نقش دین در کاهش آسیب های روانی
پنج شنبه 1 فروردین 1392 5:09 PM
چکیده:
هدف ازتدوین این مقاله، بررسی دین ونقش آن درکاهش آسیبهای روانی، اجتماعی، دینی دانش آموزان با محوریّت خانواده است. به نظر میرسد نقش خانواده در کاهش آسیبهای اجتماعی بسیار حیاتی و مهّم است. علاوه برآن توجّه به دین وآموزه های دینی درشرایط فعلی میتواند در کاهش آسیبهای روانی، اجتماعی ودینی نقش اساسی ایفا نماید.
یافته های تحقیق حاکی ازاین امر است:بی توجّهی یاناآگاهی خانوادهها، اجتماع به مسأله تربیت دینی است که درعمق روح وجان انسان نفوذ کامل نداشته است وهمین امرباعث شده که آسیبهای روانی، اجتماعی ودینی به سختی پیشگیری گردد. براین اساس راهکارهایی به این شرح بیان شده است:
· انتخاب همسرمناسب ومعتقد به اسلام ناب محمدی (ص)
· تغذیه ورشد فرزند ازشیر و اغذیه ی حلال و با وضوبودن مادر و رفع نیازهای جسمانی وروانی فرزندان
· اعتدال درآموزش وتشویق به نماز ودیگر عبادات
· آموزش آداب دینی متناسب با سنّ کودک
· خواندن نماز همراه باکودک.
انسان برای کامل شدن و به تمامیّت رسیدن همانند غنچه ای است که باید زمینه و شرایط مساعد برای او فراهم باشد تا شکوفا شود. انسان ابعاد و لایههایی دارد که فرایند تعلیم و تربیت شکوفا میشود. درجاتی از استعدادها و تواناییها در وجودش هست که از طریق پالایش استخراج میشود. شناخت معبود و آفریدگار، محبّت را در دل او ایجاد میکند و این محبّت، انسان را به پرستش، عبادت و اظهار کوچکی وتواضع در برابر حقیقت وا میدارد، عبادت رمز کمال آدمی و تربیت یافتهی دین کامل است وخالق شایسته عبادت، ره یافتگان به سوی خالق جز او به ساییدن پیشانی بر خاک آستان معبود به تعالی نرسیدند.
درمقاله ی حاضرعوامل مؤثّردر تربیت دینی فرزندان و روشهای تربیت دینی از قبیل – روش محبّت – الگویی – معرفتی – شرطی - ایجاد رغبت و جاذبه های غیر مستقیم – تلقین – اقتدار – تکرار و مداومت بیان شده است. در ادامه، موانع و چالشهای موجود در تربیت دینی عنوان شده و سپس نتیجه گیری، راهکارها و پیشنهادهایی ارائه شده است.
در این چمن نکنم سرزنش به خودرویی چنان که پرورشم میدهند، میرویم
تربیت در لغت به معنی نشو و نما دادن، زیاد کردن، برکشیدن و مرغوب ساختن است. مجموعه روشهایی که شخص برای رشد و تکامل تواناییها و نظرات و سایر اشکال رفتارش که در جامعه وی ارزش مثبت دارد؛ در پیش میگیرد؛ و به عبارتی دیگر تربیت در واقع پرورش دادن استعدادهای بالقوّه است و تبدیل آنها به استعدادهای بالفعل است. هدف تربیت باید به گونه ای باشدکه متربّی، هیچ چیزی را به طور عاریه ای تصنعی و وابسته مدار، طفیلی و انگل گونه از دیگران کسب نکند. تربیت دینی باید متّکی به خود، مبتنی بر فطرت خویش و برگرفته از استعدادهای درونی و توان خودش محقّق شده باشد وانگیزه کمال جویی او از درون خودش بجوشد.
مقولهی تربیت از ابتداییترین واساسی ترین ومهّم ترین نیازهای زندگی بشری است. از این رهگذربرای انسان مسلمان تربیت اسلامی ضرورتی مضاعف دارد. حضرت علی (ع) در باب اهمّیّت تربیت میفرمایند: «میراثی به مانند ادب وتربیت وجود نداردو به عبارتی گران بهاترین چیزی که پدران برای فرزندانشان به ارث می گذارندادب است».تعلیم و تربیت دینی محصول کارکرد تمام دستگاه های فرهنگی – تربیتی مانند مدرسه، خانواده، رسانه های جمعی، نهادهای سیاسی، اقتصادی و... درکنارمحیط اجتماعی است. والدین به دلیل نفوذ بر فرزندان، باید از روشهای مطلوب درپرورش مذهبی، ایجاد انس دینی، عادات دینی، معرفت دینی تمام تلاش خود را بکنندتا تربیت کودکان، نوجوانان و جوانان به نتیجهی مورد نظر برسد. مهمترین روشهای تربیتی عبارتنداز:
1. روش محبّت: یکی ازمهّم ترین، بادوام ترین روش درتربیت دینی به حساب میآید. نگرش مثبت فرزندان نسبت به مذهب ودین ریشه درمهرومحبّت والدین دارد. استفاده ازعواطف، محبّت، نیکوگویی والفت و مهربانی دراین زمینه تأثیر به سزایی دارد.
2. روش الگویی : چون پدران ومادران برای کودکان مقدّس هستند وازطرفی کودکان ازوالدین الگووسرمشق میگیرند، نیازاست والدین خود نمونه کی امل از رفتارهای دینی باشند تا در ذهن و جان کودک نقش ببندد.
