پاسخ به:تايپك شيعه شناسي
چهارشنبه 15 شهریور 1391 2:18 AM
|
استاد برجسته و مدرس سطح عالى حوزه علمیه قم، مرحوم آیةاللّه حاج شیخ احمد پایانى قدسسره در سال 1306 شمسى در خانوادهاى مذهبى در اردبیل پا به عرصه وجود نهاد. تولد: 1306 شمسى محل تولد: اردبیل وفات: 1375 شمسى مزار: قم، حرم مطهر فاطمه معصومه سلاماللّهعلیها عمر: 69 سال اساتید: حضرات آیات عظام بروجروى، حجت کوهکمرى، محققداماد، مرعشى نجفى، سلطانى طباطبایى و....شاگردان: بسیارى از فضلاى معاصرآثار: ارشادالطالب الى حقائق المکاسب، شرح کفایةالاصول، رساله عقد الفضولى، رساله احکام الاراضى و اقسامها، فهرست جامع الشتات میرزاى قمى و....ولادت: استاد برجسته و مدرس سطح عالى حوزه علمیه قم، مرحوم آیةاللّه حاج شیخ احمد پایانى قدسسره در سال 1306 شمسى در خانوادهاى مذهبى در اردبیل پا به عرصه وجود نهاد.پدر ایشان از گروه مهاجرینى بود که براى رهایى از ظلم و ستم حکومت کمونیستى شوروى سابق و به منظور حفظ معتقدات و آداب و رسوم دینى تن به هجرت داده و در اردبیل ساکن گردید. دوران تحصیل: ایشان آموزش وآموختن را از مکتبخانه آغاز کرد و در آن مکان با فنون مختلف قرائت قرآن و تجوید کامل آن و خواندن و نوشتن زبان فارسى آشنا گردید. پس از آن به مدرسه تازه تأسیس دولتى رفت و تا ششم ابتدایى تحصیل نمود.ورود به حوزه علمیه: علاقه و عشق به تحصیل علوم دینى و نیز تشویق و توصیه برخى دوستان باعث شد تا از سنین نوجوانى راهى حوزه علمیه گردد. آیةاللّه پایانى با قلم خود بخشهایى از دوران تحصیل خود را تحریر کرده که در این جا به اختصار به آن مىپردازیم.«تقریباً در حدود پانزده سالگى در یکى از مدارس علمیه شهرستان اردبیل به نام «مدرسه ملا ابراهیم» مشغول به خواندن مقدمات عربى شدم. جوّى که در مدرسه مذکور، حاکم بر طلاب بود، جوّ تقدس با حفظ رعایت وظایف دینیه و اصول اخلاق اسلامى بود. همه طلاب معتقد بودند که رسیدن به مقام والاى روحانیت و پیمودن مدارج عالیه علم، متوقف بر تقوا و تزکیه نفس است. اکثریت قریب به اتفاق طلاب، متهجد بودند. مقدمات را تا آخر جلدین شرح لمعه با وجود کمبود استاد، با زحمت زیاد و مطالعه کافى در همان مدرسه به اتمام رساندم. درست در اوج قدرت و حکومت حزب توده که در آن زمان حاکم بر آذربایجان بود اعدامها و تهدیدها و سخنرانىها علیه روحانیت شروع شده بود، با پیشنهاد بعضى از اساتید، لباس روحانیت پوشیده و معمم شدم. معممشدن در آن روز با مقیاس طبیعى و مصلحتاندیشى منطبق نبود، چون عمامه بر سر گذاشتن، استقبال از اعدام و یا ترور بود. در اوایل سال 1366 قمرى که دست حزب توده از محدوده آذربایجان کوتاه شد. بلافاصله از فرصت استفاده کرده، براى ادامه تحصیل عازم حوزه علمیه قم شدم.» آیةاللّه پایانى در حوزه علمیه قم پس از اتمام سطح عالى، توفیق یافت تا در درس خارج فقه و اصول مراجع وقت شرکت نماید. ایشان محضر فرزانگانى چون حضرات آیات عظام: حجت کوهکمرى، محققداماد و بروجردى قدسسرهم را فرصتى براى بالندگى و رشد علمى و معنوى خود دانسته و با تحمل مشکلات مادى و معیشتى، درس و بحث علمى را تا نیل به مدارج عالى و اجتهاد ادامه داد. تدریس: آیةاللّه پایانى از اساتید قوى و موفق حوزه علمیه قم بود. ایشان بنا به وظیفه شرعى مهمترین تکلیف خود را تدریس و تربیت طلاب و فضلاى جوان مىدانست و درس مکاسب ایشان، از جهت کثرت شاگردان و هم از جهت عمق و اعتبار آن، درسى کمنظیر بود.بسیارى از اساتید و فضلا، با واسطه و یا بدون واسطه از شاگردان ایشان بوده و غناى علمى حوزه تا حدود زیادى مدیون تلاش خالصانه آن استاد فرهیخته است. آخرین دوره تدریس ایشان که متأسفانه ناتمام ماند، چهاردهمین دوره کتاب مکاسب بود. رتبه و جایگاه علمى: حضرت آیةاللّه سبحانى که از دوستان قدیمى ایشان بودهاند، در گفتوگویى به گوشههایى از شخصیت علمى و فضایل آن مرحوم اشاره کردهاند که بخشهایى از آن را از نظر مىگذرانیم:«ایشان فردى فاضل، دانشمند، اهل زحمت و اهل دقت بود، ولى چون نظرش خدمت بیشترى بود به همان سطح اکتفا مىکرد. ایشان این بخش را به عهده گرفته بود که سطوح عالیه را تدریس کند و اتفاقاً سطوح عالیه را هم زیاد تدریس کرده بود و استاد خوبى شده بود، ولى در عین حال مجتهد مسلم بود. مجتهدى که تقلید بر او حرام بود... یکى از افتخارات ایشان این