پاسخ به:سفرنامه حج / سفرنامه حجّ كشميرى
پنج شنبه 13 مهر 1391 10:08 AM
اوّل شوّال وارد حلب شدیم و به زیارت مرقد حضرت یحیی زکریا پیغمبر علیه السلام که متصل محراب مسجد جامع است رسیدیم.
در هیچ مملکت شهری به این رونق و پاکیزگی دیده نشده از زیبایی و آراستگی بازار و ترتیب دکاکین و حسن صورت و تزیین لباس تجّار و اهل بازار، چه نویسم؟! که نظارگیان تماشایی از فرط حیث سودایی می شدند و احوال اغنیا و ارباب تجمّل علی هذاالقیاس. گِل و لای در کوچه و بازار نتوان یافت. مگر آیینه حلبی کسب صفا از کوچه و بازار آن نموده؟ که منسوب به حلب است و الاّ آیینه را در فرنگ می سازند و در آنجا آورده می فروشند و این شهرت از قبیل هلیله کابلی است و حال آنکه در کابل درخت هلیله وجود ندارد ظاهرا چون بازرگانان ایران آن را از کابل می خرند، به هلیله کابلی معروف شده است.
مردم حلب بیشتر وجیه و متموّل و صاحب حیا و مؤدّب می باشند، چنانکه ضرب المثل است: حلبی چلپی...
و چلپی به معنای میرزاست، که شخص خوش معاش را گویند.
می گویند که نمرود لعین زنان زیبا را از اطراف و اکناف طلب داشته بود تا در باغ همتای بهشت به جای حور و غلمان مقرّر نماید. از این رو مردم آنجا که از تبار آنان اند زیبا و صاحب جمال اند.
حمی بر کمرکوه واقع است و نهر آبی از دامن آن کوه می گذرد حکیمی از حکمای سلف چرخ بزرگی به وضع دولاب ساخته. آب آن نهر به قدر هفتاد و پنج ذرع به کوزه هایی که دور آن بسته اند بالا می رود و باعث رفاه ساکنان حمی می شود.
در میان بارش برف و سردی هوا وارد دمشق شدیم که شهریست در نهایت وسعت و معموری. در گذشته نام شهر، دمشق بود و نام ملک، شام. اما اکنون همه این شهر را شامِ شریف گویند.
مسجد بنی امیه در شهر دمشق است نهایت عالی و وسیع و مرقد حضرت زکریا پیغمبر ـ علی نبینا و علیه الصلوة و السلام ـ متصل محراب است و بازارهایش نسبت به بازارهای حلب در وسعت، زیاد و به اعتبار زینت و رونق، کم. در خانه صغیر و کبیر، انهار آب جاری است.
سواد شهر از باغها چون بهشت و پر از درختان میوه های نیکو و زیتون در آن حدود بهتر و بیشتر می شود.
از دمشق تا بیت المقدس ده منزل راه است و چون موسم حج بود میسر نشد آنجا برویم. مردم شام رو به جنوب نماز می خوانند.