پاسخ به:زندگینامه شهدای کربلا
پنج شنبه 2 آذر 1391 11:07 PM
«شوذب بن عبدالله» زمانی غلام «شاکر» پدر «عابس» بوده است.(1) او از دوستداران مخلص اهلبیت علیهم السلام بود. خانه و منزل او پناه و محل تدریس شیعیان بود. در خانه او از فضائل اهلبیت علیهم السلام سخن گفته میشد.(2) او خود از قرّاء و حافظان حدیث و دلاور یاران امام بود. «شوذب» همچنین سفیر جناب «مسلم بن عقیل» از کوفه به سوی امام حسین علیه السلام بود. او نامه «مسلم» را به مکه برد تا به امام برساند. هنگامی که او به مکه رسید، خدمت حضرت اباعبدالله علیه السلام در مکه اقامت کرد و سپس همراه ایشان به کربلا آمد. (که امام پاسخ مسلم را به «قیس بن مسهر صیداوی» داد که به کوفه رساند.) (3)
عصر روز عاشورا «عابس» که از دیگر یاران وفادار امام است، شوذب را صدا زد و گفت: ای شوذب! چه در خاطر داری تا آن را به انجام رسانی؟
شوذب پاسخ داد: چه میکنم؟ من همراه تو در راه پسر دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله مبارزه میکنم تا کشته شوم.
عابس گفت: همین گونه درباره تو گمان میبردم؛ اما اکنون، در برابر ابی عبدالله علیه السلام قرار بگیر تا امام تو را به شمار آورد، همان گونه که غیر تو از یارانش را به شمار آورد؛ و تا این که من تو را به حساب آورم (و در اجر شهادت و فرستادنت به سوی میدان جنگ شریک باشم). پس به درستی، اگر در این لحظه کسی غیر از تو، نزد من عزیزتر بود، او را پیش میفرستادم تا که او را به حساب آورم، چرا که امروز روزی است که سزاوار است در آن، با تمام توان خود طلب اجر و پاداش کنیم. چون بعد از این روز دیگر جای عمل نیست و تنها جای حساب است. (4)
شوذب به خدمت امام حسین علیه السلام آمد و گفت: السلام علیک یا ابا عبدالله و رحمة الله و برکاته؛ سلام بر شما ای اباعبدالله و رحمت و برکاتش بر شما نازل باد. و سپس از امام خداحافظی کرد،(5) و در برابر آن حضرت به دشمن حملهور شد و به فیض شهادت نائل آمد. (6)
شوذب چون دیگر یاران امام در زیارت رجبیه و ناحیه مقدسه مورد سلام قرار گرفته است: السلام علی شوذب مولی شاکر؛ درود بر شوذب، غلام شاکر.(7)
درسی که میتوان گرفت: بیان عابس شایان توجه است؛ او با خیرخواهی بسیار شوذب را راهنمایی میکند تا او کاری کند که لحظاتی وجودش در یاد و ذهن امام نقش بندد، و لحظاتی امام او را به شمار آورد. این درخواست ناشی از بینش عمیق عرفانی و امام شناسی اوست؛ چرا که امام «عین الله» است. در واقع او چشم بینای خداوند متعال است. اگر او به کسی از مهر و صفا نظر انداخت، بی تردید مشمول لطف رحمانی است. ای کاش! چنان بود که همیشه شاهد عنایت صاحب الزمان (ارواحنا فداه) بودیم تا که مصداق: «و القیت علیک محبة منی و لتصنع علی عینی؛ و من محبت خود را در دل تو انداخته و تو را در برابر چشمانم ساختهام،(8) باشیم. این جمله خطاب به موسای کلیم است.
پینوشتها:
1. اعلام الوری، ص145.
2. مقتل الحسین مقرم، ص312.
3. ابصارالعین، ص112.
4. تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص 444- 443
5. الارشاد، ج2، ص105.
6. مقتل الحسین مقرم، ص 312.
7. اقبال الاعمال، ج3، ص79 و 346.
8. طه، آیه 39.
منبع:
ياران شيداي حسين بن علي عليهماالسلام، استاد مرتضي آقا تهراني .
عالم محضر خداست درمحضر خدا گناه نکنید حضرت امام (ره)