ده دلیل عمده ی پسرانه برای زن گرفتن!
دوشنبه 24 آبان 1389 5:03 AM
سخنان یک مشاور ازدواج به پسران مجرد:
پسران عزیز تر از جان! قبل از دست زدن به هر گونه ازدواج، حتما این مقاله را بخوانید. اینها مهمترین دلایل ازدواج پسران جوان است. امیدوارم با آشنا شدن با این دلایل، از هر گونه ازدواج ناخواسته و نامناسب جلوگیری شود:
۱- خسته شدن از زندگی یکنواخت.
هر پسر مجردی معمولا بعد از مدتی، از زندگی خود خسته می شود و در پی تغییر و تحول می گردد. هر روز یک نوع تفریح، هر روز فیلم های تکراری. مگر فقط سینما رفتن و موسیقی گوش دادن و باشگاه رفتن و اینترنت و در بازار و خیابان ها دور دور کردن(!) می تواند پاسخگوی نیاز های تفریحاتی پسران جوان باشند؟
روزمرگی انسان را بیچاره می کند تا جایی که گاهی انسان برای رهایی از آن به کارهای خطرناکی مانند زن گرفتن هم دست می زند که بسیار «جیز» است !!
۲- به هم خوردن حال از خوردن املت،نیمرو و غذاهای کنسروی و آماده.
البته این بند فقط شامل کسانی می شود که به اصطلاح مجردی زندگی می کنند وگرنه کسانی که در خانه ی پدرجان هستند و دستپخت بی نظیر مادر جان را تجربه می کنند مگر گوششان دراز است که بخواهند غذاهای شور و یا احیانا کم نمک عیال را بخورند؟!
۳- رفتن به بعضی از جاها مانند شهربازی و امثالهم که افراد مجرد را راه نمی دهند!
بارها به شخصه دیده ام که سردر بعضی از شهر بازی ها ، پارک ها ، کافی شاپ ها و یا حتی سینماها نوشته اند «از پذیرفتن افراد مجرد معذوریم!». خب مجردان در اینجور موارد سرخورده می شوند و می روند معتاد می شوند. معتاد شدن بهتر است یا زن گرفتن؟!
۴- خراب شدن پوست دست بخاطر شستن لباس.
البته این بند شامل کسانی می شود که ماشین لباسشویی ندارند و یا هنوز تفکرات سنتی دارند و فکر می کنند زن فقط می شوید،می ساید، می روبد و غذا می پزد. نمی دانند اگر بخواهند دختر امروزی بگیرند باید لباس دو نفر را بشویند!
۵- تمام شدن پول به خاطر خریدن ظروف چینی.
اشاره: از بس هنگام شستن آنها را می شکنند! باز هم می گویم فقط کسانی این بند شاملشان می شود که مجردی زندگی می کنند. در این صورت دو راه دارند: ۱- اینکه زن بگیرند. ۲- از ظروف ملامینی استفاده کنند!
۶- سر رفتن حوصله.
خب هر کسی از تنهایی خسته می شود و دوست دارد دوستی بسیار صمیمی داشته باشد تا سر به سرش بگذارد و یا سر به سر خودش گذاشته شود! این یک چیز عادی است. البته رفیق های فاب و ناباب و غیرناباب(همان باب!) هم می توانند تا حدودی از این نیاز ها را بر آورده کنند.
۷- به تنگ آمدن از فرمایشات دیگران.
مادر: پسرم، مادر بیا امشب بریم خواستگاری. چرا مخالفت می کنی مادر قربونت بره. دختر خاله ات خوبه؟ دختر زری خانم چطور؟! نکنه کسی رو زیر سر داری بلا! بگو مادر من طاقت شنیدنشو دارم!
پدر: دِ بچه برو زن بگیر دیگه! من همسن تو بودم سه تا بچه داشتم. دختر عمت چطوره؟ چی؟ نه؟ برو گمشو پسره ی الدنگ علاف الپر الاغ!!
۸- شنیدن جمله ی (این پسره دیگه آدم شده!) از گوشه و کنار!
خود زنی تا چه حد؟! به هر حال هر کس نیاز به مورد توجه قرار گرفتن و دیده شدن و تعریف شنیدن دارد دیگر!
۹- میل به بالندگی و شکوفایی!
بدون شرح!
و اما مهم ترین دلیل:
۱۰- فرار کردن از رفتن به سربازی در شهر غریب و ناشناس.
زن گرفتن باعث می شود در شهر خودت خدمت مقدس سربازی را انجام بدهی! بعضی ها برای اینکه از خانواده خود دور نباشند به این راهکار هم دست می زنند.
و در آخر پسر عزیز، اگر شما هیچ کدام از شرایط بالا را ندارید، به هیچ عنوان اقدام به زن گرفتن ننمایید. همین زندگیتان چه عیبی دارد؟ خوش باشید و لذت ببرید.
منبع: ماهنامه اینترنتی کافه طنز