0

تايپك شيعه شناسي

 
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:تايپك شيعه شناسي
پنج شنبه 16 شهریور 1391  12:19 AM



نگاهی به زندگی حاج شیخ علی اكبر نهاوندی کتاب عبقری الحِسان از مشهورترین کتابهای نوشته شده حول مشرف شدگان به محضر امام زمان علیه السلام است. با اینکه نام کامل این کتاب"العبقری الحسان فی احوال مولانا صاحب الزمان " است ولی متن و مضمون آن چندان با این نامگذاری سازگار نیست.
چرا که رکن اصلی این کتاب حول مشرف شدگان به محضر کثیر الانوار حضرت حجت- علیه و علی آبائه السلام- است و به جز مطالب پراکنده ای که پیرامون وجود نازنین امام زمان در این کتاب میتوان یافت چندان به احوال حضرت خاتم الاوصیاء – صلی الله علیه و آبائه الاتقیاء- مربوط نمی شود. بنده اگر به جای مولف علامه ی این کتاب بودم نام این کتاب تحسین برانگیز خود را " عبقری الحِسان فی مَن لقی صاحبَ الزمان" می گذاشتم. چه اینکه ملاقات اعم از برخورد در خواب و در بیداری و در عالم کشف و شهود نسبت به شخص ملاقات شونده است. در هر حال کتاب متشکل از چند بخش است که در هر قسمت به ذکر داستانهای مخصوص به همان فصل دست یازیده شده است.
مرحوم نهاوندی در دو بخش اول این کتاب که مختص تشرفات به حضور حضرت ولی عصر است ۲۰۵ حکایت زیبا را از گذشتگان و معاصرین نقل کرده است.در بخش سوم ۱۷ مورد مشاهده ی حضرت صاحب الامر امده است. بخش سوم مختص مکاشفات و مشاهدات است.بخش چهارم به رویاهای صادقه و راستین اختصاص یافته است و در اینجا هم ۳۰ حکایت جذاب نقل شده . بخش پنجم کتاب مربوط به تجلیات حضرت ولی عصر-عجل الله فرجه- می باشد.در این قسمت ۵۵ حکایت نقل شده و در بخش پس از ان که "توسلات" نام دارد ۲۰ مورد قضیه ی مرتبط با بحث ذکر گردیده است.بخش پایانی کتاب مخصوص " ملازمان رکاب و سفیران" حضرت حجت علیه السلام است و در این قسمت هم ۴۸ داستان و حکایت توسط مولف بزرگوار کتاب نقل شده است.
آیت الله حاج شیخ علی اكبر نهاوندی در سال ۱۲۷۸ هـ . ق. در شهرستان نهاوند دیده به جهان گشود. او كودكی را در دامن خانواده‌ای مذهبی پشت سر گذاشت و در نوجوانی وارد حوزه علمیه نهاوند شد. وی دروس مقدماتی را نزد شیخ جعفر بروجردی و حاج ملا محمد سره‌بندی آموخت، سپس به بروجرد هجرت نمود و دروس سطح را نزد شیخ آقا حسین شیخ الاسلام، آقا ابراهیم بن مولی حسن تویسركانی، سید ابوطالب و دیگران فرا گرفت. آیت الله نهاوندی برای ادامه تحصیل به حوزه علمیّه مشهد مقدس راه یافت و در درس شیخ عبدالرحیم بروجردی، آقا میرزا سید علی حائری یزدی و حاج شیخ محمد تقی بجنوردی مشهدی شركت كرد. وی مدتی نیز برای كسب‌ دانش در اصفهان به سر برد، سپس به حوزه علمیه تهران رفت و در مجلس درس حاج میرزا حسن آشتیانی، میرزا عبدالرحیم نهاوندی و میرزا محمد اندرمانی حضور یافت.
او در حوزه علمیه تهران، فلسفه و علوم معقول را نزد میرزا محمد رضا قمشه‌ای، میرزا ابوالحسن جلوه و حیدر خان نهاوندی آموخت. سپس به عتبات عالیات هجرت نمود و در سامرا، در درس میرزا محمد حسن شیرازی شركت كرد. او در سال ۱۳۰۸ هـ . ق به حوزه علمیه نجف عزیمت كرد و در درس سید محمد كاظم طباطبایی یزدی، آخوند خراسانی، شیخ محمد طه نجف، میرزا حبیب الله رشتی، شیخ الشریعه اصفهانی، شیخ محمد حسن مامقانی، مولی لطف الله مازندرانی و حاجی نوری (صاحب مستدرك) شركت كرد.[۱]

آیت الله العظمی مرعشی نجفی (ره) در مورد آیت الله نهاوندی چنین فرموده است:

او مهارت ویژه‌ای در علم حدیث و مقدمات آن مانند علم رجال و علم درایه داشت. وی فقیهی اصولی و متكلمی مفسر بود. ایشان هم درس پدرم، علامه آیت الله سید شمس الدین محمود حسینی مرعشی نجفی (متوفا: ۱۳۳۸ هـ . ق.) بود، و در درس بسیاری از بزرگان شركت می‌كرد.[۲]
شیخ علی اكبر نهاوندی در اواخر ماه ذیقعده سال ۱۳۱۷ هـ . ق، به سبب مریضی، به ایران بازگشت و یك ماه و نیم در تبریز ماند، سپس به نهاوند رفت و تا نیمه ماه ذیحجه سال ۱۳۲۲ هـ . ق، در آن جا ماند؛ سپس در ابتدای محرم سال ۱۳۲۳ هـ . ق، به تهران رفت و ۶ سال در تهران اقامت كرد.
او در سال ۱۳۲۸ هـ . ق، به مشهد رفت. وی در مسجد گوهرشاد نماز می‌خواند و هر شب، ‌بعد از نماز منبر می‌رفت. سخنان ایشان تأثیر به سزایی بر مردم می‌گذاشت. او بیشتر عمرش را به نگارش كتاب سپری نمود.

اساتید

۱. میرزا حبیب الله رشتی: وی دانشمند و محقق ژرف‌نگر و از بزرگ فقیهان جهان تشیّع بود كه زهدش زبانزد خاص و عام بود. ایشان صاحب ده‌ها اثر ارزشمند در موضوعات مختلف می‌باشد.
۲. آیت الله شیخ ملاّ علی نهاوندی (مؤسس نهاوندی): وی از مراجع بزرگ تقلید شیعه و در علم اصول صاحب نظر بود. او به دلیل سلیقه خاصی كه در علم اصول داشت، به آیت الله موسس معروف بود. وی دارای تألیفات بسیاری از جمله: تشریح الاصول الصغیر، تشریح الاصول الكبیر می‌باشد.
۳. سید ابوالقاسم اشكوری، نویسنده كتاب جواهر العقول.
۴. آخوند خراسانی، نویسنده كتاب كفایه الاصول: او از مراجع بزرگ تقلید و مدرّس كم نظیر حوزه علمیّه نجف و از سلسله حماسه سازان تاریخ معاصر ایران بود. از وی تألیفات متعددی به جای مانده است.
۵. حاج میرزا حسین خلیلی تهرانی.
۶. شیخ محمد حسن مامقانی.
۷. سید محمد كاظم طباطبایی یزدی، نویسنده كتاب العروه الوثقی و ده‌ها اثر ارزنده دیگر: او از بزرگترین مراجع و علمای زمان خود بود.
۸. شریعت اصفهانی (شیخ الشریعه).
۹. شیخ محمد طه نجف.
۱۰. حاج میرزا حسین نوری: او یكی از بزرگان محدثین شیعه و نویسنده كتاب «مستدرك الوسایل و مستنبط المسائل» و ده‌ها اثر ارزنده دیگر بود.

مشایخ روایی آیت الله نهاوندی

۱. میرزا حبیب الله رشتی.
۲. شیخ الشریعه اصفهانی.
۳. سید ابوالقاسم اشكوری.
۴. سید حسین كوه كمری.
۵. سید مرتضی كشمیری.
۶. حاج میرزا حسین نوری.

راویان حدیث از حاج شیخ علی اكبر نهاوندی

۱. سید شهاب الدین مرعشی نجفی (۱۲۷۶ ـ ۱۳۶۹ ش.) او از مراجع بزرگ تقلید شیعه و صاحب ده‌ها اثر ارزشمند و مؤسس «كتابخانه بزرگ آیت الله العظمی مرعشی نجفی» در قم است.
۲. شیخ محمد شریف رازی (۱۳۶۴ هـ. ش.) نویسنده كتاب ارزشمند «گنجینه دانشمندان».
۳. شیخ محمد علی اردوبادی.
۴. سید علی نقی فیض الاسلام (مترجم نهج البلاغه).

تألیفات

۱. البنیان الرفیع (اخلاق ربیعی)
این كتاب در قطع وزیری و در یك مجلّد به صورت چاپ سنگی و در ۳۲۴ صفحه به چاپ رسیده است. تاریخ شروع نگارش این كتاب سال ۱۳۳۷ هـ . ق. و تاریخ اتمام آن سال ۱۳۴۱ هـ . ق. است. این كتاب در شرح احوال ربیع بن خثیم معروف به خواجه ربیع است و متشكّل از یك مقدمه و هشت باب و یك خاتمه است. باب اول: در ردّ اشكالاتی است كه به خواجه ربیع وارده شده است. باب دوم: ‌در بیان قرائنی است كه دلالت بر خوبی وی دارد. باب سوم: ‌در بیان عبارات علمای علم رجال در مورد خواجه ربیع است و در باب چهارم: سخنانی از خواجه ربیع آورده شده است. كه همگی دلالت بر نیكویی وی دارد و در باب پنجم: حكایاتی از او كه دلالت بر ممدوح بودن وی است، آمده و در باب ششم: صفات نیكوی او آورده شده است. باب هفتم: متضمّن حالات زهّاد ثمانیه (هشت زاهد بزرگ) است كه خواجه ربیع یكی از آن‌هاست و در باب هشتم: كیفیت بنای مقبره خواجه ربیع و در خاتمه نیز آداب زیارت قبور مؤمن و صالحان آمده است.
۲. جنّهُ العالیه و جعبهُ الغالیه؛ نگارش این كتاب در سه جزء و در سال ۱۳۴۱ هـ . ق. به اتمام رسید و هر سه جزء در یك مجلّد به قطع رحلی و چاپ سنگی به چاپ رسید. این كتاب كشكولی است كه مطالب مختلف در آن شماره گذاری شده و هر جزء آن مشتمل بر ۳۳۳ مطلب از مطالب مختلف كه شامل: حكایات، مواعظ، تفاسیر غریبه، تأویلات عجیب، نصایح، منامات، معالجات و مناظرات و ... است.
۳. جنّتان مدهامّتان این كتاب در قطع رحلی و در دو جزء به صورت چاپ سنگی به چاپ رسیده است. جزء اول (الجنه الاولی) ۲۰۹ صفحه و جزء دوم (الجنّه الثانیه) ۲۰۶ صفحه است. جزء اول مشتمل بر ۵۰۴ جوهره و جزء دوم مشتمل بر۵۴۱ جوهره است.
هر جوهره از این كتاب در مورد مسائل مختلفی از عقاید و اخلاق و عرفان و ... است.
۴. راحه الرّوح یا كشتی نجات؛ این كتاب شرحی است برحدیث شریف نبوی كه در كتاب‌های شیعه و اهل سنت آمده است كه پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: مثل أهل بیتی كمثل سفینه نوحٍ من ركبها نجی و من تخلّف عنها غرق؛ اهل بیت من به مثابه كشتی نوح‌اند كه هر كس بر آن سوار شد، نجات یافت و هر كه از آن واماند، غرق گردید.
این كتاب به قطع وزیری و در ۵۱۲ صفحه توسط كتاب فروشی جعفری، مشهد به چاپ رسید. نگارش كتاب در سال ۱۳۴۱ هـ . ق. به پایان رسید.
۵. خزینه الجواهر فی زینه المنابر، این كتاب در سه بخش؛ اصول دین، فروع دین و اخلاق، نگارش یافته و در هر بخش، آیات، روایات، مواعظ و حكایات مربوط به آن بخش به ترتیب آورده شده است. این كتاب مشتمل بر شرح و تفسیر ۴۰ آیه و ۷۷ روایت و ۸۰ موعظه و ۲۰۰ حكایت است.
نگارش این كتاب در سال ۱۳۳۶ هـ . ق. به پایان رسید و به قطع وزیری و در ۷۲۲ صفحه، از طرف انتشارات كتابفروشی اسلامیه به زیور طبع آراسته گردیده است.
۶. گلزار اكبری و لاله زار منبری، این كتاب در ۱۱۴ فصل ـ به عدد سوره‌های قرآن ـ تنظیم شده و هر فصل آن به«گلشن» نام‌گذاری گردیده است. در واقع، این كتاب كشكولی است از مطالب مختلف، با این تفاوت كه مطالب آن بر اساس موضوع هر گلشن و فصل، دسته بندی و مطالب هم سنخ در یك گلشن و پشت سر هم آورده شده است؛ برخلاف كشكول‌های رایج كه مطالب پراكنده در آن پشت سرهم و بدون باب بندی آمده است. این كتاب در سال ۱۳۴۴ هـ . ق. نوشته شد و در چاپخانه حاج محمدعلی علمی به قطع وزیری و در ۶۶۷ صفحه چاپ شده است.
۷. انوار المواهب، این كتاب در قطع رحلی و به صورت چاپ سنگی، در چهار جزء است كه در یك مجلّد به چاپ رسیده است. موضوع آن، مناقب و فضائل معصومین ـ علیهم السلام ـ است. جزء اول آن در فضائل و مناقب پیامبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله ـ و جزء دوم در فضائل حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ و جزء سوم در مناقب امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ و جزء چهارم در مناقب و فضائل امام دوم تا امام یازدهم ـ علیه السلام ـ است.
تاریخ شروع این تألیف سال ۱۳۳۴ هـ . ق. و تاریخ اتمام آن سال ۱۳۴۰ هـ . ق. است. مجموع صفحات این كتاب ۵۶۹ صفحه است.
۸. العبقری الحسان فی تواریخ صاحب الزمان (عج)، این مجموع در قطع رحلی به صورت چاپ سنگی و در دو مجلّد به چاپ رسیده و در شرح احوال حضرت ولی عصر (عج) است. این كتاب به گفته مؤلف به منزله جلد دوم كتاب انوار المواهب است. این كتاب در پنج قسمت نگارش یافته و هر قسمت آن به «بساط» نامگذاری شده است.
۹. جواهر الكلمات (جواهر الزواهر فی شوارد النوادر) این كتاب در قطع رحلی و و در دو جزء و به صورت چاپ سنگی به چاپ رسیده است.
۱۰. وسیله النجات و عناوین الجمعات فی شرح دعاء السمات، این اثر شرحی است بر دعای سمات و دارای مقدمه‌ای است در مورد دعا و اهمیت آن. نگارش این كتاب در سال ۱۳۳۱ هـ . ق. به پایان رسید. این كتاب در ۳۲۰ صفحه وزیری از طرف انتشارات نهاوندی به چاپ شده است.
۱۱. انهار النوائب فی اسرار المصائب.
۱۲. حاشیه فرائد الاصول علی المبحث البراءه.
۱۳. رساله الحقیقه و المجاز.
۱۴. وسائل العبید الی مراحل التوحید.
۱۵. رشحه الندی فی مسأله البداء.
۱۶. صلاه المسافر (تقریردرس شیخ محمد طه نجف).
۱۷. طور سینا در شرح حدیث كسا.
۱۸. الفتح المبین فی ترجمه الشیخ علی الحزین.
۱۹. الفوائد الكوفیه فی ردّ الصوفیه.
۲۰. كشف التطیه عن وجوه التسمیه.
۲۱. لمعات الانوار فی حلّ مشكلات الآیات و الاخبار.
۲۲. مفرح القلوب و مفرّج الكروب.
۲۳. المواریث (تقریر درس سید محمد كاظم طباطبایی یزدی).
۲۴. النفخات العنبریّه فی البیانات المنبریّه.
۲۵. الید البیضاء فی مناقب الامیر و الزهرا ـ علیهم السلام ـ.
۲۶. الیاقوت الاحمر فی من رأی الحجه المنتظر (عج).
۲۷. سبع المثانی، در مناقب حسن اول تا حسن الثانی (پیشوایان دهگانه).
۲۸. العسل المصفی فی نكت اخبار مناقب المصطفی.
۲۹. الكواكب الدّری فی نكت اخبارمناقب امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ.[۳]

توجه به ادبیات

حاج شیخ علی اكبر نهاوندی علاقه فراوانی به شعر و قطعات ادبی و جملات و عبارات موزون اعم از ادبیات عرب و فارسی داشته. این علاقه از ذكر و نقل اشعار فراوان و كلمات حكمت آموز در كتاب‌های متعدّد ایشان، به وضوح مشاهده می‌شود. او همواره در مقالات خویش، سعی در ارائه معانی بلند در قالب نثری مسجّع و موزون داشت و از قلمی شیوا و روان برخوردار بود.

ویژگی‌های اخلاقی

یكی از مؤمنین[۴] می‌گوید: حدود چهل سال قبل كه در شهربانی آن زمان در تهران مشغول خدمت بودم، یك شب هنگام گشت شبانه به شخصی برخورد كردم كه پس از كمی صحبت معلوم شد كه كلیمی مذهب است. ایشان پس از این كه فهمید بنده نهاوندی هستم، به تعریف و تمجید از اهالی نهاوند پرداخت و گفت: عالم دینی شما حق بزرگی برگردن ما كلیمی‌ها دارد. گفتم: چطور؟ گفت: من از كلیمی‌های مشهد هستم، چند سال پیش عده‌ای از متعصبین ناآگاه هنگام برپایی یكی از مراسم مذهبی ما، نقشه برهم زدن مراسم را در نهاوند كشیده بودند، وقتی این حمله در حال شكل‌گیری بود، ما چاره‌ای جز این ندیدیم كه جریان را به اطلاع شیخ علی اكبر نهاوندی كه نفوذ و محبوبیت فراوانی در بین مردم داشت، برسانیم. ایشان پس از اطلاع، سراسیمه خود را به محل رساند و پس از دعوت نمودن همگان به آرامش، سخنرانی غرّایی درباره مقام حضرت موسی ـ علیه السلام ـ و نحوه برخورد با اقلیت‌ها و این كه یهودیان این مراسم را به استناد كدام یك از آیات تورات به جای می‌آورند، ایراد نمود. كلیمیان چنان تحت تأثیر كلمات و وسعت اطلاعات او قرار گرفتند، كه اشك از دیدگانشان جاری شد. برخی از آنان گفتند: گوئیا موسی ـ علیه السلام ـ زنده گشته و احكاممان را به ما تعلیم می‌دهد. آن عده از مسلمانان نیز از كار خود پشیمان شدند و متفرق گشتند.

سخت كوشی در راه تحصیل علم

آیت الله نهاوندی می‌نویسد: خواجه عبدالله انصاری در «نفحات الانس» می‌گوید:
«من سیصد هزارحدیث یاد دارم با هزار هزار اسناد. آنچه من در طلب حدیث حضرت مصطفی ـ صلی الله علیه و آله ـ كشیم هرگز از احدی نكشیده، یك منزل از نیشابور تادیزباد باران می‌آمد و من برای آن كه جزوه‌های حدیث خیس نشود در حال ركوع راه می‌رفتم و آنها را در زیر شكم نهاده بودم. شب در نور چراغ، حدیث می‌نوشتم و فراغت نان خوردن را نداشتم، مادرم نان پاره و لقمه می‌كرد و در دهان من می‌نهاد.
نظیر حالت خواجه از برای خود حقیر نیز اتفاق افتاد. در سال ۱۳۱۸ هـ . ق. كه از نجف اشرف بیرون آمده و به جانب بلاد عجم می‌آمدم، آب طغیان نمود و سد كاظمین و بغداد را خراب نمود و از حدود بغداد تا حدود سرای خاكستری را آب گرفته بود. قُفّه[۵] در میان آب انداخته و زوّار و عابرین را عبور می‌دادند. حقیر در میان قفّه به پا ایستاده و مؤلفات فقه و اصول خود را در ساروقی[۶] بسته و بالای سرخود نگه داشته بودم كه اگر فرضاً غرق شدم، اول خود غرق شوم بعد از آن نوبت به آن مؤلفات برسد و تا به حال كه این مقام را تحریر می‌نمایم و مقارن ظهر روز یكشنبه بیست و یكم ماه شعبان المعظم سال ۱۳۴۱ هـ . ق. است، اگر مدعی شوم كه در منزل خود از بدو تحصیل تا حال غذایی با فراغت بال صرف ننموده، به جهت اشتغال به مطالعه كتب و نوشتجات، همانا ادعایی قریب به صدق نموده‌ام. از خداوند توفیق آن چه را دوست دارد و مورد رضایت اوست مسئلت دارم.[۷]

وفات

وی عاقبت در روز سه شنبه نوزدهم ربیع الثانی سال ۱۳۶۹ هـ . ق در ۹۱ سالگی چشم از جهان فروبست. با اعلام وفات این بزرگ مرد از مأذنه مساجد و حرم رضوی، مردم دسته دسته به كوچه‌ها و خیابانها ریختند و بدن مطهر این عالم ربانی را با اندوه و ماتم فراوان تشییع نمودند.
پیكر پاك ایشان در «دار السعاده»، درجوار مرقد مطهر امام رضا ـ علیه السلام ـ نزدیك قبر شیخ مرتضی آشتیانی، طرف پایین پای مبارك حضرت رضا ـ علیه السلام ـ در صحن جدید، متصل به درب حرم مطهر به خاك سپرده شد.

پی نوشت ها:

[۱] . ریحانه الادب، ج ۶، ص ۲۶۹ ـ ۲۷۰.
[۲] . المسلسلات فی الاجازات، ص ۳۷۶ ـ ۳۷۷.
[۳] . معجم مؤلفی الشیعه، ص ۴۲۲ و ۴۲۳.
[۴] . همان.
[۵] . قفه: قایق، زورق.
[۶] . ساروق، پارچه چهارگوش، سفره.
[۷] . نهاوندی، شیخ علی اكبر، جنه العالیه، ج ۲، ص ۵۳ ـ۵۴، شماره ۱۳۱.

تلخيص از كتاب گلشن ابرار، ج ۳، ص ۲۹۳
www.bfnews.ir

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها