بند ناف رابط جفت و جنين است
جمعه 1 دی 1391 6:46 PM
بند ناف كه رابط جفت و جنين است بلافاصله پس از تولد در زايشگاهها بريده ميشود.
بند ناف يك طناب عروقي متصلكننده است كه جنين در حال رشد را به جفت متصل ميكند. در حين رشد پيش از تولد، طناب نافي از همان تخم يا زيگوتي منشأ ميگيرد كه جنين از آن ساخته ميشود.
جفت
بند ناف حاوي دو شريان (شريانهاي نافي) و يك وريد (وريد نافي) است كه درون يك ماده ژلاتيني به نام «ژله وارتون» قرار گرفتهاند. وريد نافي خون اكسيژندار و غني از مواد مغذي را از جفت به جنين ميرساند. برعكس، شريانهاي نافي خون خالي از اكسيژن و مواد مغذي را از جنين باز ميگردانند. بند ناف از كيسه زرد و آلانتوئيس (كه باقيماندههاي آنها در بند ناف ديده ميشود) ساخته ميشود و بنابراين از همان سلول تخم يا زيگوتي كه جنين را ميسازد، منشأ ميگيرد. بند ناف در هفته پنجم رشد جنين شكل ميگيرد و جايگزين كيسه زرده بهعنوان منبع تغذيهكننده جنين ميشود. بند ناف بهطور مستقيم به دستگاه گردش خون مادر متصل نيست ولي به جفت متصل ميشود و جفت اجازه تبادل مواد بين خون مادر و جنين را بدون مخلوط شدن مستقيم آنها ميدهد. بند ناف در يك نوزاد رسيده حدود 50 سانتيمتر درازا و حدود 2 سانتيمتر قطر دارد. قطر بند ناف درون جفت به سرعت كاهش پيدا ميكند.شريان نافي داراي دو لايه اصلي است: يك لايه بيروني متشكل از سلولهاي عضلاني كه بهصورت حلقهاي مرتب شدهاند و يك لايه دروني از سلولهاي با آرايش نامنظم كه درون مقدار زيادي ماده زمينهاي كه با متاكروماتيك رنگ ميگيرد، قرار گرفتهاند. سلولهاي عضلاني صاف اين لايه خارجي بهطور كامل تمايز پيدا نكردهاند و تنها حاوي چند ميوفيلامنت (رشته عضلاني) ريز هستند و بنابراين نقش فعالي در بستهشدن رگهاي بند ناف پس زايمان ندارند.
انسداد بند ناف پس از تولد نوزاد
بند ناف در صورت عدم مداخله خارجي، بهطور فيزيولوژيك مدت كوتاهي پس از تولد نوزاد مسدود ميشود. علت اين پديده تورم و روي هم خوابيدن ژله وارتون در پاسخ به كاهش درجه حرارت و تنگ شدن عروق خوني در نتيجه انقباض عضلات صاف است. در نتيجه يك گيره طبيعي ايجاد ميشود كه جريان خون را متوقف ميكند. اگر پديده بهطور طبييعي پيشرفت كند، اين انسداد فيزيولوژيك 5 تا حداكثر 20 دقيقه طول ميكشد.
درون بدن كودك نيز وريد نافي و داكتوس ونوزوس بسته ميشوند و به صورت باقيماندههاي فيبري تحليل ميروند كه به آنها به ترتيب رباط گرد كبدي و رباط ونوزوم ميگويند.بخشي از هر شريان نافي بسته ميشود (و به صورت رباطهاي نافي داخلي در ميآيد) و بخشهاي ديگري از آن به بخشي از دستگاه گردش خون بدل ميشود.
بستن و بريدن بند ناف پس از زايمان
معمولا در هنگام زايمان در بيمارستانهاي عمومي در حدود يك دقيقه پس از تولد بند ناف با زدن گيره مسدود ميشود. در زايشگاهها ممكن است اين زمان تا 5 دقيقه به تاخير انداخته شود. بعد از زدن گيره، بند ناف بريده ميشود. اين عمل دردي ندارد زيرا بند ناف عصبي ندارد. با توجه به سفت بودن بند ناف براي بريدن آن بايد از ابزار كاملا تيزي استفاده شود. با توجه به اينكه بريدن بند ناف پس از توقف نبض بند ناف (5 تا 20 دقيقه پس از تولد) انجام ميشود، معمولا خونريزي قابلتوجهي رخ نميدهد. پس از بريدن بند ناف، يك گيره پلاستيكي روي باقيمانده بند ناف قرار داده ميشود تا زماني كه بند ناف خشك شده و كاملا بسته شود. 7 تا 10 روز ممكن است طول بكشد تا باقيمانده بند ناف خشك شود و بيفتد.
بند ناف از ژله وارتون تشكيل شده است. يك ماده ژلاتيني كه عمدتا از موكوپليساكاريدها ساخته شده است. بند ناف حاوي يك وريد حامل خون اكسيژندار و مواد مغذي به سوي جنين و دو شريان است كه خون بدون اكسيژن و مواد مغذي را از جنين خارج ميكنند. گاهي تنها يك وريد و يك شريان در بند ناف وجود دارد. اين وضعيت ممكن است با برخي ناهنجاريهاي جنيني همراهي داشته باشد، اما همچنين ممكن است با مشكلي همراه نباشد.
بر خلاف بقيه بدن، وريد نافي خون اكسيژندار و شريان نافي خون بدون اكسيژن را حمل ميكند (تنها جاي ديگر بدن كه اين گونه است وريدها و شريانهاي ريوي هستند كه ريهها را به قلب متصل ميكنند) اما اين نامگذاري وريد و شريان نافي تنها به اين حقيقت مربوط ميشود كه وريد نافي خون را به سمت قلب جنين ميآورد و شريان نافي خون را از آن خارج ميكند.
بند ناف از راه شكم وارد بدن جنين ميشود، جايي كه بعد از جدا شدن بند ناف، به ناف بدل ميشود. وريد نافي درون بدن جنين به سمت شيار عرضي كبد ميرود و آن را به دو قسمت تقسيم ميكند. يكي از شاخههاي آن به وريد باب كبدي متصل ميشود و خون را به درون كبد ميبرد. شاخه دوم (داكتوس ونوزوس) حدود 80 درصد خون ورودي را يا ميانبر زدن كبد از راه وريد كبدي چپ درون وريد اجوف تحتاني ميريزد تا نهايتا به قلب برسد. دو شريان نافي از شريانهاي ايلياك داخلي منشأ ميگيرند در دو طرف مثانه حركت ميكنند و نهايتا وارد بند ناف ميشوند.
ذخيره خون بند ناف
در سالهاي اخير كشف شده است كه خون بند ناف، يك منبع غني و به راحتي قابل دسترسي از سلولهاي بنيادي تمايزنيافته است. اين سلولهاي خوني بند ناف را ميتوان براي پيوند مغز استخوان مورد استفاده قرار داد.
برخي از والدين خون بند ناف نوزادشان (بهطور ميانگين 180 ميليليتر) را در ابتداي تولد براي ذخيره درازمدت بهصورت منجمد به يك بانك خون بند ناف ميفرستند تا در صورتي كه در آينده كودك نياز به سلولهاي بنيادي بند ناف پيدا كرد(براي مثال پيوند مغز استخوان براي درمان سرطان خون) از آنها استفاده شود. ذخيره كردن خون بند ناف براي استفاده شخصي با توجه به هزينه بالاي آن تنها در موارد وجود يك بيماري مشخص يا سابقه خانوادگي آن معقول به نظر ميرسد. جدا از اينكه اغلب بيماريهايي كه نياز به استفاده از سلولهاي بنيادي در آنها وجود دارد، از قبل در سلولهاي خون بند ناف هم وجود دارند و بنابراين نميتوان از اين خون براي درمان فرد استفاده كرد.
در مقابل كارشناسان ايجاد بانكهاي عمومي خون بند ناف را توصيه ميكنند. اين بانكها ميتوانند «سلولهاي بنيادي شبه روياني مشتق از خون بند ناف» (CBE) را ذخيره كنند تا مانند پيدا كردن خون يا بافت پيوندي سازگار براي بيماران، از آنها براي پيوند به افراد سازگار استفاده شود. پژوهشگران همچنين از سلولهاي بنيادي خون بند ناف براي درمان بيماريهايي به جز سرطان خون، مانند آسيب مغزي و نوع يك ديابت استفاه كردهاند. تحقيقات مقدماتي براي استفاده از اين سلولها در درمان سكته مغزي و ناشنوايي هم انجام شده است.
ذخيرهسازي خون بندناف در دنيا در بانكهاي خصوصي و عمومي انجام ميشود. در بانك خصوصي يا خانوادگي والدين با پرداخت هزينه نمونه خون بندناف نوزاد خود را براي استفاده احتمالي در آينده براي خودشان و يا ساير بيماران نيازمند ذخيره ميكنند و نمونه در مالكيت آنان قرار دارد ولي در بانك عمومي كه عمدتا توسط دولت يا موسسات خيريه اداره ميشود، نمونه توسط والدين اهدا شده و در مالكيت بانك عمومي قرار ميگيرد و هر فردي كه به پيوند سلولهاي بنيادي نياز داشته باشد ميتواند از آن استفاده كند. در دنيا بيشترين نمونهها مورد نياز براي پيوند از بانك عمومي ميباشد. در كشورمان بانك خون بندناف به صورت خصوصي و عمومي راهاندازي شده كه در بانك عمومي به دليل محدوديت بودجه تعداد نمونه ذخيرهسازي شده جوابگوي بيماران نيازمند به پيوند نيست، وليكن در بانك خصوصي به دليل استقبال خانوادهها تاكنون بيش از 13 هزار نمونه جمعآوري شده است كه در نوع خود ذخيره سلولي ارزشمندي است كه ميتواند در صورت اهدا توسط خانوادهها براي بيماران نيازمند پيوند مورد استفاده قرار گيرد. آنچه حايز اهميت است اينكه با توجه به نياز روزافزون بيماران و عدم كفايت ذخيره سلولي بانك عمومي بايد خانوادههايي كه در بانك خصوصي نسبت به ذخيرهسازي نمونه خون فرزند خود اقدام كردهاند براي به اشتراك گذاشتن نمونه خود مورد تشويق قرار گيرند تا اينكه ذخيره ارزشمند بتواند براي نجات جان انسانها مورد استفاده قرار گيرد.