0

فلسفه و عرفان در اين تايپك

 
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:فلسفه و عرفان در اين تايپك
سه شنبه 10 بهمن 1391  12:42 AM



عرفان عملي از ديدگاه شهيد مطهري (ره)

غذاي روح

اگر به بدن غذا نرسد، لاغر مي شود و اگر مدتي نرسيدن غذا ادامه پيدا كند، بدن مي ميرد و از بين مي رود. اگر به روح نيز غذا نرسد لاغر و ناتوان مي شود و اگر نرسيدن غذا براي هميشه ادامه پيدا كند، روح مي ميرد. غذاي روح البته از جنس گندم و برنج و روغن نيست، غذاي روح، علم و عشق و اميد و ايمان است. اشتباه اصلي فرزند آدم كه در جست و جوي سعادت، جان به لب رسانيده همين است كه تشنگي و احتياج روح را مي خواهد با سير كردن جسم و بدن تأمين كند.
آنچه احتياج روح را رفع مي كند و به او قوت و نيرو مي بخشد، آرامش و اطمينان مي دهد، ماده و ماديات نيست، معنويات است. (حكمت ها و اندرزها، ج2، ص148)

¤ ايمان و عبادت

عبادت براي تقويت عشق و علاقه معنوي و ايجاد حرارت ايماني در انسان است، يعني همانطور كه ايمان خودش به نوبه خود منشأ عبادت است، عبادت هم تقويت كننده ايمان است. (تعليم و تربيت در اسلام، ص125)

¤ گناه زدايي عبادت

ازنظر تعليمات اسلامي، هر گناه اثري تاريك كننده و كدورت آور بر دل آدمي باقي مي گذارد و در نتيجه ميل و رغبت به كارهاي نيك و خدايي كاهش مي گيرد و رغبت به گناهان ديگر افزايش مي يابد.
متقابلاً عبادت و بندگي و در ياد خدا بودن، وجدان مذهبي انسان را پرورش مي دهد، ميل و رغبت به كار نيك را افزون مي كند و از ميل و رغبت به شر و فساد و گناه مي كاهد، يعني تيرگي هاي ناشي از گناهان را زايل مي گرداند و ميل به خير و نيكي را جايگزين آن مي سازد. (سيري در نهج البلاغه، ص103)

¤ مرد تيغ و تسبيح

علي قهرمان تيغ و تسبيح است، هم مرد تيغ است و هم مرد تسبيح، اما براي مغلوب كردن كدام طبقه؟ طبقه زيردست و محكوم يا طبقه زبردست و حاكم؟ شعار علي چيست؟ شعار علي «كونا للظالم خصما و للمظلوم عونا» است. علي در تمام عمر، دوست تيغ و تسبيح بود و دشمن طلا. (وحي و نبوت، ص30)

¤ هرچيز به جاي خود

شجاعت را در خلوت شب نمي توان به دست آورد، همان طور كه آثار خلوت شب را در ميدان جنگ نمي شود كسب كرد. (تعليم و تربيت در اسلام، ص168)

¤ دين، همه دين است

ما با اينكه صددرصد اعتراف داريم كه اسلام دين اجتماعي است و دستورات آن حاكي از اين است، ولي اينها سبب نمي شود كه ما عبادت و دعا و ارتباط با خدا را تحقير كنيم، كوچك بشماريم، نماز را كوچك بشماريم. (آزادي معنوي، ص85)

¤ همراهي خودسازي و جامعه سازي

يك نفر مسلمان، هم بايد يك رابطه دائم و ثابت ميان او و خداي خودش برقرار باشد و هم بايد يك رابطه ثابت و دائم ميان او و جامعه خودش برقرار باشد. بدون عبادت، ذكر و ياد خدا، مناجات با حق، حضور قلب، نماز و روزه نمي شود يك جامعه اسلامي ساخت و حتي خود انسان سالم نمي ماند. و همچنين بدون يك اجتماع صالح و يك محيط سالم، بدون امر به معروف و نهي از منكر، بدون رسيدگي و تعاطف و تراحم ميان افراد مسلمان نمي شود عابد خوبي بود. (آزادي معنوي، ص80)

¤ در وصف ياران پيامبر(ص)

جمله اي درباره اصحاب پيغمبر نقل كرده اند كه: «رهبان الليل و اسد النهار» يعني راهبان شب و شيران روز. قرآن مي گويد: «الصابرين و الصادقين و القانتين و المنفقين و المستغفرين بالاسحار» (آل عمران17) ببينيد قرآن چگونه همه جوانب را بيان مي كند؟! نه مثل يك درويش افراطي فقط و فقط صحبت از استغفار و نيايش مي كند. الصابرين. قرآن هرجا كه مي گويد «صابرين» در مورد پيكارها مي گويد. در واقع «صابرين» يعني خودداران در پيكارها. و الصادقين راستان و راستگويان كه از راستي يك ذره منحرف نمي شوند. والقانتين آنهايي كه درپيشگاه پروردگار در كمال خضوع قنوت مي كنند، خاضعند و خضوع قلب دارند (و يا ممكن است مقصود از «قانتين» با توجه به معني آن در يك آيه ديگر: «قوموالله قانتين» اين باشد كه در آن حال جز با خدا با كس ديگر سخن نمي گويند و رابطه شان را با غيرخداوند قطع مي كنند) «والمنفقين» از آنچه دارند به ديگران مي بخشند «والمستغفرين بالاسحار» آنان كه سحرگاهان به استغفار خدا مي پردازند. اين هم هميشه بايد در كنارش باشد. (تعليم و تربيت در اسلام، ص227).

