده و عامل بیماری باکتری Erwinia amylovora از خانواده Entrobacteriaceae است. جنسهای مهمی از باکتریها از جمله جنس مشهور سالمونلا که از باکتریهای بیماریزای انسانی و جانوری است در این خانواده جای میگیرند.
● علائم بیماری
درختان مبتلا به آتشک مجموعهای از علائم را نشان میدهند. بهطور کلی سه نوع علائم قابل تشخیص است و زمان آلودهشدن درخت و اندامی که آلوده شده تعیینکننده نوع نشانه بیماری است. اولین نشانهای که آشکار میشود، سوختگی شکوفههاست که بلافاصله پس از باز شدن گلها صورت میگیرد.در مراحل اولیه آلودگی، گلها ظاهری آبسوخته پیدا کرده و به سرعت سیاه میشوند. عموما کل شکوفههای یک خوشه دچار سوختگی شده و میمیرند. سوختگی شاخهها بارزترین نشانه این بیماری است که یک تا چند هفته بعد از ریختن گلبرگها قابل مشاهده است. در این مرحله برگها و شاخههای آبدار نیز به قهوهای تا سیاه تغییر رنگ داده و سرشاخهها به سمت عقب خم شده، حالت سر عصایی به خود میگیرند. در ادامه فصل با گرم شدن هوا، روی همین شاخهها میتوان تراوشات باکتریایی (Ooz) را دید که بهصورت قطرات ریز چسبناکی ترشح میشوند. در شرایط مساعد، آلودگی به شکل شانکر به سمت پایین (تنه درخت) توسعه یافته و در کل، درخت ظاهری سوخته در آتش پیدا میکند. نشانهها روی میوه هم قابل مشاهده است به طوریکه میوههای درختان بیمار- اگر در مراحل اولیه آلوده شوند- کوچک، تیره رنگ و چروکیده میمانند و - اگر دیرتر آلوده شوند- زخمهای قرمز قهوهای تا سیاه رنگ را روی سطح آن میتوان دید.روی این میوهها هم میتوان تراوشات باکتری را دید؛ بهخصوص اگر هوا گرم و مرطوب باشد. اگر پایه درخت به بیماری حساس باشد(مانند درخت به)، کل درخت پژمرده شده و خواهد مرد. نشانههای بیماری را حتی در زمستان به صورت برگهای خشکیده روی درخت میتوان دید.
● چرخه بیماری
ر فصل زمستان باکتری عامل بیماری را در شانکرهای ایجاد شده در شاخهها میگذراند و در بهار با گرم شدن هوا دوباره فعال شده و خود را همراه تراوشاتی به سطح درخت میرساند. حشراتی مانند زنبورعسل که جذب این تراوشات میشوند و نیز قطرات باران عامل مهمی در انتقال باکتریها به گیاه و ایجاد بیماری جدید هستند. این انتقال از راه گلها و نیز زخمهای ناشی از نیش حشرات یا تگرگ و... صورت میگیرد و برای همین است که اولین نشانههای بیماری در شکوفهها خود را نمایان میکند. سپس باکتری پس از استقرار و تکثیر، راه خود را داخل درخت یافته و به طور سیستمیک در درخت منتشر میشود. در حرکت به سمت سرشاخهها، آنها را خشکانده و در حرکت به سمت تنه با ایجاد شانکر در آخر فصل خود را برای زمستانگذرانی آماده میکند. گاهی این شانکرها به حدی توسعه مییابند که درخت مجالی برای ادامه زندگی نمییابد و از پای در میآید؛ این زمانی است که پاتوژن تمام درخت را آلوده کرده باشد.
● راههای مبارزه
بهترین راه برای کنترل آتشک، راهکارهای تلفیقی است که شامل عملیات باغبانی (که باعث کاهش حساسیت درختان و جلوگیری از انتشار بیماری در باغ شود)، تلاش برای کاهش میزان اینوکولوم اولیه در باغ و سمپاشی در زمان مناسب با باکتریکشها برای پیشگیری از بیماری در زمانی که شرایط برای ایجاد بیماری مهیاست.موثرترین کار در این مورد برای کاهش گسترش بیماری، اجتناب از کاشت پایهها و ارقام حساس است. رقمهای خیلی حساس سیب شامل موتسو، جوناتان و رم بیوتی، فیجی، با حساسیت زیاد خود به بیماری، ترکیب خطرناکی را در باغ در زمانی که بیم اپیدمی بیماری میرود، میسازد چراکه اینچنین درختانی در اثر بیماری خواهند مرد. بیشتر ارقام مردمپسند گلابی نیز حساسیت بالایی به آتشک دارند. سوختگی شاخهها یکی از نشانههای معمول روی شاخههای جوان و آبدار است. بنابراین شیوههای هرس و استفاده کمتر از کودهای نیتروژنی که به کاهش رشد شاخهها میانجامد، برای جلوگیری از این مرحله بیماری اهمیت دارد. پیشرفت بیماری در داخل پیکره درخت با هرس شاخههای آلوده در اوایل تابستان؛ یعنی درست زمانی که تازه آلوده شدهاند به حداقل میرسد. اینکار بهخصوص در مورد درختان جوان و کوتاه مهم است زیرا در این حالت فاصله شاخههای آلوده با تنه بسیار کم است. قطع شاخهها باید از فاصله ۲۰ تا۳۰ سانتیمتری زیر حاشیه محل آلودگی باشد. ضدعفونی وسایل هرس با الکل یا هیپوکلرید سدیم (وایتکس) بعد و قبل از بریدن هر شاخه نباید فراموش شود. کنترل موثر حشرات با قطعات دهانی زننده- مکنده مثل شتهها، زنجرهها و پسیل گلابی به کاهش روند توسعه بیماری در مرحله سوختگی شاخهها کمک میکند.
● کاهش اینوکولوم
منبع اینوکولوم اولیه باید با هرس و جدا کردن شاخههای آلوده و نیز قسمتی از تنه که نشانههای شانکر را بروز میدهد در طول فصل زمستان کاهش یابد. سمپاشی با باکتریکشهای سمی در زمان باز شدن غنچههای گل یا کمی بعد از آن به کاهش باکتریهای تولید شده در شانکرهای زمستانه کمک میکند. در باغی که سابقه بیماری آتشک را دارد شاخههایی که رنگ آنها زرد نارنجی است باید یک تا دو هفته بعد از ریزش گلبرگها از درخت جدا شوند. این کار بهخصوص زمانی مفید است که بیماری در مرحله سوختگی شکوفهها کنترل شده و بنابراین شانکرها منبع اصلی آلودگی برای گسترش بیماری در تابستان محسوب میشوند. جدا کردن شاخههای گوشتی و آبدار به محض ظهور اولین نشانهها در آنها به محدود شدن انتشار و گسترش بیماری کمک خواهد کرد. اما این اقدام زمانی موثر است که با دقت در چند هفته اول بعد از گلدهی دنبال شود.
درمان به وسیله آنتیبیوتیک (Bacteriocide Spray):
بیشتر اپیدمیهای خطرناک و جدی آتشک زمانی اتفاق میافتد که گلها آلوده شوند. آنتیبیوتیکهای مشخصی وجود دارند که میتوانند در محافظت از گلها در برابر آلودگی نقش داشته باشند. این مواد باید درست زمانی که گلها ظاهر میشوند به کار روند. سیستمهای مختلفی برای تعیین زمان مناسب استفاده از آنتیبیوتیکها طراحی شده است. بیشتر این سیستمها براساس دما (معمولا بیش از ۳/۱۸ درجه سانتیگراد که در این حالت تجمع باکتری هنوز به حد آستانه عفونت نرسیده است) کار میکنند. بعد از این مرحله بارش باران لازم است تا باکتری را به محلهایی که بتواند از آنجا وارد گیاه شود، برساند. بنابراین آنتیبیوتیک باید قبل یا بعد از بارش صورت گیرد تا در زمان بارندگی جمعیت باکتری زیر آستانه آلودگی باشد. آنتیبیوتیکها در مرحله سوختگی شاخهها در طول تابستان تاثیری ندارند و بهکارگیری آنها برای محافظت توصیه نشده است. آنتی بیوتیکهایی که برای درمان این بیماری مورد استفاده هستند شامل Streptomycin و Terramycin میشود. مورد اخیر بهخصوص روی گلابی مصرف دارد. در مناطقی که مصرف استرپتومایسین مجاز نیست، میتوان از Tetracyclin و Flumequin استفاده کرد. البته گفتنی است مصرف آنتیبیوتیک در گیاهپزشکی و درمان بیماریهای گیاهی، محدودیتهایی دارد. یکی از این محدودیتها، مقاوم شدن باکتریها به آنتیبیوتیکهاست که این مقاومت شامل باکتریهای بیماریزای انسان نیز میشود که این امر خود منجر به اختلال در کنترل بیماریهای انسان و حیوانات به دلیل حضور مداوم آنتیبیوتیک در طبیعت میشود. برای همین مصرف این مواد در گیاهپزشکی باید درنهایت دقت و با لحاظ کردن احتیاط فراوان همراه باشد. نهایت اینکه بیماری آتشک اکنون در ایران، به یکی از مهمترین بیماریهای گیاهی کشور تبدیل شده و ریشهکنی و جلوگیری از گ سترش این بیماری خطرناک باید مورد توجه مراکز تحقیقاتی و دانشگاههای کشور قرار گیرد. انجام تحقیقات در زمینه بیماریزایی پاتوژن عامل بیماری، اپیدمیولوژی، شیوههای پیشگیری و درمان بیماری نیازمند صرف وقت و هزینه از سوی مراکز تحقیقات کشور است و امید که روندی که برای مطالعه جنبههای مختلف بیماری در کشور وجود دارد، ادامه یافته و بلکه با سرعت بیشتری پیگیری شده و با کمک صاحبنظران و متخصصان بیماریشناسی گیاهی این بیماری در کشور ریشهکن شده و درختان از آتش بیماری نجات یابند.
منابع:
ــ بیماریهای سیب و گلابی؛ ا.ل.جونز. ترجمه سید محمد اشکان. مرکز نشر دانشگاهی
ــ عوامل بیماریزا و بیماریهای مهم گیاهی ایران؛ دکتر ابراهیم بهداد، نشر یادبود اصفهان