نظريه قرآن در باب چيستى علم (2)
جمعه 31 شهریور 1391 12:56 AM
نظريه قرآن در باب چيستى علم (2)
حمید رضا مظاهری سیف
در اين مقاله با شرحى از نظريه «طرح جامع شناخت در قرآن» پايه ها و پيامدهاى علوم جديد نقادى شده و مبانى و مختصات علم از منظر قرآن، كه حاصل همنهادى حس، تجربه، ايمان، خرد و تقواست، تبيين مى گردد.
يقين در طرح جامع شناخت
علوم جديد يا علوم سكولار، كه در روش شناسى اصالت حس و تجربه را مى پذيرد، به ناچار با شكاكيت كه در واقع سفسطه پنهان است39 دست و پنجه نرم مى كند. اما طرح جامع شناخت كه قرآن كريم راهنماى آن است، با تعيين موارد يقين، هم آرامش و اطمينان علمى و روان شناختى را تأمين مى كند و هم مبادى لازم براى اخلاق و زندگى را فراهم مى نمايد، از سوى ديگر، انسان را از فرو افتادن در دام قطعى انگارى گمان ها و مظنونات بى نياز ساخته و باز مى دارد.
كاركردهاى علم
با توجه به ظنى بودن و تحول پذيرى دانش طبيعى اساساً دانش به چه كار انسان مى آيد؟ در قرآن كريم دو كاركرد عمده براى علم معرفى شده است: نخست معرفت الهى با ثمراتى كه در پى دارد. و ديگر تسخير طبيعت به منظور بهره بردارى مادى. در واقع علم هم حيات مادى را آباد مى كند، و هم مايه حيات معنوى است. (سَخَّرَ لَكُم ما فِى السَّمواتِ وَ ما فِى الأَرضِ جَميعاً مِنهُ اِنَّ فِى ذالِكَ الآياتٌ لِقوم يَتَفَكَّروُن)(جاثيه: 13) و بسيارى ديگر از آيات شريفه قرآن.40
آثار علم
1. كشف قوانين طبيعى: (وَ قَدَّرَهُ مَنازِلَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنينَ وَ الحِسابَ)(يونس: 15)، (اسراء: 12)
احتجاج انبياء به علم
علم به معنا و مفهوم قرآنى نور و مايه حيات طيبه است كه در دعوت انبياء آشكار شده و آنان با علم بر مردم احتجاج مى نمودند. همچنان كه حضرت موسى(عليه السلام) در پاسخ فرعون كه پرسيد: (فَمَن ربُّكُما يَا مُوسى) (طه: 49) فرمود: (الَّذى جَعَلَ لَكُمُ الأَرضَ مَهداً وَ سَلَكَ لَكُم فيها سُبُلا وَ اَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخرَجنَا بِهِ أَزواجاً مِن نَّبَات شَتَّى)(طه: 53) در اين آيه شريفه يكى از اعجاز علمى قرآن آمده كه آن تبيين زوجيت گياهان است.
اخلاق علمى در قرآن
1. دليل جويى: (اَمِ اتَّخَذُوا مِن دونِهِ ءَالِهَهً قُلْ هاتُوا بُرهانَكُم...)(انبياء: 24 / بقره: 111/ انعام: 143/ اعراف: 104 و 105 / مؤمنون: 117 / فاطر: 40 / قصص: 75 / نساء: 174 / انفال: 42).
عوامل و آثار جهل
1. عوامل جهل
بى ايمانى: اگر انسان آگاهى هاى بسيارى هم داشته باشد بدون ايمان، در جمع بندى به خطا رفته و دچار كج فهمى مى شود. (قُلْ انْظُروا ماذا فِى السَّمواتِ وَالأَرضِ وَ مَا تُغْنِى الآيات وَالنُّذُر عَن قَومِ لاَ يُومِنُون) (يونس: 101)، (نجم: 29 و 30)، (منافقون: 3)، (روم: 53)، (انعام: 125) اعراف: 27)، (نحل: 104)، (فصلت: 44)
2. آثار جهل
جدال جاهلانه: (وَ مِن النّاسِ مَن يُجادِلُ فِى اللّهِ بِغَيرِ عِلم وَ هُدىً وَلا كِتاب مُنير) (حج: 8)، (آل عمران: 66)، (انعام: 119)، (احقاف: 23)، (اسراء: 36).
