0

نقش زن در دیدگاه امام و رهبری

 
babak110
babak110
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : مهر 1391 
تعداد پست ها : 4259
محل سکونت : ایران عزیز

پاسخ به:نقش زن در دیدگاه امام و رهبری
شنبه 6 آبان 1391  2:11 AM

زن ، نظام خانواده را شکل مي دهد مقام معظم رهبری

يك زن جوان، يك دختر جوان، كه زندگى‏اش، زندگى معمولى؛ لباسش، لباس فقرا؛ كارش در خانه جمع و جور كردن بچه‏ها و مديريت خانه و كدبانويى اين خانه‏ى كوچك و دستاس كردن است و آن كوه معرفت و درياى عظيم علم و دانش در وجود اوست.
    قرآن چهار زن را اسم آورده كه اين چهار زن الگويند؛ دو الگوى نيكان عالم، دو الگوى بدان عالم. «ضرب اللَّه مثلاً للّذين كفروا امرأة نوح و امرأة لوط»؛ زن نوح و زن لوط. «كانتا تحت عبدين من عبادنا صالحين فخانتاهما»؛ اين دو نمونه‏ى زنانه براى مردمان كافر در طول تاريخ هستند. وقتى خداى متعال در قرآن مى‏خواهد كفار - نمونه‏ى وجود كفرآميز و كفران‏كننده‏ى نعمت خدا - را معرفى كند، به جاى فرعون و نمرود و افراد ديگر، دو زن را مثال مى‏زند؛ زن نوح و زن لوط، كه درهاى رحمت الهى به روى اينها باز و همه‏ى امكانات براى عروج و رفعت اينها آماده بود و دو پيغمبر، آن هم پيغمبرى مثل نوح و لوط، شوهران اينها بودند كه در خانه‏ى آنها زندگى مى‏كردند و حجت بر آنها تمام بود؛ اما اين دو زن قدر اين نعمت‏ها را ندانستند و «فخانتاهما»؛ به شوهرهايشان خيانت كردند. اين خيانت، لزوماً خيانت جنسى نيست؛ خيانتِ اعتقادى است؛ خيانتِ مسلكى است؛ راه را كج كردند. شوهرها با اين‏كه پيغمبر بودند و مقام عالى داشتند، به درد اين زنها نخوردند؛ «فلم يغنيا عنهما من اللَّه شيئا». خداى متعال رودربايستى و رفاقت و خويشاوندى با كسى ندارد. اگر كسى را مورد محبت و لطف و رحمت قرار مى‏دهد، با حساب و كتاب است؛ با تعاريف نيست؛ خدا قوم و خويش كسى نيست. اينها هم با اين‏كه شوهرهايشان پيغمبر بودند، اين شوهرهاى پيغمبر نتوانستند اين دو زن را از شر غضب الهى نجات بدهند؛ اينها شدند نمونه‏ى كافران همه‏ى تاريخ.
    در نقطه‏ى مقابل، باز خداى متعال دو زن را به عنوان نمونه‏ى مؤمنان ذكر مى‏كند: «و ضرب اللَّه مثل للّذين امنوا امرأة فرعون اذ قالت ربّ ابن لى عندك بيتا فى الجنّة و نجّنى من فرعون و عمله»؛ يكى زن فرعون و ديگرى، حضرت مريم: «و مريم ابنت عمران». آن زن اول، قصر فرعونى او را مجذوب نكرد؛ زن پرورش‏يافته در بساط فرعونى، كسى كه زن فرعون است و لابد پدر و مادر و خاندانش هم از همين طواغيت بودند، در نهايت راحت و نعمت و رفاه و عزت ظاهرى بود و زندگى مى‏كرد؛ اما ايمان موسى دل او را برد و تصرف كرد؛ به موسى ايمان آورد. وقتى ايمان آورد و راه را شناخت، همه‏ى آن راحت و رفاه را كنار گذاشت و ديگر آن قصر باعظمت در مقابل او جاذبه‏يى نداشت؛ گفت: «ربّ ابن لى عندك بيتا فى الجنّة»؛ من خانه‏ى بهشتى را ترجيح مى‏دهم؛ زندگى دنيا ارزشى ندارد. حضرت مريم هم: «و مريم ابنت عمران الّتى احصنت فرجها فنفخنا فيها من روحنا»؛ دامن خود را پاك و پاكيزه نگهداشت؛ اينها ارزشهاى انسانى است.
    اين چهار زن فقط نمونه و نماد براى زنها نيستند، بلكه نمونه و نماد براى همه‏ى زنها و مردها هستند. آن دو زن با اين‏كه باب رحمت جلوى آنها باز بود، به آن راه نرفتند و از آن استفاده نكردند؛ به معنويت به‏خاطر چيزهاى پست و حقير - عواملش را قرآن ذكر نكرده، حتماً چيزى است مانند اخلاق بد و يا يك خصلت بد - پشت كردند؛ يك چيز كوچك اين دلهاى ضعيف را به خودش جذب مى‏كند و آنها را از راه حق منحرف مى‏كند و مى‏شوند نماد كفار و انسان ناسپاس در مقابل خدا. اما دو زن ديگر، نماد ارزشهايند. او برايش جاذبه‏ى معنويت و جاذبه‏ى سخن حق آن‏قدر زياد است كه به همه‏ى بساط و دستگاه فرعونى پشت‏پا مى‏زند، اين يكى هم پاكيزگى و پاكدامنى و وارستگى دارد.

 

خدایا چنان کن سرانجام کار                  تو خشنود باشی و ما رستگار

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها