0

یوگا و اسلام ستیزی

 
iran313
iran313
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : مرداد 1390 
تعداد پست ها : 1561
محل سکونت : اصفهان

یوگا و اسلام ستیزی
چهارشنبه 9 اسفند 1391  9:58 AM

یوگا و اسلام ستیزی

 

یوگا و اسلام ستیزی................................ حمزه شریفی دوست


بسیاری از کسانی که در ایران یوگا کار می کنند، تصور می کنند که تمامی مبانی یوگا اسلامی است و با پیوستن به یوگا هیچ کدام از عقاید اسلامی آن ها تضعیف نمی شود؛ غافل از این که بسياري از آموزه های اسلامی در كتاب های يوگا تبیین های غیر دینی یافته اند؛ به گونه ای که این تفسیرها با مبانی دینی فاصله زیادی دارند. مثلا به جای تاکید بر جایگاه رسالت و نبوت، بر گورو و تقدس او (گورو همان قطب در يوگاست) تاکید می شود و حتی در پاره ای از کتاب های یوگا صریحا از گوروها به عنوان کسانی که از جانب خدا فرستاده شده اند نام برده می شود. «براي رسيدن به انساني كه برخوردار از انرژي روحاني است، پيدا كردن گوروي مناسب يا معلمی كه از جانب خداوند فرستاده شده‌اند بسيار مهم است»[1] و گفته می شود: «گورو معلم روحاني است كه خود به درجه‌ي وحدت با ذات الهي نائل شده است.»[2] نقش گورو تا حد یک پیامبر الاهی در یوگا بالا می رود: «هيچ موجودي بدون رسالت پا به جهان نمي‌گذارد و انسان‌ها نيز رسالت‌هايي دارند و رسالت انسان رسيدن به درجه‌ي روشن‌بيني است و گورو كسي است كه به درجه‌ي وحدت با ذات خداوند نائل شده است و مي‌تواند ديگران را براي روشن‌بيني، دستگيري نمايد.»[3] در یوگا، کتاب های کهن یوگا تبدیل به کتاب مقدس آسمانی می شوند و مطالعه این کتاب ها به عنوان عبادت و نیایش معنوی توصیه می شود؛ به گونه ای که مطالعه‌ي كتاب سُوادهيايا یک عبادت روحی و اثر بخش معرفی می گردد.[4] در یوگا به جای نمادهای دینی، خدایی به نام شیوا نه فقط نامش که مجسمه اش تبلیغ می شود. پدر یوگای ایران در این رابطه می گوید: « در اتاق مديتيشن شخصي خود تصويري از لُرد شيوا يا ديگر جلوه‌هاي خدايان را قرار دهيد.»[5]

همین طور در یوگا اماکن مقدس مانند مسجد و حسینیه نه از آن جهت که مکان عبادت الهی و مکان رشد معنوی و محل کسب رضای خداست، مورد توصیه قرار می گیرد و رفتن به مسجد نه از این جهت که انسان را به قرب خدا می رساند، سفارش می شود؛ بلکه از این جهت که انسان به ارتعاشات خالص نیازمند است وچنیین ارتعاشاتی در مساجد و مکان های مقدس وجود دارند[6]؛ رفتن به مسجد در کانون توجه قرار می گیرد. با چنین نگاهی فرقی بین کلیسا و مسجد نیست و اگر این ارتعاشات در یک بت خانه هم پیدا شود، چون میزانی از این ارتعاشات در بتکده هم وجود دارد، پس رفتن به آن جا هم جایز است. «دليل اينكه انسان‌ها مجذوب معابد مي‌شوند اينست كه معابد (مكان‌هاي مقدس مديتيشن) از ارتعاشات خالص اشباع شده‌اند و اين اماكن سرور، آرامش و قدرت را به انسان برمي‌گردانند.»[7] درست است در یوگا هم بر دوری از امور منفی توصیه می شود و بر بد بودن و نامطلوب بودن دزدي، مواد مخدر، الكل و امثال آن تاکید می شود، اما باید دید که آیا نجات بخش بودن یک آیین به این است که انسان را فقط به دوری از دزدی و الکل دعوت کند؟ آیا یک آیین کامل و متعالی آیینی است که انسان کامل را انسانی به دور از موادمخدر و مسکرات تعریف کند؟ آیا شکوفا شدن ابعاد مختلف روح انسان با چنین دستوراتی به سامان می رسد؟ برای رسیدن به قله های شهود و معرفت آیا دوری از دزدی و مسکرات کافی است؟ نامطلوب بودن مواد مخدر و سرقت برای هر کسی که از قوه عقل بهره مند باشد هم قابل تشخیص است و اصولا این نوع دستورات در بسیاری از مکاتب کهن یافت می شوند و منحصر به یوگا نیست. براستی اگر قرار باشد که هر مکتبی که این گونه بیندیشد، نامزد کرسی «عرفان» شود و علم دار «معنویت» گردد، در آن صورت بسیاری از مکاتب ـ هم چون na [8]ـ در این جهت از یوگا جلوترند.

اذکار و اوراد مقدسی که در متون اخلاقی اسلام وارد شده است، با همین تاویل ها در یوگا دست به گریبان است. در کتاب های یوگا صریحا ادعا شده «ذكرها در اسلام به عنوان مديتيشن توصيه شده‌اند.»[9] حتی ذکر و ورد به عنوان یکی از راهکارهای ریلکس زبانی تفسیر شده است.[10] البته از آن جا که ذکرها در یوگا فقط با هدف سامان دادن به پراکندگی های ذهنی و آرامش روانی مورد توجه قرار گرفته اند، این انتظار از یوگا که این ذکر از یک پشتوانه معرفتی عمیق برخاسته باشد و به انسان تعالی معنوی بدهد، واقع بینانه نیست؛ چرا که تکرار الفاظ و عبارات در یوگا مهم هستند نه معانی و مصادیق. به همین علت این که ذکری معنادار است یا نیست، برای تسبیح خداوند یکتاست و یا در ستایش شیوا و کالی و دیگر الهه های هندی؛ چندان مهم نیست. با همین نگاه است که ذكر اُم ناما شيوايا Om Namahshivaua كه از نقطه نظر مذهبي به معناي ستايشي از شيوا است (من سر تعظيم بر شيوا فرود مي‌آورم) در یوگا سفارش می شود و برایش اثر روانی و روحی شمرده می شود.[11] چرا که در یوگا، ذکر و مانترا با قصد متعادل ساختن هيجانات ذهني و ساختار ذهن و تعادل دادن به ورودی وخروجی های ذهن به کارگیری می شوند نه با انگیزه پیوند خوردن با عالم معنا.

عبادت و پرستش که در اسلام مخصوص خداوند است، در میان یوگی ها برای خدایان هندی و مجسمه شیوا و شاکتی هم مجاز شمرده می شود، با این ادعا که این نوع پرستش، بالاخره نیاز به پرستش در انسان را جواب می دهد و در نهایت منتهی به شناخت و شهود می شود. در چنین نگرشی به عبادت، نه تهذیب نفس و زدودن رذایل اخلاقی اهمیتی دارند و نه نظام معرفتی و جهان بینی صحیح و قابل دفاع؛ بلکه مهم وجود گونه ای از نیایش و پرستش در زندگی انسان است که با پرستش شیوا و کالی و تقدس لینگا هم حاصل می شود. چنین پرستشی همان میزان برای یک دزد کارائی دارد که برای یک یوگی.

« افراد پول‌پرست و مادي‌گرا لاكشيمي را پرستش مي‌كنند، دزدان معمولاً كالي را به علّت جنبه‌ي ارعاب آميزش پرستش مي‌كنند؛ اما سُوامي‌ها تمايل به پرستش شيوا دارند، ما به دنبال وجود خاصي در وداها يا تجلي از شيوا و شاكتي هستيم تا به شناخت برسيم.»[12]

در بعضی از منابع یوگا از تعدادي از ستاره‌ها و سيارات كه حاكم بر سرنوشت انسانند نام برده شده و اذكار خاصي هم براي جلب رضايت اين سياره‌ها پيشنهاد گرديده است.[13] هم چنین از كالي و شيوا و راما و ديگر خدايان هندو به عنوان جلوه‌هاي الهي نام برده شده و تقدیش شده اند.[14] . از كالي كه يكي از خدايان شرور هندي است در كتاب جاپا يوگا به عنوان جلوه‌اي از ذات خداوند نام برده شده و عنوان شده که تكرار ذكر ماها كالي از آنجا كه اثرات ويژه‌اي بر روح انسان دارد فقط تعداد خاصي از افراد مي‌توانند اين ذكر را تكرار كنند.[15]

از آن جا که با پذیرش تناسخ جایی برای پرداختن به جهان برزخ و قیامت وجود ندارد، عذاب های بعد از مرگ در یوگا به صورت رنج های این جهانی تصویر می شود و انجام کار خیر برای مرده در ارسال انرژی مثبت خلاصه می گردد؛ آن هم نه انرژی که نفعی برای مرده داشته باشد، بلکه کار خیر یعنی این که فردی که قصد دارد کار خیر انجام دهد، خودش حال خوب و درونی آرام داشته باشد؛ بدون این که نیاز به عمل خارجی باشد و حتی بدون این که نیازی به دعا باشد. یکی از صاحب نظران یوگا در ایران در جواب این سوال که « هنگامي كه فرد به سرطان يا بيماري به رحمت خدا مي‌پيوندد آيا راهي وجود دارد كه به او در انتقال از اين دنيا به دنياي ديگر كمك كنيم[16]؟» می گوید:

