پاسخ به:تايپك شيعه شناسي
چهارشنبه 15 شهریور 1391 2:17 AM
حجةالاسلام والمسلمین حسینى طالقانى حجةالاسلام والمسلمین سید احمد حسینى طالقانى از روحانیون برجسته و متنفذ تهران بود. وى در سال 1303 قمرى در تهران و در بیت علم و تقوا دیده به جهان گشود. نسب سیداحمد با 30 واسطه به امام محمدباقر(ع) مىرسد.
تولد: 1303 قمرى
محل تولد: تهران
وفات: 1381 قمرى
مزار: قم، قبرستان نو
عمر: 78 سال
اساتید:
بزرگانى چون سید محمدتقى طالقانى (والد) و علامه سید هادى طالقانى
نسب و ولادت:
حجةالاسلام والمسلمین سید احمد حسینى طالقانى از روحانیون برجسته و متنفذ تهران بود. وى در سال 1303 قمرى در تهران و در بیت علم و تقوا دیده به جهان گشود. نسب سیداحمد با 30 واسطه به امام محمدباقر(ع) مىرسد. پدرش سید محمدتقى نام داشت که در زمان قاجار از روستاى "اورازان" طالقان به قصد کسب دانش و کمال به تهران رفت و پس از طى مقدمات، مدتى نیز در قم به تحصیل پرداخت؛ سپس به عتبات عالیات مهاجرت نمود و در نجف از محضر بزرگانى چون شیخ انصارى و سید حسین کوهکمرى استفاده کرد و پس از کسب مدارج عالیه در علم و عمل به تهران بازگشت.
تحصیل:
سید احمد دوران کودکى را تحت تربیت و نظارت چنین پدرى عالم و پارسا سپرى کرد، تا جایى که استعدادش شکوفا گشته و رغبت و شوقش به تحصیل فزونى یافت. وى مقدمات و سطح را نزد پدر فرا گرفت، سپس در برخى مراکز علمى تهران به تحصیلات خود ادامه داد. او از مرحوم علامه سید هادى فرزند سید فرجاللّه طالقانى که دانشمندى وارسته و گمنام بود، بیشترین بهره علمى و اخلاقى را کسب نمود. آن استاد عالىقدر در مدرسه مروى حجره داشت و تا آخر در کمال پارسایى و قناعت زندگى نمود. مرحوم سید احمد تا زمانى که استادش در قید حیات بود از وى استفاده کرد و خود را موظف به پرستارى و کمک به استاد نمود.
سرپرستى خانواده:
سید احمد پس از طى مراحلى از دانش و کمال، زمینه هجرت به حوزه علمیه نجف را فراهم ساخت تا به تکمیل یافتههاى علمى خود بپردازد، ولى ضایعه درگذشت پدر، در مسیر زندگى علمى وى تحولاتى پدید آورد که از پىگیرى این هدف عالى بازماند. به هنگام ارتحال پدر، برادران و خواهران کوچکتر وى بىسرپرست ماندند و سید احمد که 22 سال داشت و فرزند ارشد خانواده بود، مسئولیت سنگین سرپرستى آنان را عهدهدار گردید؛ علاوه بر این، باید مسئولیتهاى شرعى پدر را نیز قبول مىکرد.
در سنگر تبلیغ:
پس از وفات پدر، اداره دو مسجد پاچنار و لباسچى به سید احمد محول گردید و او با اقامه نماز و بیان احکام و معارف اهلبیت علیهمالسلام به ارشاد و هدایت مردم پرداخت. علاوه بر این، محضر شرعى پدر نیز به وى منتقل گردید و انواع عقود، معاملات و مرافعات مردم طبق موازین شرع به دست سید احمد حل و فصل مىگردید. سید احمد حدود 25 سال در کمال وثاقت به حل و فصل امور مردم پرداخت، تا این که در اواخر سال 1310 شمسى، رضاخان اداره ثبت احوال را تأسیس کرد؛ لذا کلیه دفاتر ثبت احوال باید تحت نظارت حکومت به کار خود ادامه مىدادند. سید احمد که با حکومت ظالمانه رضاخان میانهاى نداشت و حاضر به پذیرش دستورات ظالمانه حکومت نبود، به ناچار دفترخانه را واگذار کرده و فعالیت خود را محدود به مسجد کرد. گرچه فشار وارده از سوى حکومت خفقان رضاخان تا حدود زیادى عالمان دین را در انزوا قرار داده بود، اما سید احمد هرگز آرام ننشست و از سنگر محراب و منبر به وظایف دینى، سیاسى و اجتماعى خود ادامه داد. او با جمعى از عالمان برجسته تهران موفق به تشکیل یک هسته مقاومت و دفاع از ارزشهاى دینى شد. در نوشتارى که از آن میثاقنامه باقى مانده نام بزرگانى چون: آیةاللّه میرزا محمدعلى شاهآبادى و سید محمد بحرالعلوم قزوینى به چشم مىخورد. آنان جلسات دورهاى داشتند که هر هفته شبهاى جمعه، دور هم جمع مىشدند و در خصوص صیانت از ارزشهاى دینى به بحث و تبادل نظر مىپرداختند.
