نقاط روشن و تاريك زندگى
پنج شنبه 2 آذر 1391 9:35 AM
نقاط روشن و تاريك زندگى
زندگى انسان آميخته بارنج و آسايش است و هركدام بخشى از حيات وعمركوتاهومحدودبشررا فرا مى گيرند. هركس به سهم خويش با حوادثى مواجه مى گردد، وگرفتارمصايبومشكلاتى مى شود و طبق همين واقعيت انكارناپذير، زندگى آدمى همواره ميان سختى و راحتى در نوسان است.
ما نمى توانيم اين قانون دايمى دنيا را تغيير داده و به دلخواه خود درآوريم، اما پس از آشنايى به حقيقت زندگى مى توانيم نظر خود را به جنبه خوب اشيا و پديده هاى هستى معطوف ساخته و اشكال ناپسند را از رخسار جهان وسيعى كه اين همه بدايع و لطايف در آن آفريده شده و هركدام معانى مخصوص و لطفى دلنشين دارند، برگيريم و يا بالعكس نقطه هاى روشن و درخشنده اشيا را از ياد برده و به نقاط تاريك و جنبه هاى سياه و تيره آنها متوجه گرديم; خلاصه هرفردى اين قدرت را دارد كه فكر خويش را به هر جهتى بخواهد، هدايت نمايد و دنيا را به هررنگى كه مايل باشد، رنگ آميزى كند.
براى روبه رو شدن با ناسازگاريهايى كه سد راه زندگى مى شوند، بايد مهيا شده و خونسردى خود را حفظ كنيم وگرنه چه بسا با خسارتهاى جبران ناپذيرى رو به رو گشته و در مقابل حوادث سرنگون خواهيم شد.
بعضى تصورمى كننداگرحوادث جهان طورديگرى جريان پيدا مى كرد، سعادتمندمى شدندوحال آنكه بدبختى آنهامربوط به حوادث نيست، بلكه به چگونگى «تلقى حوادث»بستگى كامل دارد; چراكه مى توان تأثير عوامل خارجى را بر روى دل و جان تغيير داد و به كسب موفقيت نايل شد.
يكى از نويسندگان شهير مى نويسد: «مدار فكر ما نارضا بودن است. در هر وضع و حالى باشيم ناراضى و گله منديم. علت اين شكوه و زارى در نهاد ما است وجود انسان طورى تركيب شده كه مدام از ناملايمات جسمى و روحى در رنج و عذاب است، هرروز گرفتار آرزويى نو خواسته ايموچه بسانمى دانيم چه مى خواهيموچه تمنا داريم، خيال مى كنيم خوشبختى پيش ديگرى است بر ديگران رشك مى بريم و رنج مى كشيم، وجود ما كودكى است بهانه گير و بدخلق و بى حوصله، از گريه و ناله و فغان اين كودك جان ما دايم در سوز و گداز است، آزادى و آسايش ما تنها در اين خواهد بود كه اين طفل هوسناك سر به هوا را به ديدن حقيقت واداريم و از اين هرزه خواهى بازش داريم، بايد چشم اين كودك را كه در نتيجه خواستن بى حساب جز بدى نمى بيند به ديدن خوبيها باز كنيم، بايد بداند كه در باغ زندگى هركه چشم دارد گل مى چيند و هركه نابينا است خود را به خار مى كشاند. اگر از بى حوصلگى و بدبينى بگذريم و به چشم تحقيق بنگريم مى بينيم كه در هرعهدى و حتى در اين زمان كه جهان در گردابى هولناك افتاده و زندگى ما در اين طوفان هرآن زير و زبر مى شود و خوب و بد و پاك و آلوده بر سر هم مى ريزد باز در باغ زندگانى همه جا گلهاى زيبنده و درخشان چشم بينا را به خود مى خواند».
جريان افكار و انديشه ها در خوشبختى اثر عميق دارد و يگانه عامل مؤثّر در سعادت، ميزان عقل و فكر است، يك پيشامد و اتفاق غيرعادى در نظر فردى كه به تاريكيها متوجه است، بزرگ و تحمل ناپذير خودنمايى مى كند و به صورت خُرد كننده اى درمى آيد، ولى روش كسى كه به نقاط روشن زندگى چشم دوخته و به جاى بدى به نيكى عقيده مند مى باشد، در برابر آلام و ناملايمات غيرقابل اجتناب زندگى، متكى به اصل «تسليم» است و حتى در برخورد با دشوارترين مصايب، مقاومت خود را از دست نداده و از جاده متانت و بردبارى خارج نمى گردد.
آنهايى كه عادت دارند محور بدبختى را متوجه خود بدانند روزگار تاريك وپرشكنجه اى مى گذرانند وبهواسطه حساسيت مبالغه آميزى كه در مقابل ناگواريها دارند، بيهوده نيروهاى خود را تباه مى سازند و از بركات و مواهب جهان كه پيرامونشان را احاطه كرده است، غافل و بى خبرند.
دانشمندى مى گويد:«دنيا با انسان معامله متقابل مى كند; اگر بخنديد، به روى شما مى خندد و اگر چين به ابرو اندازيد، او هم مقابل شما ابرو درهم مى كشد; اگر متفكر باشيد در كنار دانشمندان جاى مى گيريد و بالأخره، اگر مهربان و صميمى باشيد در اطراف خود، مردمى را مى بينيد كه همه شما را دوست مى دارند و در گنجينه دلها را برويتان باز مى كنند!».
هرچندآلام ورنجهابه ظاهر تلخ و ناگوارند، اما به افكار و روان نتايج خاص وثمربخش خودرامى بخشند. چه قواى روحى انسان درميان تاريكى سختى ها بيشتر تجلى مى كند و در طى همين گيرودار و تكاپو و فداكارى ممتد و مداوم، عقل و روح به قله كمالات انسانى صعود خواهد كرد.
بررسی مشخصات اخلاقی روانی
سید مجتبی موسوی لاری
امیدوارم لبخند امام زمان روزی شما باشد. باتشکر/