بود که مورد توجه مرحوم آیةاللّه بروجردى بود. مرحوم بروجردى به دو نفر اعتماد کامل داشت و نامههایش در اختیار این دو نفر بود؛ یکى مرحوم آقا میرزا حسن نورى و دیگرى مرحوم آقاى پایانى. البته مىدانید خانه مراجع، خانه اسرار است، هر نامه را در اختیار همه کس نمىگذارند، ولى این دو نفر خیلى مورد اعتماد ایشان بودند و در آنجا براى خود مقامى داشتند». ویژگىهاى اخلاقى: آیةاللّه پایانى صفات برجسته فراوانى داشت. از مصادیق بارز «المؤمن بشره فى وجهه و حزنه فى قلبه» بود. بسیار خوش برخورد بود. حتى در ایام کسالت و روزهاى پایانى که با درد و بیمارى، دست و پنجه نرم مىکرد، تبسم از لبانش نیفتاد.حضرت آیةاللّه مکارم شیرازى با اشاره به آخرین دیدارى که از ایشان در ایام بیمارى داشتهاند، مىفرمایند: «شبى رفتم به عیادت ایشان که شاید بعد از آن عیادت، یک ماه یا بیست روز طول نکشید. دیدم حال ایشان، حال بسیار سختى است... چیزى که براى من جالب بود دیدم روحیه ایشان خیلى قوى و خوب بود و نشان مىداد که توکل ایشان به خدا واقعاً در حد بالایى است. همان چهره خندان؛ چون ایشان همیشه چهره خندان داشت. با این که با مرگ فاصلهاى نداشت، ولى مىخندید.» تواضع و پارسایى از دیگر ویژگىهاى آن استاد وارسته بود. سالهاى طولانى در یک منزل ساده و کوچک زندگى کرد و اصلاً در فکر این که منزل را عوض کند نبود. سخنان استاد اخلاق حوزه مرحوم آیةاللّه احمدى میانجى که رفاقت دیرینهاى با استاد پایانى داشت، سند محکم دیگرى بر مراتب فضل و کمالات نفسانى ایشان مىتواند باشد. آنجا که مىفرماید: «ایشان از فضلاى معظم و مدرسین بنام حوزه بودند و آنچه که در معاشرت با او مایه تعجب من هست و وقتى که ایشان از دنیا رفتند، وجداناً توجه پیدا کردم، این است که در این مدت طولانى، من از ایشان یک چیزى که خلاف اخلاق باشد ندیدم. یادم نمىآید که ایشان غیبتى کرده باشد یا طعنه به کسى زده باشد... آقاى پایانى از آن خوبها بود از نظر فضل و علم، ولى آنچه خیلى مهم است در روحانیت، مسئله عزت نفس است که ایشان عزت نفس بسیار بالایى داشت». قدیمىترین عضو جامعه مدرسین: آیةاللّه پایانى از طرفداران نهضت روحانیت به رهبرى حضرت امام خمینى قدسسره بود و از قدیمىترین اعضاى جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بهشمار مىرفت. ایشان حضورى مستمر در جلسات جامعه مدرسین داشت و گاهى نیز جلسات جامعه در منزل معظمله تشکیل مىشد. در اعلامیههایى که جامعه مدرسین در اعتراض به اعمال خلاف اسلام و قانون رژیم طاغوتى پهلوى و یا در حمایت از امام خمینى قدسسره صادر مىکرد امضاى آیةاللّه پایانى به چشم مىخورد.رحلت: و سرانجام استاد برجسته حوزه پس از نیم قرن تحقیق و تدریس، بر اثر عارضه ریوى در بستر بیمارى افتاد و در حالى که حوزه علمیه به وجود ایشان نیاز شدید داشت در 26 اسفند سال 1375 شمسى جان به جان آفرین تسلیم کرد و به سراى باقى شتافت. پیکر آن مرحوم پس از تشییع و اقامه نماز توسط آیةاللّه العظمى شبیرى زنجانى، در یکى از حجرات صحن مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللّهعلیها مقابل ایوان آئینه به خاک سپرده شد.توصیههاى استاد پایانى: ما وظیفه داریم در این ماه مبارک که براى تبلیغ مىرویم کارى کنیم که تبلیغات مسموم را خنثى کنیم، در مورد مطالب منبر، حسن انتخاب داشته باشیم و در سطح معلومات مردم صحبت کنیم. باید عرضه مطابق با تقاضا باشد. نحوه برخورد با مردم باید خوب باشد؛ همینطور نحوه ورود به مسجد، نشستن، راه رفتن، متواضعانه و به دور از تکبر باشد. با عمل خود مردم را متوجه روحانیت کنیم.توصیه دیگر: آقایان طلاب، این کتاب «منیةالمرید» را ببینند و بدانند استاد چه حقى در گردن شاگرد دارد، معاشرت و برخورد با استاد چطور باشد. اشخاصى را سراغ داریم که در تحصیلاتشان نسبت به اساتید، بىاعتنا و هتاک بوده و رعایت احترام را نکردهاند، اصلاً توفیق پیدا نکرده یا اگر از نظر تحصیل هم به مقامى برسند، نتوانستهاند خادم دین و مسلمین باشند. توصیه مىکنم انشاءاللّه بعد از این، قدر اساتیدتان را خوب بدانید و حرمتشان را حفظ کنید.«رحمت و رضوان خدا بر او باد» منابع: تربت پاکان قم، ج1 . بر بیکران فضایل |
کریمی که جهان پاینده دارد تواند حجتی را زنده دارد
دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی