0

سفرنامه حج

 
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:سفرنامه حج / سفرنامه حاج علیخان اعتماد السلطنه
پنج شنبه 13 مهر 1391  12:33 PM

اول حقير يك دفعه ملاحظه نمودم قريب چهل پنجاه هزار نفس كفن به دوش همه يك صورت در آن صحرا حركت مي كنند بسيار خنديدم با آن كه خودم هم به صورت آنها بودم بلا فاصله حالت گريه دست داد باري تقريري و تحريري نيست خدا نصيب جميع شيعيان نمايد به چشم خودشان نگاه كنند. يكي از اعمال پنج گانه حج تمتع اين است كه احرام در مسجد شجره به اين تفصيل شود. حج تمتع [عمره تمتع] مشتمل بر پنج فقره93 واجب است اول احرام در مسجد شجره دويم هفت شوط طواف دورخانه سيم دو ركعت نماز در مقام ابراهيم چهارم هفت مرتبه سعي در مابين صفا و مروه پنجم تقصير يا ناخن گرفتن يا مو از بدن كندن94 پس فارغ95 است. «جديده» قريه اي است در ميان دو كوه آب جاري و باغات و بساتين97 و نخلستان ها دارد هندوانه مي كارند و قريه هم واقع در بالاي تپه كوچكي است. «رابغ» دو منزل [است] بيست و چهار ساعت است قصبه معتبري است در كنار درياي محيط اتفاق افتاده است. قلعه اي دارد چند اراده98 توپ دارد مال دولت است به اصطلاح خودشان اسكله است; يعني بندر است.
از رابغ كسي سوار كشتي شود همه جاي دنيا مي تواند برود چنانچه از «مصر» و «اسلامبول» و دولت هندوستان و بندر بوشهر فارس بيرون مي آيد. ماهي و حلوا [و] اقسام ماهي ها در منزل رابغ ديده شد. از دريا صيد مي شد بسيار خوب بودند. زياد مدح99 داشت. در بيان منازل شام الي مكه معظمه و احوال و عادات امراي حاج حجاج راه شام مجبورند كه تا در دهه نخستين ماه شوال در شام جمع شوند. در پانزدهم ماه مذكور اميرحاج به جلال و احتشام100 بقية الحاج و از آن جا به «كسوه» و از «كسوه» به «خان ذوالنون» مي رود در اين جا به حجاج «آش اوماج» مي دهند و قف «ابن الهني» است. در قديم الايام در اين جا از حاج باج101 مي گرفتند حالا موقوف است از اين جا به «ضمين» كه قريه اي است پر آب و محصول خز و نيزاري دارد كه زالو صيد مي كنند و قريه مذكوره ملك اولاد «قواس اوغلي» تركمان است انواع طيور صيد و فروخته مي شود بعد به «تل فرعون» و از آن جا «غباغب» كه سلطان سليم اول عثماني قلعه اي در آن جا ساخته و ساخلو102 از اولاد «قواس اوغلي» در آن جا گذاشته است كه بركه آب را از براي حاج نگاه بدارند. گذران اين خانواده عشر103 محصول دهاتي است كه در ميان خان «ذوالنون» و «ضمين» واقع است فيمابين «ضمين» و «مزيرب» «آب ديله» را عبور مي نمايند و به «مزيرب» مي روند. حجاج نيز دسته دسته از عقب امير حاج رفته در «مزيرب» جمع مي شدند. «مزيرب» چشمه اي است واقع در لواء104«حوران».
سلطان سليمان قانوني در اين جا قلعه اي ساخته و ساخلو گذارده است حالا اولاد آنها در آن قلعه مسكون اند. از «مزيرب» الي شام بيست و چهار فرسخ راه است حجاج جمع شوند و اكمال نقصان105لوازم سفر نمايند; زيرا اردو بازار معتبري بر پا نموده همه چيز را به قيمت شام بل از آن ارزان تر مي فروشند. قبر «شيخ سعد الأسمرتك روري» در «مزيرب» است و «مزيرب» وقف خانقاه او است. اگرچه در جنوب غربي «مزيرب» دهي است موسوم به «كتيبه» هوادار و داراي آب خوب چون از راه دور افتاده است مجبورا از «مزيرب» مي روند. از «مزيرب» الي «ازرعات» دهي است چهار فرسخي آب هاي آن از چاه و از آن جا «مفرق» چون جايي است بي آباداني و دشت و دره دارد ترس سيل دارد.
حجاج پيش نرفته در «ازرعات» منزل مي كنند. از «ازرعات» دوازده فرسخ راه رفته به «عين زرقا» مي رسند. «عين زرقا» آب جاري دارد; جايي است با صفا. از «مزيرب» الي «عين زرقا» بيست و چهار فرسخ و سر منزل [است]. قلعه و آبادي دارد يك روز اتراق [مي كنند]. در يك منزلي شمال شرقي اين منزل قلعه ازرق است كه آب خوب و نخيل دارد. از «ازرق» به «عمري» كه دو سنگ آب از «عمان» آمده به سمت «غور» جاري مي شود و در عرض راه «دوما» واقع است و از آن جا به «بلقا» كه جايي است بي آب «مشتا» و «بلاط» هم مي گويند. و از «بلقا» هم بعد از عبور هفت عقبه به «قطراني» كه سلطان سليمان قانوني سي هزار تومان حاليه ايران [را] خرج كرده آب انبارش را تعمير نمود و يك قلعه ساخت مي رسند. گاهي مي شود كه آب اين آب انبار كفايت نمي كند حجاج يك فرسخ به غرب رفته از رود «لجون» كه پل معتبري دارد آب مي آورند.

 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها