پاسخ به:متن ادبی و اشعار درباره عید قربان
جمعه 5 آبان 1391 5:29 AM
نایب خاص امام بیعدیل
مسلم، ن پور برومند عقیل
مسلم، ن بر شاه دین، نایبمناب
چون علی بهر رسول مستطاب
از رخش، انوار ایمان، منجلی
كز عقیلش عقل و غیرت از علی
آن سفیر بینظیر شاه عشق
اوّلینقربانی درگاه عشق
ز امر سلطان حجازی زی عراق
تاخت همچون همّت خود، فرد و طاق
او نبُد تنها كه من گفتم خطا
بود با وی عشق و ایمان و وفا
بود با او اندر این ره زادِ راه
زاد راهش بُد توكّل بر اله
زین توكّل بُد كه بر بام بلند
از سر زین، دشمنان را درفكند
در تزلزل، جسم و جان خاكیان
در تحیّر، دیدهی افلاكیان
چون درید از دشمنان دین، صفوف
خوانْد او را خصم، «سیفٌ مِن سیوف»
همچو شیری روبهان را بست راه
تا ز حیلت در رهش كندند چاه
هم رسن بر دست ن سرور زدند
هم بسی سنگش ز بام و در زدند
تا مگر ناگفته مانَد مطلبش
ظالمی شمشیر كین زد بر لبش
آه! ازآ ن ساعت كه بر بام بلند
بود زیر تیغ كین ن ارجمند
رو به سوی مكّه از بالای بام
بر امام خویشتن گفتا سلام
كای حسین! ای نور چشم مصطفی!
حال من بنْگر، سوی كوفه میا
بود با محبوب خود در گفتوگو
كه جدا كردند سر از جسم او
بر زمین، ن نخل بستان مراد
از سر «دارالاماره» اوفتاد
خوشدل تهرانی"
-------------------------------
دههی عاشورا، ص 5 ـ 124 (23/ 18).
خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار