شرح شورانگيز عشق
دير زمانى است كه نام شهريار بر تارك ادب، شعر و هنر پارسى همچون نگينى خودنمايى مىكند و پيوندى استوار و ناگسستنى با آن دارد.
به گزارش خبرگزاري فارس از تبريز، استاد شاعرى كه سالها با يكهتازى در ميدان توحيد و وادى عرفان ثمره اشعارش هم اكنون زينتبخش محافل خاص و عام ماست. رند پير عالمسوزى كه هبه شهرياريش را از كف عطاى خواجه شيراز برگرفته بود و همچون مراد خود زمزمه غزلهايش عشق را در رگها به جوش مىآورد، گرانقدرى كه غزل على اى هماى رحمتش او را فارغ از زمان و مكان نمود و در ابتداى ابد و انتهاى ازل جايش داد.
امروزه در پهن دشت سرزمين ايران كمتر جايي را مي توان يافت كه نام و نشاني از سروده هاي شهريار در آن نباشد و شمار اندكي از مردم با سواد را مي توان ديد كه بيتي ،قطعه اي و غزلي از شهريار را بر لوح خاطر نسپرده باشند و اين نشانه اي است از نفوذ معنوي كلام شاعر بر سراچه دل آشنا و بيگانه.
نام «شهريار» فرزند نامدار تبريز سالها است كه از مرزهاي ايران گذشته و در چهار گوشه گيتي هر جا كه از ادب فارسي و زبان حافظ، سعدي و فردوسي سخن ميرود از لاهور و كشمير و پيشاور و كراچي تا مدرسه السنه شرقيه پاريس و مكتب شرقي و آفريقايي،از فرانكفورت و...تا راهروهاي دانشگاه هاروارد، زبانزد پارسي شناسان است و دير زماني است كه نام شهريار با حديث ادب معاصر ايران عناي بر عناي مي رود و شعر فارسي با ديوان و آثار شهريار پيوند استوار و ناگسستني دارد.
امروز به جرأت ميتوان گفت «شهريار»از برجستهترين مظاهر جهان شعر و پر فروغترين ستارگان آسمان ادب ايران به شمار ميرود و آنان كه ادبيات شيرين فارسي را نيك ميشناسند وي را نظامي، سعدي و حافظ امروز ميخوانند و آثار وي را از نظر رعايت نكات اخلاقي،عرفاني و برانگيختن غرور ملي،حسن ميهن پرستي و نوعدوستي گل سرسبد ادبيات معاصر ميدانند.
وليكن آنچه در اين ميانه گفتني است، اين است كه «شهريار» نيز به مانند هر انسان انديشهورز در راستاي آفرينشهاي هنري خود با افت و خيزهايي روبرو بوده و در گذرگاه حيات خويش فراز و نشيبهاي بسياري را ديده و از پيچ و خمهاي دور و درازي گذشته تا راه خود را در جهت حركت استكمالي و خلق آثار و سرودههايي جاودانه و ماندگار يافته است.
استاد ملك الشعراء بهار او را بداعت شاعري نه تنها افتخار ايران بلكه افتخار عالم شرق ميداند.
«سيد محمد حسين بهجت تبريزي» متخلص به «شهريار» فرزند «حاج ميرآقا خشگنابي »كه از وكلاي درجه اول تبريز و از دانشمندان اهل قلم و ادب بود در سال 1286 شمسي هجري در تبريز متولد شد. مسقط الراس اصلي خانواده او قريه خشگناب در بخش قره چمن آذربايجان است.