« سعي كنيد براي متوفي ارتعاشات مثبت بفرستيد. براي انتقال انرژي خود به فردي كه در رنج است اولين چيز اين است كه خود ذهني متعادل و آرام داشته باشيد، شما نمي‌توانيد انرژي مثبت برايش ساطع نماييد اگر خود نگرانيد. پس اگر مي‌خواهيد به فردي كه بيمار يا نزديك به مرگ است كمك نماييد، ابتدا بايد خود را در آرامش نگه داريد و ذهن را پاك و روشن سازيد و انرژي خود را زياد سازيد.»[17]

بماند که رهبران یوگا عملا تعلمیات خود را برتر از ادیان می دانند و در نوشته ها و گفته های خود، نارسایی و ناکارآمدی ادیان الهی را گوشزد می کنند: «تمامي آئين‌ها اعم از مسيحيت، اسلام، ميترائيس، متناسب با زمان و شعور انسان هر يك درك خاصي از عملكرد ذهن و كيهان داشتند كه اغلب نارسا بوده و موجب اختلاف گرديده است.»[18]

مناسب است جملاتی از پدر یوگای ایران (که در سال آخر عمر وی در یک نامه به رهبر انقلاب نوشته شد) نقل شود. وی بعد از 50 سال تبلیغ یوگا در ایران، حاصل تلاش خود را در این جمله که عصاره تعلیمات یوگا و دیگر مکاتب یک جا در اسلام آمده است، خلاصه می کند: « تکرار مسافرت­ها موجب گردید ایالات هند را بازدید کنم، با مشاهیر و مدعیان روحی سخن گویم و سخن بشنوم و به روش­های علمی ـ عملی آنها که در ساختار ابدان فیزیکی و روانی ـ روحی تعادل ایجاد می­کند آشنا شوم و نامتعادلی را به سوی تعادل رهنمون سازم. در شگفت شدم وقتی ملاحظه کردم آنچه خوبان همه دارند اسلام عزیز به تنهایی دارد.»[19]







[1] . جاپا يوگا، سووامي شيواناندا، پروين بيات، انتشارات عصر روشن‌بيني ص199

[2] . همان ص 236

[3] همان ص 236

[4] . جاپا يوگا، سووامي شيواناندا، پروين بيات، انتشارات عصر روشن‌بيني ص 34

[5] . گنجينه‌ اسرار يوگا تأليف و ترجمه‌ي جلال موسوي نسب و ساناز فرهت. انتشارات فردوس ص 108

[6] . همان ص 222

[7] . همان ص 222

[8] . «ان. ای» یکی از روش های ترک اعتیاد است که چند سالی است در کشورهای مختلف رایج است. در کشور ما هم تحت نام معتادان گم نام معتادان به معتادان کمک می کنند. روش کار این انجمن به این صورت است که افرادی که در حال بهبودی به سر می برند به طور مرتب گردهم می‌آیند تا به کمک هم، پاکی خود (از مواد مخدر) را حفظ کنند.

[9] همان ص 45

[10] . كتاب دايره المعارف يوگا، تأليف سووامي شيواناندا، ترجمه‌ي رضا رامز ص 33

[11] . گنجينه‌ اسرار يوگا تأليف و ترجمه‌ي جلال موسوي نسب و ساناز فرهت. انتشارات فردوس ص122

[12] . گنجينه‌ اسرار يوگا تأليف و ترجمه‌ي جلال موسوي نسب و ساناز فرهت. انتشارات فردوس ص 186

[13] . . جاپا يوگا، سووامي شيواناندا، پروين بيات، انتشارات عصر روشن‌بيني ص133

[14] . . جاپا يوگا، سووامي شيواناندا، پروين بيات، انتشارات عصر روشن‌بيني ص176و 159و 116

[15] . جاپا يوگا، سووامي شيواناندا، پروين بيات، انتشارات عصر روشن‌بيني ص164

[16] . مراد از انتقال، انتقال به عالم بعدی نیست؛ بلکه مراد انتقال به زندگی بعدی و همان دوره بعدی حیات است.

[17] . گنجينه‌ اسرار يوگا تأليف و ترجمه‌ي جلال موسوي نسب، انتشارات فردوس ص 258

[18] . گنجينه‌ اسرار يوگا تأليف و ترجمه‌ي جلال موسوي نسب و ساناز فرهت، انتشارات فردوس ص 4

امیدوارم لبخند امام زمان روزی شما باشد. باتشکر/

 

تشکرات از این پست
abdo_61
دسترسی سریع به انجمن ها