بيماري هاي دل
پنج شنبه 23 آذر 1391 9:59 AM
بيماري هاي دل از ديدگاه كتاب آسماني
در ابتدا با توجه به آيات فرآن كريم حالت هاي منفي دل را بيان كرده و با كمك تفاسير و روايات معصومين ( عليهم السلام ) به شرح مختصر آن مي پردازيم .
1 - شك و ترديد : « زيرا منافقان و آنهايي كه در دلشان بيماري است مي گفتند خدا و پيامبرش وعده اي جز فريب به ما نداده اند . » در جريان جنگ خندق عده اي از منافقان به قصد ايجاد رعب و وحشت به تبليغ قدرت و عظمت سپاه دشمن پرداختند .پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم از قول خداوند متعال مؤمنان را دلداري داده و وعده نصرت الهي را يادآوري نمودند . ولي كساني كه خداوند آنان را « الذين في قلوبهم مرض » خوانده است , به خاطر شك و ترديدي كه در دل داشته اند وعده خدا و پيامبر او را دروغ و فريب پنداشته و به كمك منافقان در جهت تضعيف روحيه مؤمنان كوشيدند . آري خداوند متعال شك و ترديد نسبت به وعده هاي الهي را از امراض قلب انسان دانسته و آن را نكوهش كرده است و همچنين در آيه ديگر عامل اصلي شك و ترديد را روحيه لجاجت و سوء ظن معرفي كرده و استمرار و باقي ماندن در شك را بدتر از شك و ترديد قلمداد كرده است .
2 - كينه و كدورت : « اي پروردگار, ما و برادران ما را كه بيش از ما ايمان آورده اند بيامرز و كينه كساني كه ايمان آورده اند را در دل ما جاي نده . » اين كه مؤمنان در بهشت و دركنار نعمت هايي همچون باغ , چشمه, آب روان , امنيت و سلامت , دل هاي بدون كينه و كدورت را از پروردگار مهربان شان طلب مي كنند . نشان از زشتي و پليدي دلي است كه همواره با كينه و كدورت باشد كه جاي چنين دلي در بهشت و در سينه هاي مؤمنان نيست .
3 - نفاق و دورويي : « تو يكدل مي پنداريشان و حال آن كه دل هايشان از هم جداست . چرا كه مردمي بي خردند » هر چند منافقان در ظاهر متحدند ولي دل هايشان متفرق و پراكنده است و علت آن پراكندگي هم اين است كه مردمي فاقد تعقلند پس مي توانيم به كمك تفكر و تعقل هم نفاق و دورويي را از دل خودمان و هم پراكندگي و چند دستگي را از ميان دل هاي مسلمانان محو كنيم .
4 - زنگار گناه: « همانا به سبب كارهايي كه كرده بودند زنگار گناه بر دل هايشان مسلط شده است . » در كتب تفسيري و در ميان ويژگي هاي قلب مريض و همچنين مشخصات قلوب كافران , اشاره به انسان هايي شده است كه غبار و زنگار گناه بر دل هاي آنان نشسته و آنان را از خدا دور ساخته است . رسول گرامي اسلام (ص) در اين باره مي فرمايند : « هر گاه فردي مرتكب گناهي گردد , نقطه سياهي در قلب او پديدار مي شود , اگر توبه كند, آن سياهي پاك مي شود و گرنه در قلبش توسعه خواهد يافت .
5 - كژي و انحراف از حق : « اما آنها كه در دلشان ميل به باطل است به سبب فتنه جويي و نيل به تأويل , از متشابهات پيروي مي كنند . »به بيان اين آيه شريفه ، دل هاي مريض دنبال فتنه و دست آويزي مي گردند تا به خواسته دروني خود كه ميل و كژي از حق و حقيقت است جامه عمل پوشند . اين بيمار دلان از ميان تمام حقايق ناب قرآني , فقط به مثال ها و تعبيرات كنايي قرآن اشاره كرده و آن را مطابق ميل خود تفسير مي كنند .
6 - بد خُلقي و بي مهري : « اگر تندخو و سخت دل مي بودي , از گرد تو پراكنده مي شدند . » اين آيه در شأن نبي مكرم اسلام (ص) نازل شده و مهرباني , نرم دلي و اخلاق خوش و سرشار از مهر و عطوفت ايشان را موجب جذب مردم به اسلام و از الطاف الهي به آن حضرت دانسته و بد خُلقي و رفتار بي مهر و عطوفت را جزوه نقاط ضعف قلب انسان به شمار آورده است .
7 - غفلت : « ... و از آن كسي كه قلبش را از ياد خود غافل ساخته ايم و از هوس خود پيروي كرده و ( احساس ) كارش بر زياده روي است, اطاعات مكن . » وقتي دلي از ياد خدا , ياد مرگ و از حساب و كتاب قيامت غافل شد , به پيروي از هوا و هوس پرداخته و به جاي عقل و دل , شيطان بر قلب مريض او حكم مي راند . به چند توصيه از امامان معصوم (ع) براي مبارزه با بيماري غفلت توجه كنيد : ياد مرگ , كسب آمادگي براي سفر آخرت , استمرار ياد خدا , مراقبت به نمازهاي واجب و اداي آنها در اول وقت و رسيدگي به حساب نفس .
8 - قساوت قلب ( سنگدلي ) : « پس واي بر سنگدلاني كه ياد خدا در دلهايشان راه ندارد . آنان در گمراهي آشكار هستند . » امام باقر ( عليه السلام ) بالاترين كيفر بندگان را سنگدلي دانسته اند . و به عقيده مفسران , قساوت قلب مانع تابش نور الهي بر دل انسان است .
9 - ترك وظيفه : « و كساني كه ايمان آورده اند مي گويند : چرا سوره اي ( در باره جهاد ) نازل نمي شود ؟ اما چون سوره اي صريح نازل شد و در آن نام كارزار آمد مي بيني آنان كه در دل هايشان مرضي هست , مانند كسي كه به حال بيهوشي مرگ افتاده به تو مي نگرند . » علامه طباطبايي (ره) اين آيه را در وصف مؤمنان مي داند كه از عمل به وظيفه قتال و جهاد سرباز مي زنند .
10 - اشتغال به لهو و هوس بازي : « هيچ اندرز تازه اي از سوي پروردگارشان برايشان نيامد مگر اين كه آن را شنيدند و سرگرم بازيچه بودند. دلهايشان به لهو خو گرفته است ... » . اين آيات كه در ابتداي سوره انبياء آمده است , وصف انسان هاي غافلي است كه روز به روز به مرگ و حساب و كتاب نزديك تر مي شوند ولي خود را آماده و مهيا نمي سازند و به علت سرگرم شدن به بازيچه هاي دنيا و مرض دل مشغولي به سرگرمي هاي دنيايي مورد توبيخ خداوند متعال قرار گرفته اند . ايشان از ياد خدا غافل بوده و آيات الهي را به بازي گرفته اند .
11 - كتمان حق : « ... و شهادت را كتمان نكنيد و هر كه آن را كتمان كند قلبش گناهكار است و خدا از كاري كه مي كنيد آگاه است . » خداوند متعال با تأكيد بر اين كه هيچ عملي از اعمال بندگان از ديد او مخفي نمي ماند كتمان شهادت را از گناهان قلب دانسته است .
12 - عدم پذيرش معارف اسلامي : « و چون قرآن بخواني ميان تو و كساني كه به آخرت ايمان ندارند پرده اي پوشيده قرار مي دهيم و بر دلهاشان پوشش ها مي نهيم تا آن را نفهمند ... » . به عقيده برخي مفسران ، روح بسته و دل مرده معارف ناب قرآن را نمي پذيرند .
13 - اكراه از ياد خدا : « و چون خدا به تنهايي ياد شود , دل هاي كساني كه به آخرت ايمان ندارند منزجر مي گردد و چون كساني غير از او ياد شوند به ناگاه آنان شادمان مي كنند . » هر چند در قرآن كريم بيش از هزار بار از توحيد و خداي يگانه ياد شده است ولي متأسفانه بيماردلاني بودند كه از شنيدن آيات توحيد و بهره گيري از آنها محروم و ناراحت بودند , اما از شنيدن سخنان ناحق و شرك آميز و از ياوه سرايي خرسند و شاد مي شدند. البته امروزه و در عصر ارتباطات و با پيشرفت هاي چشمگير علم و فن آوري و حتي در ميان به ظاهر مسلمانان و مؤمنان نيز افرادي هستند كه هر گاه بحث از حق و حقيقت و توحيد مي شود, منزجر و متنفر مي شوند ولي هنگامي كه سخن از شرق و غرب و جدايي دين از عرصه زندگي بشر به گوششان برسد شادمام مي گردند .
نتيجه : اين كه اگر دل و جان از جسم و جسد مهمتر است كه هست و اگر دل نيز مانند جسم به ضعف و بيماري مبتلا مي شود كه مي شود و اگر درمان آن واجب است كه هست پس به سراغ داناترين و مهربان ترين طبيب رفته و علاوه بر گرفتن نسخه آنچنان كه بيان شد عاجزانه استعانت جوييم كه كمك مان كند و توفيقمان دهد تا به مبارزه با بيماري هاي دلمان قيام كرده و آن را لايق درك فيض حضور نور هدايتش گردانيم .
منبع : سايت جامع مديريت
امیدوارم لبخند امام زمان روزی شما باشد. باتشکر/