0

خاطرات دوران سربازی در این تاپیک

 
voiceofrain
voiceofrain
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : تیر 1391 
تعداد پست ها : 2005
محل سکونت : اصفهان

خاطرات دوران سربازی در این تاپیک
سه شنبه 25 مهر 1391  11:10 AM

بسمه تعالی

از یکی دو ماه قبل از شروع اعزام به دوران آموزشی بود که استرس و نگرانی و غم و غصه اومده بود سراغم و هر چه بیشتر به تاریخ اعزام نزدیک می شدیم این غم و ناراحتی و دلشوره ها بیشتر و بیشتر می شد.

به هر حال اوایل دهه محرم بود که ما اعزام شدیم برای دوره آموزشی، حالم خیلی گرفته بود تازه بدتر اینکه متاهل هم بودم.

حال و هوای همسر و مادرم و پدرم حین خداحافظی بغض تو گلوم می آورد، دلم می خواست گریه کنم اما خوب نمی شد  می دونید آدم خجالت می کشه

چند ساعت بود که اتوبوس راه افتاده بود و من خواب بودم. با صدای زیارت عاشورای همراهانم بیدار شدم. شب بود و سرد و تاریک و صدای زیارت عاشورا بود که گوشنواز می بود.

به هر جهت صبح که بعد از حدود 20 ساعت رسیدیم درب پادگان، گفتم به به عجب جایی خدا به دادمون برسه تا 2 ماه دیگه...

اما اطراف را که نگاه کردم دیدم عجب طبیعتی پادگان را احاطه کرده است(کوه، جنگل،درخت و آسمون آبی آبی...) همین امیدوارم کرد.

بیشتر گفتم آیا حالا چه برخوردی با هامون می کنن.

آنچه در ادامه دیدم را براتون می گم و فعلا خداحافظی می کنم:

از اتوبوس که پیاده شدیم برادران پاسدار با آغوش باز و روی گشاده و کمال ادب و متانت  ازمون استقبال کردن.باور کنید خیلی از اون فشار روانی با همون برخورد اول از رو دوشم برداشته شد.

چند قدمی ما را به ابتدای یک راهرو هدایت کردن، همزمان با ورود با چای نبات و کیک ازمون پذیرایی کردن.باز هم از فشار روانی ام کم شد.

می دونستم با این استقبال گرم به جمعی وارد شده ایم که تحمل مشکلات و فشارهای دوری از خانواده را آسان خواهد کرد.

سر انجام پس از دسته بندی و ... در روز اول افتتاح دوره بود که باز هم گل کاشتند

بله، مسئولین محترم پادگان تدارک دیده بودند که در اول دوره برای سلامتی بچه ها و مربیان، گوسفند قربانی کنن. بله گوسفندی را قربونی کردن و ما از کنار گوسفند و قرآن و اسفند دوره آموزشی خود را شروع کردیم.دوره ای پر از تجارب آموزنده  دوره ای پر از خاطرات همیشه زنده   دوره ای پر از ...

برخودم لازم دونستن همزمان با افتتاح تالار سرباز در راسخون، با بیان این خاطره مراتب تقدیر و تشکر خود را ابلاغ نمایم:

همین جا از همه پاسداران ایران اسلامی این سبزپوشان عزیز و متواضع قدردانی می نمایم

دوستان تازه اعزامی نیز، زیاد سخت نگیرید.با توکل بر خدا دوران خوب و خوشی را سپری خواهید نمود

 

بـازم با گریه خوابم برد       بـازم خواب تــــو را دیدم

دوباره....

چقدر غمگینم و تنـــها  چقدر می خوام که باز بـارون بباره

 

بزن بــارون  ببار آروم  بروی پلکای خسته ام

بزن بــارون تو می دونی هنوزم یاد اون هستم

 

تشکرات از این پست
ravabet_rasekhoon bivafa siasport23 prompet doctor114 dadagholam smhhms nazaninfatemeh esnjalali reza10wert yasbagheri rezajafarizadeh raazoolaa sahel_007
دسترسی سریع به انجمن ها