ویژگىهاى اخلاقى:
حاج سید احمد طالقانى از خصوصیات اخلاقى والایى برخوردار بود. انسانى متعبد، ذاکر و خداترس بود و به نوافل و ادعیه اهتمام ویژه داشت. افرادى که ایشان را از نزدیک دیدهاند او را به خصال نیکو ستودهاند. آیةاللّه سید محمود طالقانى رحمةاللّهعلیه در یادداشتى مرحوم سید احمد را پسرعموى خویش معرفى کرده و مىافزاید: "وى از پیشنمازان خوشبیان و متعبد بود و با دعا انسى ویژه داشت." از ویژگىهاى بارز ایشان شجاعت بود؛ از عمال حکومتى هیچ خوف و هراسى به دل نداشت. بارها اتفاق افتاد که در برابر رفتار ظالمانه عوامل رضاخان ایستادگى کرده و آنان را از رفتار ناپسندشان پشیمان مىنمود؛ حتى با عصایى که داشت برخى کارگزاران حکومتى را تنبیه مىکرد. از جمله اینکه در ایام اشغال ایران توسط قواى متفقین، او مىخواست همراه خانواده با قطار، جایى برود. در هنگام سوارشدن، یک سرهنگ شهربانى مانع شد و نوبت ایشان را به چند نظامى انگلیسى داد. سید احمد از این ماجرا به شدت برافروخته شد و به این عمل اعتراض کرد، ولى آن سرهنگ اعتنایى نکرده و همچنان مشغول خوشخدمتى به آن بیگانگان اشغالگر بود. وقتى سید احمد مشاهده کرد که این سرهنگ گویا با زبان، متوجه خطایش نمىشود، عصایش را بلند کرد و محکم بر سر آن سرهنگ بیگانهپرست کوبید، به گونهاى که نظامى مزبور بر اثر آن ضربه به زمین خورد. با مشاهده این صحنه، نظامیان انگلیسى با هراس و دلهره کنار رفته و با حالت احترام ایستادند تا این که مرحوم سید احمد و خانوادهاش سوار شدند.
ارتباط با امام خمینى رحمةاللّهعلیه:
بین سید احمد طالقانى و امام خمینى قدسسره نوعى علقه و ارتباط بود که حضرت امام بعد از پیروزى انقلاب در دیدارى که 26 دىماه 1359 با فرزند ایشان بهنام شمس آلاحمد داشت، به این ارتباط اشاره کرده و گفتند: "من با خانواده شما سابقه دارم با مرحوم پدر شما آقا سید احمد با مرحوم آقا سید محمدتقى - خدا رحمتش کند که در خدمت اسلام فوت شد - سوابقى دارم منتها آقاى جلال آلاحمد را جز یک ربع ساعت بیشتر ندیدهام در اوایل نهضت یک روز دیدم آقایى در اتاق نشستهاند و کتاب ایشان ـ غربزدگى - جلو من بود ایشان به من گفتند چطور این چرتوپرتها پیش شما آمده است - فهمیدم که ایشان جلال آلاحمد است معالاسف... دیگر او را ندیدیم خداوند او را رحمت کند."
یادى از مهاجر مظلوم:
مرحوم حاج سید احمد فرزندان خلف و شایستهاى به یادگار گذاشت که از جمله آنان، جلال آلاحمد بود که قلم زیبایش پرده از چهره مشتى غربزده و بیگانهپرست برداشت.
فرزند دیگرش شهید مظلوم سید محمدتقى بود که سالها در حوزه علمیه نجف به تحصیل پرداخت و پس از تکمیل تحصیل به نمایندگى از سوى مراجع وقت، همچون آیات عظام سید ابوالحسن اصفهانى و بروجردى، جهت ارشاد و هدایت شیعیان حجاز به مدینه اعزام شد. او در مدت اقامتش در مدینه خدمات ارزندهاى به مکتب اهلبیت علیهمالسلام و پشتیبانى شیعیان مظلوم آن دیار نمود، اما سرانجام آتش خشم و کینه وهابیان بىخرد شعلهور شد و آن سید عالم و مهاجر مظلوم را مسموم و شهید کردند.
رحلت: سرانجام این سید و روحانى وارسته پس از یک عمر تلاش در راه خدمت به اسلام و مسلمین در 18 رجب سال 1381 قمرى دارفانى را وداع گفته و به سراى باقى شتافت. پیکر مرحوم حجةالاسلام والمسلمین سید احمد طالقانى در تهران و قم تشییع گردید و در قبرستان نو در مجاورت بارگاه ملکوتى حضرت فاطمه معصومه(س) به خاک سپرده شد.
مجلس بزرگداشت: با وجودى که تنها چند ماه از رحلت آیةاللّه العظمى بروجردى مىگذشت و کشور و بهخصوص حوزه علمیه قم عزادار بود، از سوى امام خمینى مجلس ختمى در قم برگزار گردید که اعضاى خانواده مرحوم سید احمد حضور داشتند. پس از پایان مراسم، امام راحل از فرزند ایشان، مرحوم جلال آلاحمد به دلیل نگارش کتاب "غربزدگى" تشکر کردند.
منابع: ستارگان حرم 24
کریمی که جهان پاینده دارد تواند حجتی را زنده دارد
دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی