پاسخ به:تايپك شيعه شناسي
پنج شنبه 16 شهریور 1391 1:42 AM
شیعه در اسرائیل اشاره: آن چه در پی میخوانید خلاصه مقاله یک نویسنده عرب است که به نظر میرسد لااقل در بعضی از قسمتها با اهدافی خاص نوشته شده است تا ترس از هلال شیعی را گسترش دهد. انتشار این مقاله به معنی تایید محتوای آن نیست ولی برای اهل دقت و تفکر توجه به مطالب آن و بررسی رویکرد بسیاری از ساکنان فلسطین اشغالی به شیعه و گسترش شیعه در قلب رژیم صهیونیستی حائز اهمیت و قابل تامل میباشد. از سوی دیگر ترس از ایران در میان رهبران اسرائیل به وضوح در گزارشهای ارائه شده این مقاله به چشم میخورد. مانند ادعای اینکه ایران هزینههای بسیار زیادی در گسترش فضای چت و سایبر برای ارتباط با شیعیان ساکن در سرزمینهای اشغالی صرف میکند.
*****************
شیعیان از دیرباز در سرزمین تاریخی فلسطین و پارهای از مناطق شمالی در مرزهای کنونی لبنان و سوریه زندگی میکردند. و شماری از این مناطق شاهد اتفاقات دینی و تاریخی متعلق به شیعیان بوده است، که کفرمندا و کفرکنا یا حتی شفاعمرو و مجدالکرم که در حال حاضر در فلسطین اشغالی قرار دارند از آن جملهاند. شیعیان پیش از برپایی اسرائیل در این منطقه میزیستند. تعدادی از این شیعیان مجبور به خروج از فلسطین اشغالی شدند، که بخش بزرگی از آنها به عراق رفتند و بقیه به سوریه و برخی به کشورهای خلیج و مصر پناه بردند.
مرکز کل آمار در قدس اشغالی در گزارش سالانهی خود، «شیعیان رسمی» در اسرائیل را نزدیک به 600 نفر اعلام کرد، اما این عدد را قابل اطمینان ندانست. غیر دقیق بودن این آمار از این روست که شیعیانی در اسرائیل وجود دارند که به این مذهب گرویدهاند و به صورت «سری» مراسم دینی خود را برگزار و به گونهای عمل میکنند که کار شناسایی آنان برای اسرائیلیها مشکل باشد؛ زیرا در صورت شناسایی شدن توسط اسرائیلیها، کار برای آنان مشکل خواهد شد، لذا تعداد شیعیان در سرزمینهای اشغالی بسیار بیش از این عدد است.
سایت کانال هفت یمن در صفحهای که توسط عربهای ساکن اسرائیل اداره میشود، با استناد به منابع امنیتی مطلع، شمار شیعیان اسرائیل را ده برابر تعداد اعلام شده توسط مرکز آمار اسرائیلی؛ یعنی نزدیک به 6000 نفر اعلام نمود، که این رقم با گرایش صدها نفر از عربهای اسرائیل به تشیع به 10 هزار نفر هم میرسد. این افراد به دلیل ناامیدی از اصلاح اوضاع موجود و نیز «بحرانهای سیاسی و اجتماعی» که عربها با آن روبرو هستند، «راه حل شیعی» را راهی برای گریز از این بحران میبینند.
جالب اینجاست که این آمار موجب نگرانی اسرائیلیها شده است؛ زیرا وجود این مذهب در اسرائیل و نفوذ آن، خود به تنهایی بحران و مشکل بسیار بزرگی به شمار میاید و به معنای پیروزی چند تئوری ضداسرائیلی است. یکی از این نظریهها، تئوری صدور انقلاب شیعی ایران به خارج از مرزهای خود است، که یکی از اصول انقلاب اسلامی در تهران است و تهران موفق شده است که در قلبِ کشور دشمنش (اسرائیل) به این مهم دست یابد. هم چنین باید پیروزی فکری و استراتژیک حزبالله بر اسرائیل و موفقیت این حزب در جذب افراد جدید به این مذهب را نیز به شمار آورد که به یمن پیروزی نظامی اخیرش به دست آمد.
در این گزارش همچنین آمده است، که عربهای اسرائیلی که به این مذهب گرایش دارند از زمان برپایی این رژیم در سال 1948، فعالیتهای دینی خاصی را با هدف جذب افراد بیشتری به این مذهب دنبال میکنند. این مسئله باعث نگرانیهای ویژهای شده است. شماری از پیروان جنبش اسلامی در اسرائیل به رهبری شیخ رائد صلاح در شمال و شیخ ابراهیم مرمور در جنوب به مذهب تشیع گرویدهاند و در مناطق عربی؛ نظیر کفرکنا، الناصره، شفاعمرو، الجلیل، المثلث، یافا، مجدالکرم و النقیب منتشر شدهاند و گردهماییهای «سری» شیعیان را به صورت دورهای برگزار میکنند.
البته گروههای دیگری، مانند «شیعهی ابرار» و «فرزندان حسین» و «شیعه در دلها» در اسرائیل فعال هستند که تمام این گروهها به شکلی سری و از طریق ارسال نامههای الکترونیکی برای کاربران اسرائیلی به فعالیت میپردازند.
خروج ممنوع!
یک گروه شیعی با نام «فرزندان عبدالرافع» در ژوئیهی گذشته از حکومت اسرائیل خواست که به شیعیان فلسطین اشغالی اجازه دهد که به زیارت اماکن مقدسه در عراق؛ مانند «نجف» و «کربلا» یا اماکن مقدس دیگر در ایران، مانند «قم» بروند، اما حکومت و دستگاه امنیتی به شدت این درخواست را رد کرد.
اخیراً به دلیل سفر برخی از اعضای عرب کنیسه به سوریه و لبنان، قانونی در اسرائیل به تصویب رسید که در آن اسرائیلیها اجازهی سفر به کشورهایی مانند ایران که به صراحت دشمنی خود را با اسرائیل اعلام میکنند و مایل به پاک کردن آن از نقشهی جهان هستند، را ندارند.
زنگ خطر
مدرسهی عالی علوم دینی در قدس اشغالی در نوزدهم اکتبر سال گذشته، خلاصهی پژوهشی با عنوان «ایا شیعیان بیشتر خواهند شد؟» را منتشر نمود، که توسط پروفسور بیرتس حاییم ارولیه استاد دینشناسی تطبیقی انجام شده بود. این پژوهش که پارههایی از آن در سایت مدرسهی عالی علوم دینی منتشر شد، هشدار میدهد که تشیع در مناطق عربی پرجمعیت، مخصوصاً در منطقهی النقیب در حال گسترش است. این پژوهش یادآور میشود که بیشتر ساکنان عرب این منطقه را صحرانشینها تشکیل میدهند، که نسبت رشد جمعیت و زاد و ولد آنها به 8/5 درصد میرسد، که از بالاترین درصدهای رشد در جهان به شمار میاید. بدین ترتیب جمعیت صحرانشینها هر 14 سال دو برابر میشود. و در صورتی که پیشگیریهای لازم صورت نگیرد، ممکن است باعث تشکیل یک حکومت شیعی در فلسطین اشغالی شود!
در پایان بخش منتشر شدهی این گزارش آمده است: وجود شیعیان در اسرائیل رخنه و نفوذ به آن است و نباید فراموش کرد که به جز وجود تاریخی شیعیان در سرزمین تاریخی فلسطین، انتشار تشیع در اسرائیل به چالش وخیم و بحرانی میان اسرائیل و حزبالله و پیروزی چندبارهی این حزب در مواجهه با اسرائیل منجر میشود. این مساله باعث شده تا جوانان عرب درون سرزمین فلسطین و مخصوصاً مناطق معروف به عربهای 48 نگاه بسیار مثبتی به مذهب تشیع پیدا کنند. این عربها از رفتار حکومت اسرائیل در برخورد با آنها و محرومیت آنها از بسیاری اعتبارهای مالی یا اقتصادی یا اجتماعی که یهودیان در فلسطین اشغالی از آنها بهره میبرند و همچنین برخوردهای نژادپرستانهی حکومت با آنان آزرده شدهاند، که این امر باعث شده تا در بسیاری از این جوانان نسبت به حزبالله که یک حزب شیعی است یک عشق درونی به وجود اید.
گفتمان دینی سیاسی ایران
پروفسور گال تال استاد پژوهشهای اسلامی در دانشگاه حیفا در گزارشی که در همین موضوع تهیه کرد، بر این نکته تاکید میکند که کشورهای عربی که با اسرائیل توافقنامهی صلح امضا کردهاند، اساساً کشورها و نظامهایی سنی هستند؛ کشورهایی مانند مصر که در سال 1979 با اسرائیل پیمان صلح امضا کرد. همچنین بسیاری از کشورهای عربی سنی دیگر مانند مراکش و الجزایر یا حتی شماری از کشورهای حوزهی خلیج فارس که بیشترین تلاش را برای ایجاد روابط با اسرائیل انجام دادهاند، کشورهایی سنی مذهب هستند، در حالی که شیعیان از همان لحظهی آغازین تاسیس اسرائیل به شدت با آن از در دشمنی در آمدند.
تال این دشمنی را به آن چه «گفتمان دینی سیاسی» ایران خواند، مربوط میداند و آن را ناشی از تلاش ایران برای سیاسی کردن دین و پوشاندن لباس سیاست به آن و تلاش برای حضور در تمام عرصهها دانست تا در نهایت منافع ایشان حفظ شود و جریان انقلاب شیعی ایرانی گستردهتر گردد.
حماس
روزنامهی اسرائیلی شبه رسمی یدیعوت احارنوت در گزارشی که به «منابع مطلع» نسبت داد، نوشت: شیعیان در اسرائیل مهمترین گروهی بودند که با گروههای اسلامی فلسطینی در درون مرزهای 67، از جمله حماس و برخی گروههای دیگر همکاری نمودند.
این گزارش به وجود ارتباط تاریخی میان عربهای شیعی فلسطین اشغالی که از دیرباز در این سرزمین ساکن هستند با این گروهها، به ویژه جنبش «حماس» اشاره میکند. در آغاز تاسیس اسراییل دو مذهب تشیع و تسنن در کنار هم با حضور یهودیان در سرزمین فلسطین مبارزه کردند. این «اتحاد نیرومند اسلامی» (آنگونه که رسانههای عمومی اسرائیل از آن یاد میکنند) پس از اخراج مردم فلسطین از سرزمینشان و اشغال مناطقی از کرانهی غربی و غزه در سال 1967، نیز پایدار ماند.
این گزارش در ادامه، بر اساس اطلاعاتی که از واحد پژوهشهای شیعی در موساد دریافت کرده است از 8 یگان سری پرده برمیدارد که عربهای شیعهی اسرائیل به شکلی سری و برای ایجاد هماهنگی میان جنبشهای مقاومت اسلامی و به ویژه «حماس» تشکیل دادهاند. اما رژیم صهیونیستی به دلایلی که آنها را «تاکتیکی» و سری نامیده و تنها رهبران و رؤسای تشکیلات امنیتی اسرائیل از آنها باخبرند، تاکنون اقدامی برای دستگیری اعضای این یگانها ننموده است.
جالب اینجاست که این یگانها عملیاتهایی را در قلب فلسطین اشغالی طراحی و اجرا نمودند، که وزیر امنیت داخلی اسرائیل به آنها اعتراف نمود و اشاره کرد: «عربهایی که به اعضای تشکلهای مسلح فلسطینی یاری میرسانند از عربهای شیعی یا عربهایی که به صورت سری به این مذهب گرایش دارند؛ هستند، که برای ضربه زدن به اسرائیل، پیمانهای شیطانی تشکیل دادند.»
او از 73 عملیات نظامی گفت که به قصد ضربه زدن به امنیت اسرائیل در فاصلهی بین سالهای 1996 تا نیمههای سال 2006 در اسرائیل یا مرزهای آن یا در مراکز بازرسی که در مناطق اشغالی قرار دارند، انجام شدهاند و در آنها عربهای اسرائیلی شیعی با سنیهای «حماس» یا دیگر تشکلهای مسلح فلسطینی؛ مانند جهاد اسلامی همکاری کردهاند. این مساله باعث شده تا سرانِ تشکیلات امنیتی در تلآویو خواستار ریشه کن کردن شیعیان در اسرائیل شوند. در اوضاع امنیتی کنونی و با توجه به پیروزی «حماس» و ادارهی حکومت فلسطین توسط آن و همچنین فشارهای نظامی که سربازان اسرائیلی علیه فلسطینیها و لبنانیها وارد میسازند، وجود شیعیان در اسرائیل یک خطر امنیتی به شمار میاید.
چیزی که باعث شد تا اسرائیل در رفتار با شیعیان دقت بیشتری در پیش بگیرد، این بود که شماری از شیعیان در حساسترین نهاد اسرائیل؛ یعنی ارتش حضور داشته و شبههای مبنی بر همکاری آنها با «حزبالله» برای آسیب رساندن به امنیت اسرائیل وجود دارد. به طور مثال سایت اینترنتی «اسرائیل امروز» در گزارشی اعلام کرد که شیعیان به ارتش رخنه کردهاند و بارزترین نشانهی آن سرهنگ عمرالهیب است که یکسالونیم پیش به جرم جاسوسی به سود «حزبالله» محاکمه و به 15 سال زندان محکوم شد. این سایت ادعا کرد که «الهیب» در گروه «شیعه در دل» عضو بوده و اطلاعاتی از ارتش اسرائیل را به حزبالله منتقل نموده است. البته دادگاه نظامی هیچکدام از این مسائل را در فهرست اتهامهای «الهیب» نیاورد و تنها او را به رساندن اطلاعات به «حزبالله» در برابر رشوههای مالی و مواد مخدر متهم کرد.
تلویزیون رژیم صهیونیستی در برنامهی «لوندون فاکیرشنباوم» که یکی از برنامههای تحلیلی مهم به شمار میاید، گزارشی دربارهی احتمال وجود واحدهای شیعی در ارتش که به «حزبالله» اطلاعات میرسانند را پخش کرد. در این گزارش به جنگ اخیر رژیم صهیونیستی علیه لبنان اشاره و عنوان شد که روش و شیوهی رویارویی «حزبالله» با اسرائیل به گونهای بود که نشان میداد «حزبالله» به مقدار زیادی از اسرار نظامی و استراتژیک ارتش اسرائیل آگاهی دارد. این مساله باعث شد تا به ارتش اسرائیل زیانهای سختی وارد اید و چندین فرماندهی اسرائیلی از منصب خود کنار گذاشته شوند، که از آن جمله میتوان به ژنرال اودی ادام، فرماندهی منطقهی شمالی اشاره کرد که به جای او ژنرال موشیه کبلینسکی منصوب گردید.
از این رو رخنه در گروهها و تجمعهای شیعی در فلسطین اشغالی و گرفتن حاشیهی امنیت از آنها و ستاندن آزادی اعطا شده به آنها ضروری به نظر میرسید، بهویژه آنکه پارهای از آنها در تلاش بودند تا دین را با سیاست درهم آمیزند و در خفا و به صورت پنهانی به این مذهب گرویدهاند و مراسم و مناسک مذهبی خود را مخفیانه انجام میدادند.
نبرد سایبر
سایت اینترنتی دیبک در گزارشی اعلام کرد: «یگانهای الکترونیکی وابسته به اطلاعات ایران فعالیتهای قابل توجهی در این زمینه دارند. این سایت ادامه داد که این یگانها موفق شدهاند تا با شیعیان ارتباط برقرار کنند و ایات، احادیث و آموزههای دینی که شیعیان فلسطین اشغالی به آنها احتیاج دارند را به شیعیان میرسانند. این دقیقاً همان کاری است که دهها گروه دینی تندرو مانند گروه تندروی «حریدیم» یا گروه «ستارهی یهودی» یا «قلب مقدس» در گذشته انجام دادند. این گروهها به سیستم پست الکترونیکی کاربران «یاهو» و «هات میل» که بزرگترین سیستمهای پست الکترونیکی جهان به شمار میایند، نفوذ میکردند و آنها را به یهودی شدن تشویق میکردند. پارهای از این گروهها توانستند، در کار خود در بسیاری از کشورهای آفریقایی، به ویژه کشورهای آفریقای غربی و میانه و آمریکای جنوبی که شرایط اجتماعی و معیشتی در آنها نابسامان است، موفق باشند.
این مساله باعث شد که یکی از روسای دستگاه امنیتی رژیم صهیونیستی اعتراف کند که ایرانیها به خوبی و با مهارت تمام از دشمنانشان درس گرفتهاند. اسرائیل اولین کشوری بود که سیاست چت و گفتوگوهای الکترونیکی را بهکار گرفت و در این راه به بسیاری از اهداف خود جامهی عمل پوشاند. به طور مثال رژیم صهیونیستی تنها به یهودی کردن فقرا از طریق گفتوگویهای الکترونیکی اکتفا نکرد، بلکه از همان طریق توانست جاسوسهایی برای خود پرورش دهد. اسرائیل نامههای کدگذاری شده برای آنها میفرستاد و در سختترین شرایط و به ویژه در زمان رویارویی مسلحانه با فلسطینیها آنرا بهکار میگرفت و با آنها ارتباط برقرار میکرد.
این ارتباطهای اینترنتی صدای بسیاری از روسای رژیم صهیونیستی را درآورد. بهویژه که ایران سلاح آنها را بهکار گرفته بود. این مساله باعث شد که فرماندهی کنونی ارتش اسرائیل ژنرال دان حالوتس از دولت بخواهد، که اوضاع مالی و شرایط معیشتی اعضای یگانِ جنگ الکترونیکی رژیم صهیونیستی را بهبود ببخشند، که تقاضای او پذیرفته شد و 500 میلیون شیکل؛ یعنی نزدیک به 110 میلیون دلار برای ارتقای فعالیتهای این یگانها و مواجهه با تشیع الکترونیکی که ایرانیها در پیش گرفتهاند اختصاص داده شد که در عرض دو سال در این واحدها هزینه شود. اینکار در شرایطی که تهران بودجه و پول زیادی را برای ارتقای فعالیتهای یگانهای الکترونیکی هزینه مینمود و برای ارتباط با شیعیان در اسرائیل از آنها استفاده میکرد، برای اسرائیل ضروری مینمود.
سایت اینترنتی دیبکا از هشدار یکی از روسای امنیتی اسرائیل دربارهی رخنهی ایرانیها خبر داد. بهویژه آنکه ایرانیها در رخنه به سیستم پست الکترونیکی که عربهای فلسطین اشغالی یا دیگر اسرائیلیها بهکار میگرفتند، موفق بودهاند.
چه میشود؟!
اینها نظریههای کارشناسان بود، اما مساله اصلی همچنان پابرجا خواهد بود: ایندهی شیعیان در فلسطین اشغالی چگونه خواهد بود؟ ایا رژیم صهیونیستی آنها را به عنوان یک نیروی دینی تاثیرگذار به رسمیت خواهد شناخت؟ ایا ارتباط شیعیان با تهران ادامه خواهد یافت؟ همچنین یک سوال مهم باقی میماند: اسرائیل با پیگیری مسالهی «نشت» اطلاعات و دست داشتن شیعیان در این قضیه، چه اهدافی را دنبال میکند؟ چرا همهی آن را در قالب یک پژوهش کلی گرد نمیآورد؟ ایا هدف اسرائیل از روکردن این مسئله، وارد آوردن فشار دیپلماتیک بر رژیم حاکم بر تهران است؟ مهمتر از همه ایا این مساله پس از چراغ سبز سوریه به ایجاد روابط با رژیم صهیونیستی و قبول آن از سوی اسرائیل، میتواند اهرم فشاری برای عادیسازی روابط اسرائیل با ایران باشد؟
سو تیتر
اخیراً به دلیل سفر برخی از اعضای عرب کنیسه به سوریه و لبنان، قانونی در اسرائیل به تصویب رسید که در آن اسرائیلیها اجازهی سفر به کشورهایی مانند ایران که به صراحت دشمنی خود را با اسرائیل اعلام میکنند و مایل به پاک کردن آن از نقشهی جهان هستند، را ندارند.
چیزی که باعث شد تا اسرائیل در رفتار با شیعیان دقت بیشتری در پیش بگیرد، این بود که شماری از شیعیان در حساسترین نهاد اسرائیل؛ یعنی ارتش حضور داشته و شبههای مبنی بر همکاری آنها با «حزبالله» برای آسیب رساندن به امنیت اسرائیل وجود دارد.
امید انقلاب :: شهریور 1388 - شماره 403
کریمی که جهان پاینده دارد تواند حجتی را زنده دارد
دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی