دانلود رمان بهشت را در قلب من بساز
دوشنبه 4 دی 1391 9:39 PM
رمان بهشت را در قلب من بساز
دانلود رمان بهشت را در قلب من بساز اثر فاطمه صابری کرمانی
بخشی از این رمان :
پاسي از شب گذشته بود و هنوز زمزمه مادر،و صداي يكنواخت نخ و قيچي به گوش مي رسيد،و فضاي آن خانه كوچك اما روح نواز را پر مي ساخت. آن زمزمه و آن صداي يكنواخت،براي مادر همه چيز بود. روح زندگي بود. اما براي سارا، وزنه اي بود كه به قلبش مي آويخت. دچار احساس گناه مي شد. به پهلو علتيد و گوش هايش را داخل بالش فشرد. اما فايده اي نداشت،اعصابش تحريك شده بود، آن صدا را لحظه به لحظه، قوي تر مي شنيد.
ملافه سفيد را كنار زد و به تاريكي چشم دوخت،اتاق كار مادر آنسوي حياط قرار داشت،اتاق كوچكي كه دار قالش ار در آن به پا كرده بود. نور ملايمي از آن، روي حياط پخش بود. نسيم خنكي مي وزيد. نيمه هاي شهريور بود و عظر ميوه در حياط، گم شده بود. برگهاي درخت زرد آلو سرسبزي و طراوتشان را از دست داده بودند . تابستان تمام مي شد و پاييز در راه بود،پاييز، ... فصل تلاش و درس و دانشگاه، ... سارا با احساس بدي كه درون قفسه سينه اش بود از رختخواب بيرون آمد و پا به حياط خنك و با صفا گذاشت. احساس گناه، بر سينه اش سنگيني ميكرد، مادر به خاطر او، تا آن وقت شب،پست دار قالي، بيدار مانده بود. ثبت نام دانشگاه در راه بود و آن ها پولي در بساز نداشند،درست مثل پارسال، مثل دو سال قبل مثل هميشه،...اما يك چيز باعث آرامش سارا مي شد،امسال آخرين سال بود، ...امسال درس سارا تمام مي شد و او مي توانست پاسخ همه اين زحمت ها و محبت ها را بدهد،...از خودش پرسيد آيا واقعا مي توانست؟...البته كه نه،قبلش، بزرگي قلب مادر را نداشت. خنده اش گرفت،مثل ديوانه ها دستش را روي قبلش گذاشته بود.
پاي حوض نقلي كوچك نشست و كمي آب به صورتش زد. صداي زمزمه مادر به همراه نسيم خنك،به صورتش خورد. انگار نسيمي از بهشت به صورتش رويده بود. به عكس آن چه سارا احساس ميكرد،زمزمه مادرش، غمگين و يا خسته نبود. شاد بود. سرشار از زندگي بود. سارا هجوم اشك را به چشمانش حس كرد. بلند شد و پا به كارگاه مادر گذاشت،اتاق كوچك سارا غرق نور بود و لبخند مادر، خوشبخت و رضايتمندانه.
لینک دانلود رمان بهشت را در قلب من بساز در پایین :
behesht-ra-dar-ghalb-man-besaz
http://s3.picofile.com/file/7595325913/behesht_ra_dar_ghalb_man_besaz.pdf.html
خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار