داستانک های طنز
چهارشنبه 16 اسفند 1391 12:28 PM
طنز: وقتي جحي در خانه خدا را کند!
وقتي جحي در خانه خدا را کند!
درِ خانه ی جحی ( شخصیت طنز آمیز معروف در ادبیات عرب ) را کندند و دزدیدند . او هم رفت و در مسجدی را کند و به خانه برد . گفتند : « چرا چنین کردی و در خانه ی خدا را کندی ؟ »
گفت : « خدا خوب می داند که در خانه ی مرا چه کسی دزدیده است . هر وقت دزد را به من بسپارد ، من هم در خانه اش را پس می دهم . !! »
حاکم ظالمی بیمار شد . طبیب آوردند پرسید : « حاکم را چه می شود ؟ »
گفت : « توان هضم غذا را ندارم . »
طبیب که از ستمهای حاکم آگاه بود گفت : « غذای هضم شده بخور . »
طنز تاريخي: تبليغ اسلام به شيوه ابن مزاحم!
ضحاک بن مزاحم به مردی مسیحی گفت : « چرا مسلمان نمی شوی ؟ »
گفت : « من دوست دارم مسلمان شوم ولی شراب را خیلی دوست دارم .
ضحاک گفت : « هیچ اشکالی ندارد ، تو مسلمان شو شراب هم بخور . »
مسیحی قبول کرد و مسلمان شد و به محض این که شهادتین را بر زبان جاری کرد ضحاک گفت : « حالا که مسلمان شده ای اگر شراب بخوری شلاقت می زنیم و اگر مرتد شوی (يعني از اسلام برگردي) گردنت را می زنیم . »
گفته مي شود ابن مزاحم از جمله راويان حديث است که دانشمندان علم حديث روايات او را ضعيف و کم اعتبار شمرده اند!
طنز: با اين روند ديگر رمضان نخواهيم داشت!
رویت هلال
طلبه ای در ماه رمضان جهت تبلیغ به یکی از روستاها رفت . در روز بیست و نهم رمضان اعلام کرد که هلال شوال دیده شده و فردا عید فطر است .
سال بعد نیز که به همان روستا رفته بود در روز بیست و هشتم رمضان اعلام کرد که هلال شوال دیده شده و فردا عید است .
یکی از اهالی روستا گفت : « خدا خیرش دهد این شیخ را ، اگر چند سال دیگر به این روستا بیاید دیگر از ماه رمضان چیزی نمی ماند و همه راحت می شویم !
امضا بلد نیستیم انگشت میزنیم