دعا براى مادر و قدر دانى او
پنج شنبه 2 آذر 1391 9:13 AM
دعا براى مادر و قدر دانى او
زنى بود از اهل عبادت بنام باهيه ، هنگام مرگ عرض كرد: (خدايا) اى ذخيره (و اميد) من اى تكيه گاه من در زندگى و مرگ ، مرا هنگام مرگ وامگذار (كمكم كن ) و در خانه قبر دچار وحشت مگردان .
پس از فوت او پسرش هر شب و روز جمعه بر سر قبر مادر مى آمد، مقدارى قرآن مى خواند و براى مادر و اهل قبرستان دعا ميكرد. روزى اين جوان مادرش را در خواب ديد سلام كرد، و عرض كرد: حال شما چطور است ؟ و بر شما چه مى گذرد؟
باهيه گفت : پسرم ، مرگ داراى سختيها و نگرانيهاست ولى من بحمدالله در جائى هستم كه از سبزه فرش شده و به حرير آراسته گرديده است .
جوان گفت : مادر آيا حاجتى دارى ؟ مادر گفت : از تو مى خواهم كه از ديدن و زيارت و دعا خواندن و قرائت قرآن براى ما دست برندارى ، من به آمدن تو در شب و روز جمعه مسرور و خوشحال مى شوم ، پسرم وقتى تو مى آيى ، اموات به من مى گويند: باهيه پسرت (دارد) مى آيد و من به اين مژده خوشحال مى شوم ، امواتى هم كه در اطراف من هستند به آمدن تو مسرور مى شوند.
آن جوان گويد: من در هر شب و روز جمعه به زيارت قبر مادرم رفته مقدارى قرآن مى خوانم و اينگونه دعا مى كنيم :
خداوند وحشت شما (اموات ) را انس و همدم باشد و بر غربت شما ترحم كند و از گناهانتان بگذرد و نيكيهاى شما را قبول نمايد.
گويد: يك شب در خواب مشاهده كردم جمعيت زيادى به طرف من آمدند! پرسيدم ، شما كيستند و چه حاجتى داريد؟ گفتند: ما اهل قبرستان هستيم ، آمده ايم از تو تشكر كنيم و بخواهيم كه قرائت قرآن و دعا كردن را از ما قطع نكنى
اخلاق در خانواده و تربيت فرزند
سيد محمد نجفى يزدى
امیدوارم لبخند امام زمان روزی شما باشد. باتشکر/