اشک مادر
یک شنبه 28 آبان 1391 10:25 AM
بعدها پسر کوچک از پدرش پرسید: چرا مادر بیدلیل گریه میکند؟
پدرش تنها توانست به او بگوید: تمام زنها برای هیچ چیز گریه میکنند.
پسر کوچک بزرگ شد و به یک مرد تبدیل گشت ولی هنوز نمیدانست چرا زنها بیدلیل گریه میکنند.
بالاخره سوالش را برای خداوند مطرح کرد و مطمئن بود که خدا جواب را میداند.
او از خدا پرسید: خدایا چرا زنها به آسانی گریه میکنند؟
خدا گفت ...
زمانی که زن را خلق کردم میخواستم که او موجود به خصوصی باشد، بنابراین شانههای او را آنقدر قوی آفریدم تا بار همه دنیا را به دوش بکشد و همچنین شانههایش آنقدر نرم باشد که به بقیه آرامش بدهد. من به او یک نیروی دورنی قوی دادم تا توانایی تحمل زایمان بچههایش را داشته باشدو وقتی آنها بزرگ شدند توانایی تحمل بیاعتنایی آنها را نیز داشته باشد.
به او توانایی دادم که در جایی که همه از جلو رفتن ناامید شدهاند او تسلیم نشود و همچنان پیش برود. به او توانایی نگهداری از خانوادهاش را دادم حتی زمانی که مریض یا پیر شده است بدون این که شکایتی بکند. به او عشقی دادهام که در هر شرایطی بچههایش را عاشقانه دوست داشته باشد حتی اگر آنها به او آسیبی برسانند. به او توانایی دادم که شوهرش را دوست داشته باشد و از تقصیرات او بگذرد و همیشه تلاش کند تا جایی در قلب شوهرش داشته باشد.
به او این شعور را دادم که درک کند یک شوهر خوب هرگز به همسرش آسیب نمیرساند، اما گاهی اوقات توانایی همسرش را آزمایش میکند و به او این توانایی را دادم که تمامی این مشکلات را حل کرده و با وفاداری کامل در کنار شوهرش باقی بماند و در آخر به او اشکهایی دادم که بریزد.
این اشکها فقط مال اوست و تنها برای استفاده اوست در هر زمانی که به آنها نیاز داشته باشد. او به هیچ دلیلی نیاز ندارد تا توضیح دهد چرا اشک میریزد.
زیبایی یک زن در چشمانش نهفته است زیرا چشمهای او دریچه روح اوست و در قلب او جایی که عشق او به دیگران در آن قرار دارد.
امیدوارم لبخند امام زمان روزی شما باشد. باتشکر/