پاسخ به:با این سه کلمه داستان کوتاه بسازید.
پنج شنبه 27 مهر 1391 6:02 AM
سنگ کاغذ قیچی
با سلام خدمت دوستان عزیز راسخونی
روزی روزگاری در شهر ما در دوران قدیم خانه ای بود بزرگ با در و پنجره های رنگ و وارنگ خانه سنگی قشنگی که در آن یک زن و شوهر با هم زندگی می کردند یه بار که مرد قصه ما رفت سفر خواست برای زنش نامه بنویسه یک پاپیروس (کاغذ فعلی ) برداشت که این زن ایجا هوا سرد است لباسی برای بدوز که هم گرم باشه و هم راحت . نامه که به دست زن رسید ، زن قصه ما قیچی را برداشت و یک تیکه پارچه از پوست گاو که از قبل داشت و یک چیزی ساخت که الان بهش پالتو و برای شوهرش فرستاد
سیگار ، ناصرالدین شاه ، مولکول
آنروز .. تازه فهمیدم ..
در چه بلندایی آشیانه داشتم... وقتی از چشمهایت افتادم...