مدیریت صحیح هزینه ها
كيهان
آیا تاکنون به این پرسش اساسی اندیشیده ایم که چه عواملی لذت و شادی، نشاط و شادکامی را در خانواده ها به ارمغان می آورد؟ در این نکته شکی نیست که مرد و زن به اختیار، اشتیاق و امیدوار جاده زندگی مشترک خود را می پیمایند؛ اما این مسیر توام با سختی ها و مشکلاتی است. البته تنها راهکار عبور از آن و حداقل کاهش دامنه مشکلات پیش رو همدلی و همراهی اعضای خانواده و چگونگی اشراف و آگاهی والدین درباره مدیریت صحیح هزینه هاست.
هزینه های متنوع و متفاوتی بر دوش خانواده ها قرار می گیرد. بخشی از آن ضروریات یک زندگی معتدل، مقتصد و آرام از هیجانات کاذب محیطی است و بخشی دیگر ناشی از نفوذ پدیده های مذموم اسراف، تجملگرایی و برتری جویی هاست. بدون تردید مدیریت صحیح هزینه ها منافذ نفوذ این گونه پدیده ها را در خانواده می بندد.
اسلام به عنوان مکتبی انسان ساز بیشترین توجه را به تکریم، تنزیه و تعالی خانواده دارد و این نهاد مقدس را کانون تربیت، مهد مودت و رحمت می شمرد. لذا سعادت و شقاوت جامعه انسانی را منوط به صلاح و فساد این کانون می داند و هدف از تشکیل خانواده را تامین نیازهای مادی، عاطفی و معنوی انسان از جمله دستیابی به سکون و آرامش برمی شمارد. انسانها در خانواده به هویت و رشد شخصیتی دست می یابند و در خانواده های سالم و مبادی آداب اسلامی به تکامل معنوی و اخلاقی نائل می شوند، لذا خانواده عامل کمال بخشی، آرامش و سکونت و همچنین بالندگی یکایک اعضای خویش می شود.
حرص و آز بیماری خطرناک اخلاقی
حجت الاسلام خلیل منصوری نویسنده و محقق امور دینی- فرهنگی یکی از عوامل آرامش در خانواده را حفظ و تقویت روحیه قناعت افراد خانواده می داند. وی در تعریف قناعت آن را حالتی برای نفس می داند که سبب اکتفای افراد به میزان حاجت و قدر ضرورت ها می شود. وی با اشاره به این که طمع به عنوان یکی از صفات ناپسند اخلاقی در برابر قناعت قرار دارد می گوید: «حرص و آز و طمع و فریفتگی به مال دنیا از جمله بیماریهای خطرناک اخلاقی است که مفاسد مادی و معنوی فراوانی را در بردارد و انسان را به آلودگی ها و زشتی ها گرفتار می کند.»
در روان شناسی شخصیت به این نکته تاکید شده است که اعتماد به نفس به معنای تکیه بر توانایی خود است و عزت نفس به معنای آن است که در عمل و رفتار خویش برداشته های درونی و ذاتی اعتماد و تکیه باشیم، امام صادق«ع» درباره ارزش قناعت و میانه روی در زندگی می فرماید: آیا گمان می کنی خداوند کسی را که موهبتی بخشید از کرامت اوست و یا آن را که از موهبتی بازداشت از خواری اوست؟ نه ولی مال از آن خداوند است که در نزد بنده امانت می نهد و اجازه داده تا به میانه روی بخورند و بپوشند و نکاح کنند و مرکب گزینند و بیش از آن را به مستمندان با ایمان بازگردانند.
گویند حضرت موسی از پروردگار پرسید بی نیازترین (داراترین) بندگان تو کیست؟ فرمود: قانع ترین آنها به آن چه که او را عطا کردم. وی ادامه می دهد:
در روایات است که میانه روی و قناعت سرشارترین گنج است و در برخی از روایات نیز قناعت را مالی دانسته است که پایان ندارد. بنابراین قناعت بهترین شیوه برای دست یابی به آرامش در زندگی خانوادگی است و هر کسی که از قناعت دست بشوید و یا توازنی میان دخل و خرج او نباشد به اضطراب و تشویش دچار می شود و بسترهای تکاملی خود و خانواده را در معرض خطر قرار می دهد.
مدیریت باورها و ارزش ها در خانواده
الهه سهرابی ۳۶ سال دارد و کارمند یک شرکت است و از اینکه توانسته مدیریت صحیحی در هزینه منزل و خانواده اش داشته باشد، ابراز رضایت می کند و می گوید: « ابتدا باید هزینه خرجهای ثابت و اقساط ماهیانه را کنار گذاشت، هر فرد با درآمدی که دارد باید اولویت بندی کند. ما هزینه ها را به دو دسته ضروری و غیرضروری تقسیم کنیم ضمن اینکه بتوانیم پس انداز اندکی هم داشته باشیم و به اندازه جیبمان خرج می کنیم.
دکتر ابراهیم رزاقی استاد رشته اقتصاد با اشاره به این که در علوم مدیریت به شعار «هرچه بهینه تر، مطلوبتر» توجه می شود، می گوید: براساس این شعار مدیریتی، هرچه هزینه ها کمتر و برای دستیابی به کیفیت مطلوب و مناسب صورت گیرد، بهتر است.»
وی با اشاره به اینکه هزینه ها برای رفع نیازها در برابر درآمدها صورت می گیرد و لذا به دلیل تنوع، طیف وسیعی را تشکیل می دهند به هزینه ضروری، بلند مدت و کوتاه مدت اشاره می کند و می گوید: «در صورت اول شخص بدون آنها نمی تواند ادامه حیات دهد مثل غذا و پوشاک و… که برحسب درآمد آنها را طبقه بندی می کند اما در مورد هزینه های دیگر، به باور ما ارتباط دارد که چه خرج هایی را جزو کدام دسته قرار دهیم و این مسئله در خانواده ها متفاوت است و به درآمد آنها بستگی دارد.
اما علیرغم دسته بندی های موجود، ما به عنوان انسان از طریق باورها باید درآمدها را هزینه کنیم، فرقی نمی کند مسئول و مدیریت این هزینه زن باشد یا مرد دو طرف به دلیل باور و استدلالی که دارند هزینه ها رابه صورت کوتاه مدت بلند مدت و ضروری تقسیم می کنند و محتوای مدیریت این است که چگونه خرج کنیم که منابع واقعی خانواده تامین شود و این مدیریت نیاز به شناخت مبانی ارزشی دارد.» وی می گوید:«بحث مدیریت هزینه ها به بحث مدیریت باورها و ارزشها ارتباط دارد. و به دلیل تنوع مجموع مدیریت ها، این اجازه به ما داده می شود که با خرد و منطق بیشتری هزینه ها را اداره کنیم.»
دکتر رزاقی با اشاره به این که ضرورت مدیریت هزینه برای اقشار کم درآمد حیاتی تر است، می گوید: «افرادی که درآمد بالایی دارند، اگر در هزینه کرد درآمد، دچار خطا و اشتباه شوند امکان جبران اشتباهات را دارند، اما در قشر کم درآمد امکان جبران اشتباه سخت تر است.» وی ضمن مثبت خواندن نحوه مدیریت هزینه به شکل سنتی در ادامه چنین می گوید: «در زمان گذشته اصول ساده زیستی و توجه به مبانی ارزش های دینی در بسیاری از خانواده ها رعایت می شد و مردم زندگی راحتتری داشتند، اما متاسفانه امروزه به دلیل ظهور پدیده تجملگرایی و خانواده های نوکیسه،
چشم و هم چشمی و مصرف گرایی به جای ارزشهای گذشته، خانواده ها و مخصوصاً قشر جوان با مشکلات زیادی حتی در همان شروع زندگی روبرو هستند.»
چهره سازی با پوشش تجملاتی
دکتر رزاقی نحوه هزینه کردها در امور زندگی را یکی از دلایل عدم مدیریت صحیح هزینه در خانواده می داند و می گوید: «عده ای که پولهای باد آورده و بدون زحمت را یک شبه به دست آورده اند، امکان خرید بیشتری برای خود به وجود می آورند تا بوسیله کالابرای خود شخصیتی به وجود آورند در نتیجه خود را پنهان می کنند.» به اعتقاد این اقتصاددان نوکیسه های جدید مدیریت گذشته را قبول نداشته و مدیریت بهینه را ضروری نمی دانند، این عده برای خودنمایی، تحقیر دیگران و درست کردن شخصیت دروغین هزینه می کنند. این افراد بر خلاف پولداران قدیمی و گذشته، الگوهای منفی به جامعه ارائه می دهند.
وی به نقش رسانه ها در فرهنگ سازی و ارائه الگوهای بهتر و برتر برای رفع این مشکل اشاره می کند و می گوید:« متاسفانه تبلیغات تجملات و مصرف گرایی که از طریق پخش سریال ها در صدا و سیما صورت می گیرد، خانواده ها را سخت تحت تاثیر قرار می دهد، که این بزرگترین عامل گسترش مصرف و عدم مدیریت هزینه بهینه است.»
فراموشی رازهای موفقیت
رویکرد برخی از خانواده ها به چشم و هم چشمی و گرایش به تجملات به فراموشی تدریجی این جمله مهم که «باید درعلم، کمالات، شعور و درک خود را با بالاتر از خودمان مقایسه کنیم و در شرایط زندگی با پایین تر از خودمان مقایسه کنیم و در شرایط زندگی با پایین تر از خود» منجر می شود.
حسن ضابطی کارشناش روانشناسی با اشاره به اینکه وقتی این اصل فراموش شود گرایش به سوی مصرف زدگی، تجملات و چشم و هم چشمی بیشتر می شود می گوید: «دراین صورت ما همواره نگرانیم و خود را با دیگران دراین باره که مثلاچه خانه لوکسی دارند، چه ماشینی سوار می شوند و… مقایسه می کنیم. وقتی این فراموشی اتفاق می افتد ما تا انتها در زندگی مشکل داریم و راه بسیار سختی را باید طی کنیم.» وی معتقد است برای ایجاد راحتی و خوبی در زندگی خود باید خوبی های دیگران را دید و خوبی چیزی جز فهم، کمال و شعور، قدرت بیان و منش و رفتارنیست و ادامه می دهد: «در بحث هزینه و مدیریت آن اول باید به جیب خودمان نگاه کنیم و ببینیم پایین تر از ما چگونه زندگی می کنند و حسن این نوع نگاه و بینش این است که ما از چگونگی زندگی دیگران مطلع می شویم و راحتتر می توانیم امور زندگی خود را براساس واقعیت هایی که برای ما متصور است پیش ببریم.
اما زیبایی برای عده ای شاید در لباس زیبا تجلی یابد و سعی در به دست آوردن آن نماید و از طرف دیگر وقتی با کمبود هزینه برای تامین آن روبرو می شود، در زندگی دچار مشکل و اختلاف می شود و از این رو مدیریت هزینه در خانواده هایی که درآمد محدودتری دارند الزام آورتر است.»
وی با تاکید به اینکه مدیریت در خانواده ها با توجه به شرایط فعلی جامعه سخت است و آنکه درآمد کمتری هم دارد درهمین جامعه زندگی می کند و هزینه ها شامل حال او هم می شود، می گوید: «افراد باید خود را با شرایط وفق دهند و براساس میزان درآمد خود خرج کنند تا دخل و خرجشان با هم بخواند.
البته بحث تدبیر هزینه به میان می آید که چه مقدار، کجا و به چه میزان و برای چه چیزی هزینه کنیم و از این رو فرد دچار اسراف و ولخرجی و دیگر گناهان می شود و بسیار دیده شده در خانواده هایی با درآمد بالاهر ساله مبلمان و سرویس منزل را که تا سال ها کارآیی دارد، عوض کرده اند فقط به صرف اینکه از این مدل و شکل آن ها خسته شده اند و یا از مد افتاده است.»
وی به عوامل روانی و درونی این مسئله در افراد اشاره می کند و می گوید: «انسان نیاز به تنوع دیداری یا بصری دارد یک نواخت شدن وسایل خانه و چینش آنها باعث گرایش عده ای از افراد به سمت اسراف و ولخرجی های اضافه می شود اما می توان با یک تدبیر صحیح جلوی هزینه های اضافی را گرفت و با تغییر دکوراسیون و جابه جایی همان وسایل محیطی شاد و صمیمی را در خانواده به وجود آورد بدون اینکه مجبور شود هزینه ای را بپردازد.»
ضرورت آینده نگری ها
مدیریت اقتصادی خانواده باید براساس میزان درآمدهای هر یک از اعضای خانواده و هزینه ها تنظیم شود و این در میان خانواده هایی موفق تر است که در این فرمول جایی را برای پس انداز درنظر بگیرند. دکتر شهلامیرزایی پور، جامعه شناس می گوید: «به اعتقاد کارشناسان برابری هزینه ها و درآمد نشان از این دارد که خانواده براساس شرایط حال تصمیم گیری کرده است، اما اگر در مدیریت اقتصادی جایی نیز برای پس انداز درنظر گرفته شود، نشان از آینده نگری خانواده دارد که معمولاً این گونه خانواده ها کمتر دچار مشکلات مالی و اقتصادی می شوند و در مشکلات و پیشامدهای غیر منتظره مستاصل نمی شوند.»
وی می گوید: «در شرایط غیرعادی و بحرانی که هزینه های خانواده به دلایل مختلف از جمله بیماری، بیکاری و… بیش از درآمد می شود، مدیریت بحرانی می تواند پیامدها و مشکلات ناشی از این حادثه یا واقعه را کاهش دهد، در این وضعیت خانواده هایی که آینده نگری را پیشه خود کرده اند، راحت تر از این گونه بحران ها می گذرند.» به باور وی درحال حاضر به دلیل گسترش پدیده تجمل گرایی، مخارج اضافه، نداشتن قناعت و صرفه جویی و تبعیت از الگوهای مصرف اسراف گونه بسیاری از خانواده های ایرانی مدیریت اقتصادی را در خانواده خود اعمال می کنند و نیمی از آنها نیز به دلیل نداشتن مدیریت بر دخل و خرجشان با مشکلات مالی روبه رو می شوند.
این جامعه شناس می گوید: «اگرچه تورم در جامعه کمی بالاست و هر روز هزینه های کالاهای ضروری مسکن و… افزایش می یابد، اما با رعایت مدیریت اقتصادی می توان تا حدودی از بار مشکلات کاست. صرفه جویی، قناعت و پرهیز از تجمل گرایی و چشم و هم چشمی از ملزومات اجرای مدیریت مالی است، بنابراین در اقتصاد خانواده باید براساس داشته ها و درآمدها برای هزینه ها برنامه ریزی کرد و نه براساس خواسته ها، این مسئله مهمترین اصل در مدیریت اقتصادی خانواده است.»
وی تاکید می کند: «با مدیریت اقتصادی و مالی بر درآمدهای خانوار همراه با صرفه جویی و پیشه کردن قناعت و فرهنگ سازی درباره آن آرامش، شادابی و نشاط در خانواده حاکم می شود. چرا که دیده شده است بسیاری از خانواده های مرفه با وجود در اختیار داشتن امکانات مالی افسرده، مضطرب و از هم گسیخته هستند. بنابراین با تلفیق مدیریت اقتصادی خانواده با آموزه های دینی می توان به آرامش دست یافت.»
روزنامه کیهان