پاسخ به:نجوم و اختر شناسی
سه شنبه 10 بهمن 1391 3:53 PM
|
پخش مجموعه مستند جدیدی از شبکه دیسکاوری باعث شده است تا بار دیگر نام استفاون هاوکینگ بر سر زبانها بیفتد. در هر قسمت این مستند دانشمند برجسته کیهانشناسی به موضوعی خیالبرانگیز میپردازد و افقهای جدیدی را پیش روی مخاطب خود قرار میدهد و بالطبع چون روایتکننده این داستان مردی چون هاوکینگ است،صحبتهای او،حتی اگر نظر شخصی باشد بازهم با بازتاب خبری گستردهای مواجه میشود. هاوکینگ در مقدمه این مستند میگوید من ریاضیدان، کیهانشناس و فیزیکدانم اما فراتر ازهمه اینها خود را یک رویابین میدانم. او که به دلیل ابتلا به فلج اعصاب محرک سالها است که راههای ارتباطش با جهان محدود شده است و برای سخن گفتن باید از یک رایانه کمک بگیرد میگوید اگرچه برای حرف زدن نیازمند ماشینی چون کامپیوتر هستم اما در مغزم خود را آزاد و رها میدانم. یکی از قسمتهای این مستند که بحثهای فراوانی را ایجاد کرد بخشی بود که به موجودات فضایی میپرداخت. آیا جایی غیر از زمین حیات وجود دارد؟ آیا ممکن است در جایی غیر از زمین حیات هوشمند وجودداشته باشد؟ و اگر روزی با آنها مواجه شدیم چه کار باید بکنیم؟ هاوکینگ نسبت به این ملاقات احتمالی هشدار داده است. اما آیا واقعا این هشدار را باید جدی گرفت؟ آیا جایی در آن بیرون حیات وجود دارد؟ هنوز هیچکس پاسخ این پرسش را نمیداند، ما هیچ جا غیر از زمین نشانهای از حیات نیافتهایم، حتی به شکل ساده و تک سلولی آن را. اما آیا این میتواند به معنی عدم وجود حیات در جهان باشد؟نه! ما زمان بسیار اندکی است که به دنبال حیات میگردیم و هنوز دوران کودکی خود را در فضا سپری میکنیم. واقعیت این است که ممکن است بیرون از زمین همین نزدیکیهای ما حیات وجود داشته باشد. کنار دست ما مریخ قرار دارد. سیارهای که همچون زمین در کمربند حیات منظومه شمسی قرار گرفته است و دما در آنجا در شرایطی است که میتواند از حیات حمایت کند. مریخ از نظر انحراف محور و دوره چرخش به دور خود نیز شباهتهای زیادی با زمین دارد. اگرچه در نگاه اول نشانهای از سیارهای زنده روی مریخ پیدا نمیشود اما امروز با قطعیت دانشمندان میگویند که مریخ زمانی میزبان رودخانهها و اقیانوسهای کم عمقی بوده است که در آنها آب مایع جریان داشته است. تصاویر مدارگردهای مریخ نشان دادهاند که در لایههای زیر سطح مریخ حتی در زمان حاضر آب وجود دارد و به همین دلیل ممکن است این سیاره در گذشته و یا امروز حتی میزبان نوعی حیات میکروبی باشد. کمی دورتر از زمین قمری وجود دارد که احتمال وجود حیات در آن شاید بیشتر از مریخ هم باشد؛ قمر اروپا یکی از ۴ قمر معروف گالیلهای سیاره غول پیکر مشتری است. آنجا دنیایی یخ زده و زمهریر است اما نزدیکی به مشتری باعث شده است تا اثرات کشندی و جزر و مدی این سیاره باعث گرم شدن لایههای زیرین این قمر شوند. بررسیهایی که از روی زمین و از مدار این قمر صورت گرفته است نشان میدهد که زیر لایه ضخیمی از یخ در این سیاره اقیانوس عظیمی از آب وجود دارد. جالب آنکه این آب محتوی اکسیژن است و بدین ترتیب احتمال وجود حیات در آن سرزمین دور دست بسیار بالا است. نکته جالب اینکه زمانی که روی سیاره خودمان به جاهایی نگاه میکنیم که شرایطی مشابه اقیانوسهای اروپا را دارد میتوانیم نمونههای پیشرفتهای از حیات را پیدا کنیم اما مشکل اینجاست که برای پیدا کردن چنین حیاتی باید روی سرزمینی بسیار دوردست به حفاری عمیقی بزنیم ماموریتی فضایی باید به شکل روباتیک لایه چند کیلومتری از یخ را حفر کند و تعدادی روبات کاوشگر به درون این دریای عمیق و تاریک بفرستد تا شاید بتواند نمونههایی از این موجودات زنده را ببیند. متاسفانه چنین برنامهای در دستور کار آژانسهای فضایی قرار ندارد و تا وقتی چنین موجودی را در محل نبینیم نمیتوانیم از وجود آن مطمئن شویم. چنین مشکلی برای پیدا کردن هر نوع موجود زنده غیرهوشمند وجود دارد. چرا که این موجودات تغییرات بسیار اندکی در محیط اطراف خود ایجاد میکنند؛ تغییراتی که چندان قابل تشخیص نیست. اگرچه هیچ ضرورتی ندارد که حیات تنها به اشکالی که ما میشناسیم در دیگر نقاط جهان تکامل یافته باشد اما برای پیدا کردن نوعی از حیات که شبیه ما است راحتتر است. ممکن است در دل خورشید یا در میانه غبارهای فضایی گونههایی از موجودات زنده وجود داشته باشند اما ما چطور خواهیم توانست چنین گونههای نا آشنایی را تشخیص دهیم، وقتی برای تشخیص موجودات غیر هوشمندی که احتمالا شبیه ما هم هستند با مشکل مواجهیم. به همین دلیل است که بسیاری معتقدند شانس پیدا کردن موجودات هوشمند دارای فناوری ارتباطی بسیار بیشتر است. ما به عنوان گونهای متمدن که دارای فناوری ارتباطی هستیم مدتها است که اثر انگشت خود را در فضا به جای گذاشتهایم. امواج الکترومغناطیسی تولید شده روی زمین در فضا پراکنده شدهاند و با سرعت نور در حال حرکت به اعماق فضا است. به همین دلیل شاید گوش کردن به فضا بتواند ما را در شرایطی قرار دهد که آثار دیگر تمدنها را بشنویم. آیا چنین کاری خردمندانه است؟ آیا هیچ امیدی وجود دارد که در آن بیرون گونهای حیات هوشمند و مایل به برقراری ارتباط وجود داشته باشد؟ پاسخ این سوال را تنها به کمک احتمالات میتوان داد.رابطهای احتمالاتی که به رابطه دراک معروف است با قرار دادن پارامترها و شروطی تعداد تخمینی چنین تمدنهایی را بیان میکند. این رابطه بهطور خلاصه بیان میکند که فرض کنید از بین همه ستارههایی که میشناسیم، کسر کوچکی دارای منظومه سیارهای و کسر کوچکی از این تعداد دارای سیاره زمین مانند و کسری از آنها دارای حیات و کسری از آنها دارای حیات هوشمند و کسری از آنها دارای فناوری ارتباطی و مایل به برقراری ارتباطی باشند. واقعیت این است که حاصل چنین احتمالاتی بسیار پایین به نظر میرسد اما اگر به عدد تعداد ستارههای کهکشان نگاه کنید میبینید حاصل این کسر میتواند به جواب معنی داری برسد. در کهکشان ما بیش از ۱۵۰ میلیارد ستاره وجود دارد، قرار دادن چنین عددی در رابطه فوق باعث میشود حتی با بدبینترین دیدگاهها هم تعداد چنین تمدنهایی به نیم دوجین برسد. اگر وجود چنین تمدنهایی ممکن است آیا میتوان حدس زد که میان ما و آنها تماسی برقرار شود؟ شاید روزی فرابرسد که این بزرگترین رویای بشر به واقعیت بدل شود، اما آیا دعوت به چنین ملاقاتی هوشمندانه است؟ اینجاست که هاوکینگ ابراز نگرانی میکند از این که مبادا این ملاقات به فاجعه بینجامد. او میگوید شاید ما هنوز برای این ملاقات آمادگی نداریم. خوشبینها به هاوکینگ انتقاد کردهاند که چرا چنین رویدادی را خطرناک توصیف میکند اما اگر نگاهی به تاریخ زمین بیندازیم شاید قبول کنیم که حق با او است. اگر فضاییها به دیدار ما بیایند احتمالا به این معنی است که آنها هوشمندتر و متمدنتر از ما هستند. فناوری پیشرفتهتر و رشد چشمگیرتر تکنولوژی اما آیا به معنی افزایش اخلاقیات در آن جامعه خواهد بود؟ ما روی زمین نشان دادهایم که این طور نیست. هاوکینگ به سفر کریستف کلمب به آمریکا اشاره میکند، سفری که نتیجهاش برای بومیان چندان خوش آیند نبود. آیا در صورت چنین ملاقاتی ما نقش بومیان را برای فضاییها بازی نخواهیم کرد؟ شاید هم ما استثنایی بد در تاریخ عالم باشیم. شاید دیگر تمدنها یا با پیشرفت فنی متواضعتر شده باشند. اما هنوز هم سوالهای مهمی در پیش خواهد بود. اگر این ملاقات صورت بگیرد چه کسی یا چه سازمانی حق دارد از طرف بشر سخن بگوید؟ آیا باید این کار را به سازمان ملل واگذار کرد؟ سازمانی که در نقاطی بحرانی مانند اجلاس زیست محیطی کپنهاگ حتی نتوانست کشورها را به اجماعی مناسب برای مقابله با گرمایش زمین برساند. آیا باید فرماندهان نظامی به دیدار آنها بروند؟ آیا ما به مرحلهای رسیدهایم که خود را یک نژاد ساکن در یک سیاره بدانیم و بتوانیم سخنگویی برای نژاد خود انتخاب کنیم؟ حتی اگر فضاییها مهربان باشند بهتر است تا زمانی که به چنین جایگاهی نرسیدهایم از این ملاقات اجتناب کنیم. آفتاب |
کریمی که جهان پاینده دارد تواند حجتی را زنده دارد
دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی