ابنبواب خطاط بزرگ كلامالله مجيد
جمعه 31 شهریور 1391 1:09 AM
ابنبواب خطاط بزرگ كلامالله مجيد
دكتر كمال حاجسيدجوادي
ابوالحسن علي بنهلال از بزرگترين هنرمندان خوشنويس تاريخ تمدن اسلامي به حساب ميآيد. وي خط نسخ را گسترش داد و براي آن اصول جديدي وضع كرد؛ خطي كه ناسخ همه خطوط براي كتابت كلام خدا گرديد. اين خط كه در زمان ابنمقله و توسط وي اصول آن مطرح گرديد، مقبوليت يافت. ابنمقله آن را خط «بديع» ناميده بود. ميگويند خط نسخ از تركيب خط «جليل» و «طومار» يا از هر يك به صورت منفرد مشتق گرديده است. هر دو خط «جليل» و «طومار» از خط كوفي اخذ شده بود. چون اين خط براي استنساخ قرآن مجيد و كتب مختلف به جهت سهولت و راحتي خواندن و نوشتن مورد استفاده فراوان قرار گرفت، خط نسخ گفته و خوانده شد.ابنبواب توانست قواعد نويني در خوشنويسي به وجود آورد و براي نخستين بار ميزان سنجش حروف را تحت قاعده «نقطه» درآورده، آن چنان كه هزار سال است براي خوشنويسان معيار تعداد نقطهاي مشخص براي كتابت سطح و در حروف رعايت ميشود. درباره زندگي وي اطلاعات بسيار اندكي در دست است. دقيقاً نميدانيم كجا و در چه تاريخي متولد شده است الا اينكه اكثر عمر خود را در بغداد گذرانده و مدتي نيز در شيراز بوده است، اما قطعاً ايراني و شيعي بوده است. ميگويند پدرش نگهبان درب «بيتالقضاء» و يا پردهدار دربار آل بويه بوده و لذا وي را بدين لحاظ ابنبواب ميگفتند. شروع زندگي هنري وي با نقاشي در خانهها آغاز ميشود، سپس به هنر كتاب آرايي روي ميآورد و خوشنويسي را نيز آغاز ميكند. در همان زمان است كه تحصيلات ادبي خويش را ادامه ميدهد به طوري كه درمقام واعظ دربار محمد منصور بغداد نيز مدتها انجام وظيفه كرده است. وي در زبان عربي اديبي است توانا كه اشعاري از وي باقي ماندهاست. شهرت وي به آنجا ميرسد كه بهاءالدوله فرزند عضدالدوله ديلمي در روزگار آل بويه وي را كتابدار و امين كتابخانه خويش در شيراز كرده است. كتابخانه ديلمي در شيراز در قرن چهارم هجري معروفيت بسيار زيادي داشته است. ميگويند: فهرست كتابخانه وي چندين مجلد شده است. در تاريخ آمده است: ابن بواب روزي گفت كه در شيراز عهدهدار كتابخانه بهاءالدوله بودم، روزي ميان كتابها نسخهاي ديدم كه جلدي سياه داشت، آن را باز كردم، قرآني بود به خط ابنمقله، اما جزء سيام آن كامل نبود. اين قرآن را به بهاءالدوله نشان دادم و از او خواستم تا اجازه دهد تا بررسيام را به همان شيوه ابنمقله بنويسم و اگر وي نتوانست تشخيص دهد جايزهاي به من عطا نمايد. ميگويد: به كتابخانه رفتم و كاغذي كهنه را انتخاب [كردم] و مشغول كتابت گرديدم. بعد از چندي كه قرآن آماده شده بود و يك سال از اين رويداد گذشته بود، در دربار، بهاءالدوله سراغ قرآن را گرفت. به او نشان دادم، او نتوانست فرقي بين خط من و ابنمقله قايل شود و جايزهاي كه از او خواستم تعدادي برگههاي كاغذ كهنه بود كه در كتابخانه وي وجود داشت. اطلاعاتي كه از وي در دست است نشان ميدهد كه وي به لباس و آرايش موهاي خود بيتوجه و داراي لحيهاي طولاني بوده است. ميگويند: در ديوان حكومتي كاتبي بود به نام نصربنمسعود؛ روزي علي بن هلال را تصادفاً ديد و فوراً دست او را بوسيد. ابن بواب گفت: چرا دست مرا ميبوسي؟ وي جواب ميدهد به خاطر آنكه در بغداد مانند و مثل نداري، يكي اينكه در حسن خط نادره دوراني و ديگر نديدم در عمرم كسي غير از تو را كه فاصله عمامه تا لحيه آن دو ذرع و نيم باشد! با همه شهرت و تلاش و محبوبيتي كه در ميان مردم داشته از جهت معيشتي و گذران زندگي بشدت در مضيقه بوده است. ياقوت حموي صاحب معجمالبلدان ميگويد: نامهاي از وي ديدم كه به يكي از اعيان شهر نوشته بود كه چرا به وعده خود وفا نكرده و «دو دينار» به او نداده بود؟ ياقوت ميگويد: براي گرفتن دو دينار هفتاد سطر عبارت ادبي نگاشته بود. و ادامه ميدهد كه بعد از مرگ وي اين نامه 17 دينار خريد و فروش شد و قيمت آن بعد از اندكي به 25 دينار رسيد. در كتب تاريخي مطالبي است كه نشان ميدهد چگونه خط وي بعد از مرگش بسيار گرانبها و پرقيمت شده و خريد و فروش ميشده است.
اساتيد وي
ابنبواب شاگرد دو نفر استاد خوشنويس به نامهاي محمدبنعلي شيرازي سمسمائي و محمدبناسد بوده كه هر دو از شاگردان «ابنمقله» ميباشند. ميگويند: از فرزند ابنمقله نيز خط را آموخته است و آنچه راز و رمز خوشنويسي ابنمقله بوده و فرزندش ميدانسته، به او ياد داده است.
شاگردان وي
شاگردان معروف ابن بواب عبارتند از: محمدبن عبدالملك و سيد قاسم كه آنها داراي شاگرداني مانند احمد بن فضلالله تركستاني و عبدالمؤمن بنصفيالدين اصفهاني بودند و سرانجامِ آنان به اساتيد ياقوت مستعصمي متوفي به سال 698 ميرسند. يعني در شجره اجازات خوشنويسي ياقوت، عموم خوشنويسان از شاگردان ابن بواب بودهاند و در فاصله سه قرن بعد از ابنبواب، ياقوت در عالم خوشنويسي درخشيده است.
آثار باقيمانده از ابنبواب
مذكور است كه وي بسيار پركار بوده است و ميگويند توانسته است در طول مدت عمر خويش 64 قرآن مجيد استنساخ كند، اما آثار باقيمانده از وي بسيار اندك است؛ همچون: |