¤ مذمت سبك شمردن نماز

يكي از گناهان، استخفاف نماز يعني سبك شمردن نماز است. نماز نخواندن يك گناه بزرگ است و نمازخواندن اما نماز را خفيف شمردن، استخفاف كردن، بي اهميت تلقي كردن گناه ديگري است. (آزادي معنوي، ص85)

¤ ارزش اسلام به جامعيت آن است

ما هرگز نبايد به عبادت استخفاف كنيم. ما بايد مسلمان كامل و جامع باشيم. ارزش اسلام به جامعيت آن است نه آن طور باشيم كه فقط به عبادت بچسبيم و غير آن را رها كنيم و نه مثل آنها كه اخيرا پيدا شده اند باشيم كه اسلام را فقط به تعليمات اجتماعي اش بشناسيم و به عبادت استخفاف كنيم، عبادت را تحقير كنيم (آزادي معنوي، ص 89 و 90)

¤ ارزش عبادت

اگر ما عبادت را تحقير كنيم، از ساير وظايف هم مي مانيم. عبادت، قوه مجريه و ضامن اجراي ساير دستورات اسلامي است. (آزادي معنوي، ص90)

¤ شرط انجام مسئوليت هاي اجتماعي

قدم اول ما اين است كه به خداي خود نزديك شويم و با نزديك شدن به خداي خودمان است كه آن وقت ساير مسئوليت هايمان و از آن جمله مسئوليت هاي اجتماعي را مي توانيم به خوبي انجام دهيم. (انسان كامل، ص96)

¤معنويت، پشتوانه عدالت

بدون بال معنويت از بال عدالت كاري ساخته نيست. از نظر قرآن، معنويت پايه تكامل است. اين همه عبادات كه در اسلام بر روي آن تكيه شده است براي تقويت جنبه معنوي روح انسان است. زندگي پيامبر را ببينيد، با آن همه گرفتاري و مشغله اي كه دارد باز درهمان حال قرآن مي گويد:
ان ربك يعلم انك تقوم ادني من ثلثي الليل و نصفه و ثلثه و طائفه من الذين معك و الله يقدر الليل والنهار علم ان لن تحصوه فتاب عليكم. (مزمل20)
خدا آگاه است كه تو در حدود دو ثلث شب را به عبادت قيام مي كني، گاهي حدود نصف آن و لااقل ثلثي از شب و گروهي از كساني كه با تو هستند (نيز چنين مي كنند)...
و يا خدا به پيامبرش تأكيد مي كند كه: قسمتي از شب را براي عبادت برخيز، تهجد كن، نماز شب بخوان تا به مقام محمود(اسراء79) برسي و يا در مورد علي عليه السلام اگر عدالت اجتماعي او را مي بينيم و كاركردن ها و بيل زدن ها و عرق ريختن هايش را مشاهده مي كنيم، بايد آن در دل شب غش كردن هايش را هم ببينيم، آن از خوف خدا بيهوش شدن هايش را هم نظاره كنيم. (آينده انقلاب اسلامي، 180)

¤ زندگي گرايي

اسلام يك دين زندگي گراست نه زندگي گريز، لهذا با «رهبانيت» به شدت مبارزه كرده است.
لا رهبانيه في الاسلام
در اسلام رهبانيت نيست.
در جامعه هاي كهن هميشه يكي از دو چيز وجود داشت: يا آخرت گرايي و زندگي گريزي (رهبانيت) و يا زندگي گرايي و آخرت گريزي (تمدن، توسعه) اسلام آخرت گرايي را در متن زندگي گرايي قرار داد. از نظر اسلام، راه آخرت از متن زندگي و مسئوليت هاي زندگي دنيايي مي گذرد. (وحي و نبوت، ص 115)

¤ بالاترين اخلاص، دوري از هواي نفس

اين، جزء اصول مسلم معارف اسلامي است كه در عبادت، اخلاص شرط است. و ما امروا الا ليعبدوا الله مخلصين له الدين (بينه5) و يكي از اخلاص ها، بلكه بالاترين اخلاص ها، اين است كه انسان معبودش هواي نفس خودش نباشد. حال هرجا كه هواي نفس باشد، قهرا نوعي شرك در آنجا وجود دارد. (فطرت، ص193)

¤ يك كمي هم براي خدا كار كنيد

گفتند مرحوم شيخ جعفر شوشتري، آن سالهايي كه آن منبرهاي معروف را در تهران مي رفت، يك روز رفت بالاي منبر و گفت: ايهاالناس! همه پيغمبران آمده اند شما را به توحيد دعوت كرده اند، من آمده ام شما را به شرك دعوت كنم. خيلي نظرها را به خود جلب كرد كه اين چه مي گويد: بعد گفت: همه پيامبران آمده اند گفته اند فقط خدا را بپرستيد، فقط براي خدا كار كنيد، من مي گويم يك كمي هم براي خدا كار كنيد، يعني همه كارهايتان خالصانه براي غيرخدا نباشد. (فطرت، ص194)

منبع:کیهان

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها