پاسخ به:زندگینامه شهدای کربلا
پنج شنبه 2 آذر 1391 11:05 PM
در ظهر روز عاشورا، سپاه کوفه اجازه نماز نمیداد. امام نیز به دنبال اجرای این حکم خداوند و فریضه الهی بود. اذان گفته شد و دو جوانمرد در برابر امام قرار گرفتند تا سپر بلای ولی خدا شوند و او نماز را به جای آورد. آن دو یار گرانقدر جز «زهیر» و «سعید» نبودند.
«سعید» فرزند «عبدالله حنفی» است. او از محترمان و مردی شناخته شده از اهالی کوفه است که به شجاعت و عبادت نیز شهرت داشت. سیرهنویسان و تاریخ نگاران، نوشتهاند هنگامی که خبر مرگ معاویه به مردم کوفه رسید، شیعیان گرد هم آمدند و نامهای به امام حسین علیه السلام نوشتند که در وهله اول نامه توسط «عبدالله بن وال» و «عبدالله بن سبع» و مرتبه دوم توسط «قیس بن مسهر» و «عبدالرحمن بن عبدالله» و بار سوم توسط «سعید بن عبدالله حنفی» و «هانی بن هانی» ارسال شد. نویسندگان نامهای که توسط سعید ارسال شد، عبارت بودند از: «شَبَثُ بن رِبعیّ، حَجّار بن اَبجَر، یزید بن حارث، یزید بن رویم، عزرة بن قیس، عمرو بن حجاج و محمد بن عمیر.»
نوشته بزرگان کوفه به امام چنین بود: به نام خداوند بخشنده مهربان اما بعد؛ البته مرغزار، سبز و میوهها رسیده است. هرگاه خواستید به سوی سپاهی آراسته و آماده (که در خدمت شما است) گام پیش نهید.
امام به محض دریافت نامه آنها، نامهای را توسط سعید و هانی از مکه به کوفه ارسال فرمودند. نوشته امام چنین بود:
«به نام خداوند بخشنده مهربان. اما بعد؛ سعید و هانی نامه شما را به من رسانیدند، در حالی که آخرین کسی هستند که بر من نامه آوردهاند. من همه آن داستانی را که بیان و یادآوری کردهاید فهمیدم اکثر شما گفته بودید که ما امامی نداریم پس تو (به سوی ما) رو کن، امید است خدای تعالی بین شما و ما بر هدایت و حق جمع کند. بنابراین، برادر و پسرعمو و مورد اعتماد از اهل بیتم، مسلم بن عقیل، را به سوی شما میفرستم. از او خواستهام که برای من از حال شما، امر شما و دیدگاههایتان بنویسد. اگر او بر من نوشت که همه شما همراه و نیز صاحبان فضل و اندیشه بر آن چه نوشته و فرستادهاید اتفاق نظر دارند، به زودی به سوی شما – انشاالله - خواهم آمد. پس به جانم قسم، امام نیست مگر کسی که خود عامل به کتاب باشد و به قسط عمل نماید، و حق را بپردازد و خویشتندار برای خداوند متعال باشد. والسلام.(1)
امام نامه را توسط «سعید» و «هانی» به سوی اهل کوفه فرستاد و سپس مسلم را همراه قیس و عبدالرحمن به سوی آنها گسیل داشت. (2)
1. امام حسین علیه السلام مسلم بن عقیل را برادر خود خطاب فرمودهاند؛
2. امام حسین علیه السلام مقام امام را در چند ویژگی بیان فرمودهاند:
الف. امام خود اهل عمل و عامل به قرآن و قسط و عدل است؛
ب. امام حق را میپردازد.
ج. امام در راه خدا خویشتندار است.
این همه، گویای تقوای عملی اوست. پس باید در عمل بکوشیم تا به امام نزدیک شویم.
هنگامی که سعید نامه امام را به اهل کوفه رسانید. خود به انتظار قدوم مسلم لحظه شماری میکرد تا این که مسلم وارد کوفه شد و به منزل مختار فرود آمد.
«عابس» و سپس «حبیب» خطبه خواندند و پس از آن دو نفر «سعید» از جای برخاست و سوگند یاد کرد که بر یاری حسین پافشاری خواهد کرد و خود را فدای او خواهد کرد.(3) مسلم نامهای را توسط «سعید» به امام حسین علیه السلام ارسال داشت. سعید دست نوشته مسلم را به امام تحویل داد و با آن حضرت پیوسته باقی ماند تا این که همراه او در کربلا به فوز شهادت نائل آمد.(4)
از آنجا که امام حسین علیه السلام از عاقبت جنگ آگاه بود و میدانست که همه یاران به شهادت خواهند رسید، شب هنگام همه یاران را فرا خواند و پس از اتمام حجت، بیعت را از گردن آنها برداشت تا آن که آمادگی ماندن ندارد یا دلبستگی و تعلق خاطری به دنیا دارد، بدون احساس شرم از آن سرزمین رخت بربندد.
در پاسخ امام، بسیاری از یاران چون مسلم بن عوسجه، زهیر و سعید سخنها گفتند. آن چه به نقل از ابومخنف و نیز زیارت ناحیه مقدسه به دست میآید این است که سعید بن عبدالله از جای برخاست و اینگونه امام خود را پاسخ گفت:
«به خدا سوگند، شما را رها نخواهیم کرد، تا که خداوند بداند که در دوران غیبت رسول او صلوات الله علیه در حفظ و حراست شما کوشا بودهایم، آگاه باش ای عزیز! به خدا سوگند اگر بدانم که در رکاب شما کشته میشوم، سپس زنده شده بار دگر میسوزم و زنده میشوم و تا هفتاد بار دیگر کشته و زنده میشوم، از تو جدا نخواهم شد. تا این خونم را نثارت کنم، و چرا اینگونه نکنم در حالی که کشته شدن را یک بار بیش نیست، و پس از آن کرامت و بزرگواری به گونهای است که نهایت ندارد. (5)
سعید نه تنها خود مرد بود، بلکه حمایت مردانهاش از امام نیز به گونهای است که دیگران چون زهیر در رتبه بعد از او قرار دارند. پیش گام بودن در مسیر الهی و دیگران را چراغ راه شدن نیز کم، بها ندارد. سعید مردی راهنما بود. ناگفته نماند که سعید دو بار (تا اینجا) از جای برخاست و شجاعانه راه امام را همواره ساخته است. بار اول راه را بر مسلم هموار کرد و دیگر بار راه را بر یاران امام هموار کرد تا که امام را تا سر حد جان یاری رسانند.
هنگام ظهر روز عاشورا، امام حسین علیه السلام با یاران باقی مانده خود به اقامه نماز ظهر ایستادند. اما چگونه میتوانستند نماز را به پایان برند در حالی که دشمن، تیرها را به سوی آن حضرت و یارانش نشانه گرفته بودند. در این میان دو تن از یاران وفادار امام به نامهای «زهیر» و «سعید» سپر بلای آن حضرت شدند و تیرها را به جان خریدند. آن قدر تیر بر جسم آن دو عزیز نشسته بود که با سلام امام بر زمین افتادند و جام شهادت را نوشیدند.(6)
سعید هنگامی که بر بدن، جای نیزه و شمشیر و سیزده تیر داشت این چنین گفت: خدایا! اینها را چون قوم عاد و ثمود از خود دور ساز و مورد لعن قرار ده. پروردگارا! سلام مرا به پیامبرت برسان، و به او از درد جراحاتم بگو، من ثواب تو را خواستهام تا ذریه پیامبرت صلی الله علیه و آله را یاری رسانم.(7) سپس رو به امام حسین علیه السلام کرد و گفت: ای فرزند رسول خدا! آیا من به عهد خود وفا کردهام؟ امام فرمود: آری، تو در بهشت پیش منی(8) سپس به شهادت رسید.
الف. ایمان راسخ سعید به پیامبر اسلام و امام ستودنی است؛
ب. وفای به عهد، وظیفه هر رادمرد است و سعید از خیل وفاداران بود؛
ج. هر کس در این دنیا خود را سپر بلای امام خود سازد، در قیامت نیز پیش او خواهد بود؛ مانند سعید که به اعتراف حضرت امام حسین علیه السلام در جوار او خواهد بود؛
د. باید خود را چون سعید در راه احیای دین و نام اهلبیت علیهم السلام فدا کرد.
در زیارت ناحیه درباره سعید آمده است: تو مرگت را دیدار و امام خود را یاری کردی و با کرامت و گرامیداشت خداوند، سرای جاویدان را دیدار خواهی کرد؛ خداوند ما را با شما خواستاران شهادت محشور سازد؛ و دوستی و همراهی شما را در والاترین مقامات روزی ما گرداند. (9)
درسی که میتوان گرفت:
امام معصوم امثال سعید را حتی سرمشق رفتاری خود معرفی میکند. این، گویای رفعت و منزلت این مرد مجاهد است. ما نیز باید از خدا بخواهیم که اینان را سرمشق رفتار و کردار ما قرار دهد.
پینوشتها:
1. تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص 353 .
2. ابصارالعین، ص216- 217 .
3. تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص355 .
4. ابصارالعین، ص 217 .
5. حماسه عاشورا، ص 40/ مقتل الحسین مقرم، ص89/ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج5، ص 419 .
6. اللهوف، ص48 .
7. همان .
8. ذخیرة الدارین، ص332 .
9. اقبال الاعمال، ج3، ص77 .
منبع:
یاران شیدای حسین بن علی علیهماالسلام، استاد مرتضی آقا تهرانی .
عالم محضر خداست درمحضر خدا گناه نکنید حضرت امام (ره)