پاسخ به:خاطرات امیر سرلشگر شهید منصور ستّاری
جمعه 7 مهر 1391 7:10 PM
هدیه رهبر به خانواده شهدا
« سروان علی سیاهپوشان »
آشنایی من با تیمسار ستاری به سالهای قبل از فرماندهی ایشان برمیگردد . به زمانی که با ایشان در پدافند خدمت میکردم . این آشنایی همچنان ادامه داشت و من هر از چند گاهی به دیدارشان میرفتم .
در یکی از روزهای خرداد ۱۳۶۷ بود . سرهنگ شریفی ، ( آجودان تیمسار ) مرا به دفتر ایشان دعوت کرد و گفت :
تیمسار با شما کار مهمی دارند .
بلافاصله به دفتر فرماندهی رفتم . وقتی وارد اتاق شدم ، طبق معمول ، ایشان از پشت میزشان بلند شدند و سلام و احوالپرسی گرمی با من کردند . از من خواستند که بنشینم .
نشستم ، تیمسار مواردی را با من در میان گذاشتند و در ضمن صحبتهایشان پیشنهاد کردند که سرپرستی خانوادههای ایتام پرسنل کوی سازمانی قصر فیروزه را به عهده بگیرم .
گفتم :
تیمسار ! ممکن است بفرمایید ، چرا مرا انتخاب کردهاید ؟
گفتند :
برای اینکه شما خودتان از خانواده شهدا هستید و بهتر مسائل و مشکلات آنان را حس میکنید .
عرض کردم :
-ولی من چیزی به پایان خدمتم نمانده همین ماه بازنشسته میشوم .
تیمسار گفتند :
هیچ مشکلی نیست . من شما را ابقاء میکنم .
پیشنهاد ایشان را قبول کردم و درخواست کردم تا چگونگی انجام مسئولیت را کمی برایم توضیح دهند .
فرمودند :
این خانوادهها ، مشکلات و گرفتاریهای زیادی دارند . تا آنجا که میتوانید به مشکلاتشان رسیدگی کنید و اگر مشکلی پیش آمد که از عهدة برطرف کردن آن بر نیامدی به من اطلاع دهید .
سپس لیستی از خانواده شهدا و ایتام را که قبلاً تهیه کرده بودند به همراه مقداری پول به من دادند و گفتند :
مقدار مبلغ پرداختی به هر خانواده در این لیست نوشته شده است ، فعلاً طبق این عمل کنید و در ضمن ایتام و خانواده شهدای خارج از تهران را نیز حتماً در نظر داشته باشید .
لیست را گرفتم و داشتم از اتاق خارج میشدم که دوباره صدایم زدند و گفتند :
هنگام کمک ، نامی از کسی برده نشود ، فقط بگویید این هدایایی است از طرف مقام معظم رهبری به خانواده معظم شهدا .
منبع : کتاب آسمان غرنبه
abdollah_esrafili@yahoo.com
شاد، پیروز و موفق باشید.