پاسخ به:خاطرات امیر سرلشگر شهید منصور ستّاری
جمعه 7 مهر 1391 7:22 PM
لحظه سرنوشت ساز
« تیمسار علی غلامی »
هواپیماهای ترابری « سی – ۱۳۰ » به علت تحریم اقتصادی از سوی کشور سازنده ( آمریکا ) در طول جنگ با کمبود قطعه مواجه شده بودند . از جملة این قطعهها ، شاسی چرخ جلو این هواپیما بود که برای تعمیر و بازسازی به کشورهای آلمان و انگلستان فرستاده میشد . این کار هزینه هنگفتی را به نیروی هوایی تحمیل میکرد . به طوری که برای تعمیر هر شاسی ، حدود پانصد هزار دلار هزینه میشد .
زمانی که تیمسار ستاری به فرماندهی منصوب شدند ، دستور دادند ؛ پرسنل متخصص فرماندهی لجستیکی نیروی هوایی باید خودشان این شاسیها را بسازند . ایشان برای اینکه این باور را در متخصصان نیرو به وجود آورند ، یک روز همه را جمع کردند و طی سخنانی گفتند :
اولین هدف من ، خودکفایی نیروست و این مهم به دست توانای شما متخصصان امکان پذیر است . باید با توکل به خدا دست به دست هم بدهیم و کار را شروع کنیم .
پرسنل متخصص ، وقتی که از حمایتهای همه جانبه تیمسار مطمئن شدند ، کار ساخت و بازسازی را شروع کردند . پس از مدتی توانستند اولین شاسی را ساخته و روی هواپیما سوار کنند . علی رغم آزمایشهای متعددی که روی این شاسی انجام شد ، در آخرین آزمایش که هواپیما با سرعت زیاد روی باند حرکت میکرد ، شاسی تاب نیاورد و شکست . دماغة هواپیما به زمین اصابت کرد و مقداری خسارت دید . پرسنل که حاصل تلاش چند ماهه خود را بی ثمر دیدند ، افسرده و ناراحت شدند .
تیمسار ستاری که از موضوع مطلع شدند ، به قسمت ما زنگ زدند و گفتند :
پرسنل را جمع کنید کارشان دارم !
پرسنل را جمع کردیم . تیمسار با رویی گشاده و خندان وارد شدند . بعد از احوالپرسی به شوخی گفتند :
برای من تعریف کنید که چگونه توانستید آهن به آن کلفتی را به صورت گرد ببرید . فکر نمیکنم کسی این هنر شما را داشته باشد !
پرسنل که منتظر برخورد منفی از سوی تیمسار بودند ، با این حرف خندیدند ، چرا که شاسی کاملاً گرد شکسته شده بود ؛ اما کسی به آن توجه نکرده بود .
تیمسار اضافه کردند :
ناموفق بودن کار در مرحله اول نباید شما را مأیوس کند . کار را دنبال کنید و بگردید ، ببینید مشکلتان چه بوده !
شهید ستاری موقع رفتن ، ضمن قدردانی به پرسنل پاداش دادند . بچهها با این حرکت تیمسار جان تازهای گرفتند و با شور و شوق بیشتری کار را ادامه دادند . پس از مطالعه و بررسی زیاد ، علت شکسته شدن شاسی را دریافتند و برای ساختن شاسی بعدی ، آن عیب را برطرف کردند .
شاسی جدید روی هواپیما سوار شد ولی این بار خلبانان با توجه به سانحهای که قبلاً رخ داده بود ، حاضر نمیشدند پرواز کنند . این موضوع به گوش تیمسار ستاری رسید و ایشان بلافاصله خودشان را به پایگاه رساندند و به داخل کابین هواپیما رفتند . خلبان و گروه پروازی وقتی این حرکت تیمسار را دیدند ، مجبور شدند هواپیما را روشن کنند . خلبان پس از چند بار آزمایش بر روی باند ، هواپیما را به پرواز در آورد و اوج گرفت .
حساسترین لحظة آزمایش زمانی بود که هواپیما باید فرود میآمد . تمام پرسنل متخصص در کنار باند منتظر این لحظه سرونوشت ساز بودند . هواپیما به آرامی به باند پروازی نزدیک شد .
چرخهای عقب با باند تماس گرفت و لحظهای بعد ، چرخ جلو نیز زمین را لمس کرد و بدون هیچ مشکلی هواپیما به آرامی بر روی باند خزید .
بچهها که این صحنه موفقیت آمیز را دیدند ، خوشحال شدند و از شوق یکدیگر را در آغوش میکشیدند .”
abdollah_esrafili@yahoo.com
شاد، پیروز و موفق باشید.