ناله کارمندان بدون حقوق"طنز اجتماعی"
دوشنبه 4 دی 1391 2:39 PM
احتمالا این موضوع در سرزمین بیگانه رقم میخورد که عرق زحمت کارگر خشک، بیمه عمرش تمام و قسطهایش همچنان پر قوت باقی است اما همچنان از حقوقش خبری نیست.
این روز ها شاید مدیران ارشد کاری، شهر های خود را مدینه فاضله می دانند و شهروندان را نیز عاری از هر گونه مشکلی. آخر ماه، پول صاحب خانه، شهریه مدرسه بچه ها، پرداخت اقساط بانکی (که با توجه به سیستم شبهه دار بانکی ما، باید سود آن نیز پرداخت شود)، تصفیه حساب های دستی که از سر ناچاری از دیگران گرفته شده است، پرداخت شارژ آپارتمان، پرداخت هزینه قبوضی که صفرهای آن به اندازه اتوبان تهران-شمال طولانی است از آب و برق گرفته تا گاز و مخابرات که گویی در کنار کشیدن قبض، با این ارقام نجومی سر نیز می برند و ...همگی داستان هایی است که انگار کیلومترها دور تر از فضای کاری مدیران ما اتفاق می افتد. اتفاقاتی که گویی در ژانر تخیل و شاید هم وحشت برای بیگانه و نه خودی (ما) نوشته شده است.
گویی انگار این موسیو ایکس است که فرسنگ ها دورتر از ما سرش به دو تا دوتا چهارتای خود است و سر آخر هم زیر بار فشار زندگی محاسبه اش غلط از آب درمی آید و می گوید:سر و کله زدن با صاحب خانه و راضی کردن او برای ثبات قیمت اجاره مشکلی است که این اجنبی بیگانه (موسیو را عرض می کنم)، در غرب کره زمین با آن دست و پنجه نرم میکند و چشم به راه آخر ماه و دریافت حقوق خالص خود است. (حقوق خالص، چرا که پاداش و اضافه کاری رویایی شیرین است که هزاران فرهاد در طلب و حسرت رسیدن به آن هستند).
به این اوضاع موسیوی ما اضافه بفرمایید، تر و خشک کردن اطفالش را که در عالم خود، هزاران مثنوی در وصف داستان های آنها کم است. هزینه دانشگاه آن هم از نوع آزاد (غیر دولتی خودمان) و اینکه فرزندانش به او می گویند: پدر موسیو آخر همه میروند دانشگاه، ما هم باید برویم، تو کارمند هستی و به قسط دادن عادت داری، پس این هم رویش...
اینجا ایران است، مهد نظم و انضباط، تلاش و کوشش، همه چیز درست در زمان پیش بینی شده انجام می شود و مشکلاتی هم که ذکر شد مصیبت نامه و داستانی بیش نبود
سخت در اشتباهید!
در این جا لازم به ذکر است که خدای نکرده یک وقت ذهن فهیم شما خواننده گرامی به این سوی نقشه کره زمین نیفتد و یک درصد هم نزد خود گمان مبرید که اینها در مملکت شرقی ما هم اتفاق می افتد ها! اگر این طور فکر می کنید، سخت در اشتباه هستید. اینجا ایران است، مهد نظم و انضباط، تلاش و کوشش، همه چیز درست در زمان پیش بینی شده انجام می شود و مشکلاتی هم که ذکر شد مصیبت نامه و داستانی بیش نبود. خدا رو شکر که نه مردان ما همچون موسیوی عیال وار و گرفتار با حقوقی که دیر پرداخت می شود هستند و نه جوانانمان خرج تراش و مد گرا.
در مملکت ما اگر جوانی به والدینش بگوید برای مخارج من از زیر سنگ هم که شده باید پول فراهم کنید، حکم بیماری نادر را دارد که همه، از او فاصله می گیرند! در حالی که او را با انگشت نشان داده و مورد سرزنش قرار می دهند.
کارگر برقرار، بیمه عمرش تمام و حقوق همچنان در راه است
این در سر زمین بیگانه رقم میخورد که عرق زحمت کارگر خشک ( اشاره به فرموده پیامبر اکرم "ص": پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : مزد كارگر را پیش از آن كه عرقش خشك شود بدهید و در همان حال ، مزدش را برایش مشخص كنید . "کنز العمال 9126"
بیمه عمرش تمام و قسطهایش همچنان پر قوت باقی است اما همچنان از حقوقش خبری نیست. کیلومترها دورتر از ما رقم میخورد که کارمندان بعد از ساعت اداری، صد شیفت دیگر هم برای اضافه کاری میروند و نصفه شب به هنگام برگشت به خانه چند دربستی تور میکنند، تا شیفتهایشان کامل شود. در آخر هم کارمند میماند و آخر ماه و حقوقهایی که حکم نوش دارو بعد از مرگ سهراب را دارند. سر آخر هم میترسیم زمانی این حقوقها را بدهند که اسباب و اثاثیه این موسیو کارمند ما بر کف خیابان پهن شود و مصیبتی افزون بر مصایبش آید.
دو کلام حرف حساب؛ آخر ماههای بی معنی اربابان
ارباب و رعیتی به اصطلاح ترسیم کننده توصیفات و البته قواعدی است که در روابط اداری و به طور کل کاری دیده می شود. این اصطلاح متناسب با نوع سیستم کاری مضامین مختلفی دارد از جمله کارمند-مدیر، کارگر-کارفرما، رییس-زیر مجموعه، این رابطه را فارغ از اینکه که عضو کدام یک از زیر مجموعه ها باشی از هر طرف که بخوانی باز به یک سری حقوق و قوانین مشترک میرسید. برای مثال احترام گذاشتن به افراد بالادستی حکم یک قانون نانوشته اما لازمالاجرا را دارد و اگر بر حسب اتفاق کارمندی از اجرای آن سرباز زند، این رفتار همچون کوهی از کینه در دل برخی از مدیران میماند.
روابط بوروکرات نیز همچون سایر روابط اجتماعی امری است چند بعدی و چند طرفه . متناسب و پا به پای مسئولین، کارمندان و کارگران نیز قواعد و قوانین خاص خود را دارند که دریافت به موقع حقوق یکی از نکات طلایی است که کارفرما باید به آن پای بند باشد.
در هر زیر مجموعه و یا هر پست و مقامی که باشید، فرقی نمیکند به هر حال شما برای حقوقتان نقشهها ریخته و برنامه ریزیهایی را انجام دادهاید. با این حال در برخی از افراد همین چند روز تأخیر در پرداخت حقوقها، دردسر ساز است و هزاران مشکل دیگر زنجیروار به زندگیشان راه پیدا میکند، به همین منظور بهتر است که مدیران کمی فقط کمی خود را جای زیر مجموعههای خود قرار دهند تا برای چند ثانیه هم که شده بفهمند که برای هر ذره آن حقوق دریافتی، هزاران هزار دو دو تا چهار تا نهفته است ...