3. روش معرفتی (آموزش یادگیری) : کنجکاوی و دانستن که امری فطری است در همه وجود دارد. سعی کنیم زمینه های رشد، آگاهی وشناخت وکسب معرفت را درکودکان فراهم آوریم. چون قلب کودک پذیرای هر نوع آموزش و معرفتی است. اولیا باید با توجّه به ظرفیّت ذهنی کودک به او آموزش بدهند و به سؤالات مذهبی او با استدلال و منطق پاسخ دهند.
4. روش شرطی: روان شناسان معتقدند که بین محرک و پاسخ، هر گاه پیوند ایجادونهادینه شود یادگیری صورت گرفته وبراین اساس هرگاه مراسم مذهبی وشعائردینی همزمان با امورخوشایند درنظر کودکان انجام گیرد علاقه مندی آنان افزایش مییابد.
5. ایجاد رغبت و جاذبه های غیرمستقیم : با در نظر گرفتن بهترین جای منزل و اتاق برای اقامهی نماز و اهدای سجاده و مهر و تسبیح و عطرهای معنوی برای این فرضیهی دینی، خاطرهی خوش وآراستگی رادرذهن اوتداعی میکند.
6. روش تلقین : از عالیترین کلمات در اوج عظمت و شور معنوی استفاده شودوعظمت اعمال دینی و نماز بیان شود. گفته شود که نماز گزار چهره ای گشاده دارد؛ حرف زشت نمیزند؛ راستگو است؛ غیبت نمیکند و ... این روش در ذهن کودک جا میافتد وخود را تربیت یافته دین میگرداند.
7. روش اقتدار : با لحن محترمانه و از روی محبّت، امّا در عین حال محکم و متین فرزندان را به رعایت مسایل دینی و انجام فرائض دینی رهنمون کنیم. طبق فرمایش حضرت علی (ع) از سن 7 سالگی باید بچّه را به خواندن نماز امر کرد.
8. روش تکرار و مداومت : والدین با تکرار و مداومت در اعمال مذهبی میتوانند فرزندان را دین پرور و تربیت پذیر مکتب قرآن درآورند.
1. سبک شمرده شدن نماز و اقامه نکردن آن و بی توجّهی وکم توجّهی خانواده به موازین اسلامی.
2. اهمّیّت ندادن الگوهای خانوادگی به برنامه های مذهبی، اذان، تلاوت قرآن، مراسم مذهبی و دعا و نیایش.
3. عدم توجّه به تشویق و تبلیغ جهت انجام فرائض دینی.
4. کمرنگ شدن یا عدم حضور والدین به اتفّاق فرزندان در اماکن مذهبی.
5. بی تفاوتی یا عدم برخورد مناسب والدین با پدیده ترک نماز نوجوان و یا کوتاهی وی در اعمال دینی فرزند.
6. غفلت اولیا از تربیت دینی فرزندان به علّت مشغلهی زیاد.
7. توجّه به تجمّل گرایی، دروغ، ریا و نیرنگ، از طرف بعضی از خانوادهها به ارزشهای دینی در نزد نوجوانان و جوانان، قداست خود را از دست دادهاند.
8. تناقض بین گفتار و رفتار والدین در مسایل دینی.
9. عدم هماهنگی بین تربیت دینی والدین در مدرسه.
1. انتخاب همسر مناسب و معتقد به اسلام ناب محمدی (ص)
2. تغذیه و رشد فرزند از شیر و اغذیهی حلال و با وضو بودن مادر و رفع نیازهای جسمانی و روانی فرزندان.
3. اعتدال در آموزش و تشویق به نماز و دیگر عبادات.
4. داشتن منش و دانش تربیتی در مسایل دینی توسّط والدین و انتقال آن به فرزندان.
5. صبوری اولیا درآموزش نماز واعمال دینی به فرزندان.
6. پرهیز از روش قهرآمیز، اجبار و الزام در انجام فرائض دینی.
7. تشویق وترغیب فرزندان به کنجکاوی وجمع آوری اطّلاعات ومطالب راجع به دستورات ومفاهیم دینی درکتب مختلف.
8. تهیه کتب و نشریّات مناسب که درراستای تقویت گرایش دینی فرزندان باشد و دراختیارخانواده قرارگیرد.
باید اذعان کردکه خانواده درهدایت و تربیت فرزندان، نقش انکار ناپذیری دارد. افراد آگاه و خانواده های مطّلع با بهره گیری از آموزه های دینی، قرآن، سنّت، اتّکال به خداوند وتوجّه به نیازهای مادّی ومعنوی فرزندان ازجمله دادن لقمه حلال به آنها نقش خود را ایفامی کنند. ازدوران پیش ازتولّد کودک، تربیت آغاز میشود؛ به روز نبودن و به هنگام نبودن آگاهی ویافته های اسلامی والدین وناآگاهی ژرف از مفاهیم قرآن کریم و سنّت رسول ا... (ص)، و ناگزیر ساختن زورمندانه جوانان برای انجام خواسته های خود و...میتواند تأثیرات منفی برجای بگذارد. تربیت دینی آثار فراوانی داردکه نتایج آن موجب انسجام، اتحاد و همدلی آرامش درونی و تغییردر روابط فرد با خدا، با خلق خدا، با قرآن وائمّه ی معصومین (ع) میگردد و فرد دچار سلامت روانی میشود. در مجموع میتوان گفت که همهی عوامل در کنار یکدیگر در تربیت دینی فرزندان مؤثّر هستند
امیدوارم لبخند امام زمان روزی شما باشد. باتشکر/