پاسخ به:زندگینامه شهدای کربلا
پنج شنبه 2 آذر 1391 11:06 PM
اسلم" فرزند "عمرو" و از نژاد ترک بود. او افتخار خدمتگزاری و کاتب بودن سید الشهداء علیه السلام را نیز داشت(1) و همچنین از جمله قاریان قرآن کریم بود و با زبان عربی آشنایی داشت.(2)
درسی که میتوان گرفت: شگفت این که اقوام و تیرههای مختلف، در صف حق و باطل حضور داشتهاند و صفوف حق و باطل منحصر به گروههای خاص نبوده است.
سیرهها و مقاتل درباره نحوه شهادت اسلم گفتهاند: او برای جنگ خارج شد در حالی که این اشعار را میخواند:
"امیری حسینٌ و نعم الامیر سرور فؤاد البشیر النّذیر؛
امیرم حسین است و او بهترین امیر است، او موجب سرور و شادی دل، و بشارت دهنده و ترساننده از خطرهاست."
اباعبدالله الحسین علیه السلام به سوی غلام خود "اسلم" که در حال احتضار بود، حرکت فرمود.(3) زمانی که او را دید، هنوز رمقی از حیات در تن داشت. به امام حسین علیه السلام اشارهای کرد که امام او را در برگرفت و صورت به صورت او نهاد. او تبسمی کرد و گفت: "چه کسی مثل من است که پسر رسول خدا علیه السلام گونهاش را برگونه او نهد." سپس روح پاکش به عالم اعلی پر کشید.(4)
درسی که میتوان گرفت: او دیگر غلامی است که امام بر بالینش حضور یافته است. او عمری را در خدمت فرزند پیامبر بود و به خوبی از رفتار اهلبیت علیهم السلام با خبر بود؛ با این همه، برخورد امام چنان او را به هیجان آورد که به زبان آمد و حالت فخر و شیفتگی در چهرهاش نقش بست.
پینوشتها:
1. منتهی الآمال، ج1، ص654/ تنقیح المقال، ج1، ص124.
2. مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص25.
3. در برخی مقاتل است که «فجائه الحسین علیه السلام، فبکی، و وضع قره؛ امام آمد، بر او گریست و صورت به صورت او نهاد.» سپس آمده «ففتح عینیه و راه فتبسم، ثم صار الی ربه» مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص 23، پس از این بود که «اسلم» چشم خود را باز کرد، و همین که امام را دید تبسمی کرد و به سوی پروردگارش شتافت.
4. ابصارالعین، ص 96.
منبع:
ياران شيداي حسين بن علي عليهماالسلام، استاد مرتضي آقا تهراني .
عالم محضر خداست درمحضر خدا گناه نکنید حضرت امام (ره)