نتيجه گيرى
علم بر آمده از كاربرد شايسته ابزار متعارف شناخت (تجربه حسى و عقل) و همچنين ايمان و تقواست. اگر انسان بنا بر طرح جامع شناخت كه قرآن كريم به آن هدايت فرموده، فراگيرى علم را اساس حيات خويشتن قرار دهد. هدايت الهى تداوم يافته و درهاى علم راستين، كه همانا شناخت آيه اى عالم است، به رويش گشوده مى شود و از آثار و كاركردهاى دانش بهره مند مى گردد. و اما اگر راهى غير از اين طى شود، اوهام نظام يافته ظرفيت آگاهى انسان را پر كرده، و سرچشمه نور و دانش و هدايت فرو بسته مى شود. در اين صورت آگاهى هاى انسان موجب گرفتارى ها و بحران هاى بى شمار و سهمگينى در زندگى فردى و اجتماعى مى گردد. همچنان كه جهان امروز با علوم سكولار به جاى بهشت در زمين جهنمى ساخته كه آتش جنگ و توطئه و ستم از جاى جاى آن زبانه مى كشد. و امروز ارمغان انقلاب اسلامى پاسخ او به پرسش هاى بى پاسخ انسان معاصر و راه گذر از بحران هاى موجود نهضت توليد دانش، افق رهايى از ظلمت زمان را نمايانده و چرخش تاريخ و تمدن به سوى نور را رقم مى زند.
ساير منابع
ـ محمدتقى جعفرى، شناخت از ديدگاه علمى و از ديدگاه قرآن، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1360، بخش دوم;
پى نوشت ها
1ـ مهدى گلشنى، از علم سكولار تا علم دينى، پژوهشگاه علوم انسانى و مطالعات فرهنگى، چ دوم، 1380، ص 17ـ26. 2ـ لوسين گلدمن، فلسفه روشنگرى، ترجمه شيوا كاويانى، انتشارات فكر روز، 1375، مقدمه مترجم، ص 19ـ 21. 3ـ جنبش هاى محيط زيست گرايى (Ecologe) پاسخى به پيامدا سوء دانش سكولار است. (ايدئولوژى هاى مدرن سياسى اندرو و وينسنت، ترجمه مرتضى ثاقب فر، ققنوس، 1378، بخش هشتم. 4ـ دانالد ديگليس، فلسفه علم در قرن بيستم، ترجمه حسن مياندارى، سمت، 1375، بخش نهم و دهم. 5ـ گفتار در روش رنه دكارت، ترجمه محمدعلى فروغى، در كتاب سير حكمت در اروپا، البرز، چ دوم، 1377، ص 614. 6ـ محمدتقى جعفرى، شناخت انسان در تصعيد حيات تكاملى، اميركبير، 1362، ص 10 ـ 15. 7ـ مرتضى مطهرى، مجموعه آثار، مجلد 13، صدرا، چ دوم، 1374، ص 425. 8ـ محمدتقى جعفرى، قرآن نماد حيات معقول، مؤسسه تدوين و نشر آثار علامه جعفرى، 1382، ص 82 ـ 84. 9ـ سيد محمدحسين طباطبائى، الميزان ف اتفسير القرآن، ج 16، ترجمه سيد محمدباقر موسوى همدانى، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چ بيست و چهارم، 1379، ص 309. 10ـ سيد محمدحسين طباطبائى، قرآن در اسلام، ص 94. 11ـ مولى محسن فيض كاشانى، المحجه البيضاء فى تهذيب الاحياء، دفتر انتشارات اسلامى، الطبعه الثالثه، 1415 ق، ص 83. 12ـ ر.ك. نظريه العلم فى القرآن غالب حسن دارالهادى، بيروت، 1421 ق. 13ـ عبدالله جوادى آملى، شناخت شناسى در قرآن، دفتر انتشارات اسلامى، چ دوم، 1374، ص 156. 