0

قندونمک!

 
samanehtajafary
samanehtajafary
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 2436
محل سکونت : خراسان رضوی

قندونمک!
چهارشنبه 14 فروردین 1392  8:04 AM

قندونمک!

نوشابه

معلم : «مواد تشکیل دهنده نوشابه را بگویید.»

شاگرد : «آب  دارد، گاز دارد و تلفن ندارد.»

دایناسور

به یک نفر عکس دایناسور را نشان می‏دهند و می‏پرسند: «شما به این چی می‏گویید؟»

شخص پس از چند دقیقه فکر کردن جواب داد: «ما غلط می‏کنیم به این چیزی بگوییم.»

 

برف شادی

یک نفر رفت عروسی، برف شادی ریختند سرما خورد.

غذا

مشتری: «پیش‏خدمت برای من ترشی بیاورید.»

پیش‏خدمت: «غذاهای ما خودشان ترشیده‏‏اند.»

سکه

یک پنج تومانی در دست آدم خسیس عرق می‏کند.

خسیس: «هر چه گریه کنی خرجت نمی‏کنم.»

قاشق

دکتر: «این همه قاشق توی معده شما چه کار می‏کند؟!»

بیمار: «خودتان گفتید روزی یک قاشق بخورید.»

مشق

اولی، «می‏آیی بازی کنیم؟»

دومی، «وقت ندارم. باید بروم به پدرم کمک کنم مشق هایم را بنویسد.

کفش

مرد خسیس پس از سی سال وارد کفاشی  می‏شود و می‏گوید: «سلام من باز هم آمدم.»

چراغ راهنمایی

افسر پلیس یک خودرو را که از چراغ قرمز رد شده بود، متوقف کرد و از راننده پرسید: «چراغ قرمز را ندیدی؟»

راننده گفت: «چرا جناب! چراغ قرمز را دیدم،شما را ندیدم.»

تشکرات از این پست
fatemeh_75
دسترسی سریع به انجمن ها