دامادی به سبک "گاه"
جمعه 8 دی 1391 9:01 PM
چناران یکی از شهرهای استان خراسان رضوی است و نزدیک مشهد قراردارد. در این شهر نیز مراسم ازدواج به سبک خودش برگزار میشود و در واقع بهتر است بگوییم برگزار میشده است. چون شاید خیلی از عروس و دامادهای امروزی چناران، به رسومات نیاکانشان پایبند نباشند. در روستای " گاه" از توابع چناران مراسم خاصی برای ازدواج وجود داشته است.
در این روستا دختر و پسر به مدت دو سال یا بیشتر با هم نامزد میشدند. در این دوران معمولا در هر عید نوروز هدیهای از طرف خانوادهی پسر به دختر و هدیهای از طرف خانوادهی دختر به پسر داده میشد.
و در زمان عروسی و در واقع دو روز قبل از عروسی مهمانها به صحرا میرفتند و هیزم جمع میکردند و هر کدام از افراد که با هیزم بیشتری باز میگشت مقداری قند به عنوان انعام از طرف داماد دریافت میکرد. روز قبل از عروسی هم چند نفر از بزرگان فامیل برای مراسم " تی بار" به خانه داماد میرفتند. و اما تی بار مراسم پاک کردن گندم و به آسیاب بردن آن بود. ( بله در زمانهای قدیم آشپزخانهای وجود نداشت که سفارش پلو هفت رنگ بدهیم و نانواییای که سفارش نان سنگک خاش خاشی دو رو کنجدی. پس کار از بیخ و بن یعنی از همان پاک کردن گندم به عهدهی خود خانواده بود) عروسی در آن زمانها به مدت سه روز ادامه داشت.
در کنار همهی برنامههای عروسی مراسم کشتی گرفتن هم برقرار بود. ( معلوم است که اهالی، به ورزش ارادت زیادی داشتند و چه بسا کشتی گیرانی را نیز به ورزش ما تقدیم کرده باشند) در این مراسم کشتی گیران زبده و ماهر با هم کشتی میگرفتند، آن هم در مکانی که مخصوص این کار ساخته شده بود. در میدان، مراسم به صورت خاصی برگزار می شد و آداب و رسوم خاص خودش را داشت. در ابتدا یک سینی که درون آن پر از قند و شیرینی بود را در میدان قرار میدادند و یک نفر که ادعای کشتی گیری میکرد مقابل سینی مینشست و حریف میطلبید. (بابا نفس کش!)
اگر حریفی برای آن نفر پیدا میشد او نیز جلو میرفت و مقابل سینی مینشست و به این ترتیب این دو نفر با هم کشتی میگرفتند و هر کدام که پیروز میشد، سینی پر از قند و شیرینی را صاحب میشد. ( خلاصه ورزش و تفریح و عروسی و همه چیز با هم صورت میگرفت و یک تیر بود و صد نشان!)
در روز دوم داماد به حمام برده میشد و یک امر خیر هم این وسط صورت میگرفت بدین تریتب که برای شخص حمامی هم در حمام پول جمع میشد. ( خلاصه این عروسی خیرش را به همه میرساند). در این میان وقتی داماد به حمام میرفت عدهای نیز او را همراهی میکردند. و البته یک نفر از آنها نوکر داماد بود. نه بدین منظور که داماد پولدار بود و نوکر و کلفت داشت، نه، بلکه در آن زمان به فردی که شال مخصوصی به کمر داماد میبست "نوکر داماد" گفته میشد.
عروس نیز به همین ترتیب به حمام میرفت و بعد از حمام مراسم حنابندان انجام میشد.
و در روز سوم جهیزیه عروس را زودتر از خود عروس به خانه داماد میفرستادند و بعد از آن هم عروس را روانه خانه بخت میکردند.
و به این ترتیب یک عروسی به سبک گاه بر گزار میشد.