پاسخ به:عنایات حضرت ابولفضل العباس به شیعیان
جمعه 3 آذر 1391 10:02 PM
حجة الاسلام والمسلمين آقاى شيخ نجم الدين طبسى ، از محمد اسكندر، كه از كسبه نجف اشرف بود نقل كرد:
در ايامى كه يهوديها را از عراق بيرون مى كردند، ما به بغداد رفته بوديم تا طبق معمول ، طلا بخريم . عمده فروشها يهودى بودند. يكى آمد و ما را به منزل بود. وقتى كه وارد منزل شديم ، درب را بست و ما را به يك اطاق راهنمايى كرد. داخل اطاق كه شديم ، درب اطاق را نيز بست . اينجا بود كه يقين كردم سرى در كار است . سپس شخصى آمد و نگاه تندى به من كرد. گفت : آمدى طلا بخرى ؟! همين كه اين شخص اطاق را ترك كرد من به حضرت قمر بنى هاشم عليه السلام متوسل شدم و به طرف درب حمله كردم . به هر درب كه دست زدم باز شد! دربها را يكى پس از ديگرى با كمك حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام باز كردم . تا اينكه از حياط بيرون آمدم . آنها مرا تعقيب كردند ولى موفق نشدند و من نجات پيدا كردم .
عالم محضر خداست درمحضر خدا گناه نکنید حضرت امام (ره)