توحید در ربوبیت
دوشنبه 22 آبان 1391 10:19 PM
بدین جهت، لازم است این قوانین با احكام و قوانین اسلامی هماهنگ بوده و با آنها مخالفت نداشته باشند، در غیر این صورت فاقد مشروعیت خواهند بود.
توحید در حاكمیت
حق حاكمیت اولاً و بالذات به خداوند اختصاص دارد، زیرا حاكمیت نوعی از ولایت و تدبیر است كه مختص به خداست. از سوی دیگر، حكومت یكی از نیازهای اجتماعی بشر است، و تحقق آن در گرو حاكمیت و فرمانروایی بشری است. حاصل این دو اصل این است كه كسانی از سوی خداوند دارای حق حاكمیت باشند، تا با رعایت اصول و ضوابط عقلی و شرعی عهدهدار رهبری جامعه و اعمال حق حاكمیت گردند. در این كه پیامبران الهی عموماً و پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ خصوصاًَ دارای چنین مقامی بودهاند، سخنی نیست. از دیدگاه شیعه این مقام پس از پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ به جانشینان معصوم او یعنی ائمه اهل بیت ـ علیهم السلام ـ سپرده شده است، چنان كه در عصر غیبت فقیهان عادل، پارسا و با كفایت دارای چنین حقی میباشند.
به عبارت دیگر، نظام حكومت در اسلام بر پایه ولایت استوار است و ولایت نبوت، امامت و فقاهت، مظاهر و مصادیق آن میباشند.
در بحثهای امامت بار دیگر به این مسئله باز خواهیم گشت.
توحید در اطاعت
حق اطاعت اولاً و بالذات مخصوص خداوند است، زیرا او خالق و مالك جهان و انسان است بدین دلیل اطاعت خداوند ـ همچون عبادت او ـ بر همگان لازم است. از سوی دیگر، تشریع حق حاكمیت و رهبری از سوی خداوند برای افرادی خاص (پیامبران و...) مستلزم آن است كه اطاعت از آنان نیز بر دیگران لازم باشد، در غیر این صورت ولایت و رهبری آنان در عمل لغو و بیاثر خواهد بود. جمع میان این دو مطلب به این است كه اطاعت از غیر خداوند به خودی خود بر كسی واجب نیست، اما اطاعت آنان كه از طرف خداوند بر بشر ولایت دارند، به اذن و فرمان الهی بر دیگران واجب است، چنان كه فرموده است:
«أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْكُمْ».
و نیز فرموده است:
«وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ لِیُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ».
شایان ذكر است كه مظاهر و مصادیق توحید در ربوبیت و تدبیر به موارد یاد شده اختصاص ندارد، و ذكر آنها به جهت اهمیت ویژه آنها در حیات اجتماعی بشر بوده است.