14ـ آلن چالمز، چيستى علم، ترجمه سعيد زيباكلام، انتارات علمى فرهنگى، 1374، فصل دوازدهم / حميد پارسانيا، علم و فلسفه، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامى، 1377، بخش اول. 15ـ قال الصادق(عليه السلام): «... فمنها قلبه الذى به يعقل و يفقه و يفهم...» (محمدبن يعقوب كلينى، اصول كافى، ج 2، ص 34. 16ـ محمدتقى جعفرى، قرآن نماد حيات معقول، ص 92. 17ـ محمد محمدى رى شهرى، علم و حكمت در قرآن و حديث، ج 1، دارالحديث، 1379، حديث 232. 19ـ بقره: 259. 20ـ بقره: 260. 21ـ نحل: 108 / طه: 124 و 125 / فرقان: 44 و 73 / نمل: 80 و 81 / روم: 52 و 53 و 59 و 60 / فاطر: 1 / فصلت: 44 / زخرف: 40 / جاثيه: 123 / احقاف: 26 / بقره: 18، 19، 20 و 171 / انعام: 25 / اعراف: 179 / يونس: 43 / هود: 24. 22ـ محمد محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، ج 2، دارالحديث، باب بصيرت، حديث 1730. 23ـ فصلت: 44 و 17 / نمل: 66/ محمد: 47 / حج: 46 / مائده: 71 / اعراف: 64 / هود:24/طه: 124 / بقره: 18 / يونس: 43. 24ـ سيد محمدحسين طباطبائى، اصول فلسفه و روش رئاليسم، مندرج در مجموعه آثار شهيد مطهرى، ج 6، چ چهارم، 1375، ص 107. 25ـ سيد محمدحسين طباطبائى، رساله الولايه، ضميمه كتاب طريق ران (شرح و ترجمه رساله الولايه)، صادق حسن زاه، نشر بخشايش، 1381، ص 170 از متن رساله و ص 49 و 50 از شرح رساله. 26ـ بقره: 55 و 118 / نساء: 153 / اسراء: 90 و 93 / فرقان: 21. 27ـ انفال: 17. 28ـ انفال: 50 / محمد: 37 / تحريم: 6. 29ـ نازعات: 5 / نساء: 97 / نمل: 28 و 32 / سجده: 11. 30ـ فجر: 22. 31ـ بقره: 16 / آل عمران: 87. 32ـ شورى: 5. 33ـ احزاب: 43. 34ـ احزاب: 56. 35ـ مهدى گلشنى، قرآن و علوم طبيعت، نشر مطهر، 1375، ص 45. 36ـ عبدالغنى الخطيب، قرآن و علم امروز، ترجمه اسدالله مبشرى، مؤسسه عطائى، 1362، ص 47. 37ـ تائوى فيزيك فرتيوف كاپرا، ترجمه حبيب الله داد، كيهان، چ چهارم، 1375، ص 7. 38ـ مهدى گلشنى، قرآن و علوم طبيعت، ص 70. 39ـ همان، ص 69. 40ـ عبدالله جوادى آملى، شريعت در آينه معرفت، تنظيم و ويرايش حميد پارسانيا، اسراء، چ دوم، 1378، ص 270. 41ـ لقمان: 20 / زخرف: 12 و 13 / اعراف: 10 / قصص: 73 / روم: 46. 42ـ روم: 8. 43ـ محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، الجزء الثانى و الخمسون المكتبه الاسلاميه، چ سوم، 1372، ص 336. 44ـ فتح: 4 و 7. 45ـ محمدباقر مجلسى، پيشين، جزء الواحد و الخمسون، چ چهارم، 1373، ص 66. 46ـ نك: پرسشى در باب تكنولوژى مارتين هايدگر. 47ـ سيدحسن نصر، نياز به علم مقدس، ترجمه حسن مياندارى، مؤسسه فرهنگى طه، 1379، بخش سوم. 48ـ ر. ك: انسان تك ساحتى، هربرت ماركوز، ترجمه محسن مؤيدى، اميركبير، چ سوم، 1362. 49ـ ر.ك: جان كولمن، كميته 300 كانونى توطئه جهانى ترجمه يحيى شمس، نشر علم، چ چهارم، 1377، به يژه فصل اول و دوم. همچنين ر.ك. صلاح نصر، جنگ روانى، ترجمه محمود حقيقت كاشانى، سروش، چ دوم، 1381. 50ـ محمد محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، باب علم، حديث 13673. ● منبع: خبرگزاری - فارس |