پاسخ به:تايپك شيعه شناسي
چهارشنبه 15 شهریور 1391 2:17 AM
قسمت اول |
شعر شيعي، يكي از شاخههاي پربار ادب اسلامي است كه بيشك ميتوان آن را برگزيدهترين و مؤثرترين شعر در نوع خود دانست. ويژگيِ مهم و اصلي شعر شيعه در «تعهد» نهفته است. شعري كه متضمن پيامي الهي و انساني و هماهنگ با فطرت سليم بشري است و شاعر در متن حوادث زمانه حضور داشته و هموست كه به جانبداري از حق و حقيقت و طرد و تحقير باطل و ناراستي موضع ميگيرد. ما در اين فرصت ضمن بررسي نظرگاه پيامبر(ص) درباره شعر و كندوكاو در اين امر كه: آيا پيامبر(ص) شعري سروده است يا نه، به ويژگيهاي شعر شيعه در آثار شاعران عرب زبان ميپردازيم. شعر از نظرگاه پيامبر (ص) موضعگيري پيامبر در برابر شعر از ژرفاي دعوت اسلامي برخاسته است، چرا كه پيامبر براي گسترش و ريشهدار كردن آيين اسلام در جانها از هر امكان فراهم آمدهاي استفاده ميجست. پيامبر لازم ميدانست كه شاعران مسلمان به ياوه پردازيهاي كافران پاسخ داده و از آنان حمايت كنند. ناگفته نماند كه اين مقابله؛ يعني پاسخگويي شاعرانه بايد به گونهاي ميبود كه با آموزههاي اسلام ناسازگار نباشد. شاعران با عنايت بدين ديدگاه ارزشي پيامبر تلاش داشتند از حد و حدود آموزههاي اسلامي خارج نشوند و ارزشها را كاملاً رعايت كنند.پيامبر اكرم به شعر شاعران گوش ميسپرد و سرايندگان اشعار را پاداش ميداد.1 آن حضرت از «حسان بن ثابت»2 ميخواست تا اشعار مشركان را پاسخ گويد و بدو ميفرمود: «بتاز كه روح القدس با تو است.»3 شاعران روزگار پيامبر بدون هيچ گونه گزافهسرايي و آراستن ظواهر واژهها و با صراحتي كه در اشعار مشهود بود به مديحهسرايي از آيين اسلام و پيامآور آسماني آن ميپرداختند. گاهي نيز پيامبر با شاعران به گفتوگو مينشست و درباره مضامين اشعار با شاعران وارد بحث ميشد. در اين ميان «نابغه جعدي» درباره پيامبر اشعاري سرود كه در محضر او خواند: «ما از بزرگي سر به آسمان ساييديم؛ ولي اميد بزرگيِ برتري داريم.» پيامبر سروده او را پسنديد و بدو فرمود: «اي ابوليلا، اين برتري چه خواهد بود؟» نابغه گفت: «بهشتي كه به واسطه تو فرادست آورم، اي رسول خدا.» آن حضرت فرمود: «همين گونه است، ان شاء الله.» او به شعرخواني ادامه داد و پيامبر در حق او گفت: «نيكو سرودي كه دهانت به سلامت باد.» گفتهاند كه او بيش از صد سال زيست و حتي يك دندان او آسيب نپذيرفت. شعر شيعي، يكي از شاخههاي پربار ادب اسلامي است كه بيشك ميتوان آن را برگزيدهترين و مؤثرترين شعر در نوع خود دانست. ويژگيِ مهم و اصلي شعر شيعه در «تعهد» نهفته است. جريانِ «كعب بن زهير» را تمام كتابهاي تاريخ نوشتهاند: او پيامبر را هجو كرده بود و پيامبر او را «مهدور الدم» خواند. پس از اين واقعه، «كعب» ياران پيامبر را شفيع قرار داده و خود به محضر او رفته و با سرودنِ اشعاري بدو پناه ميبرد. او در اشعاري كه در محضر پيامبر عرضه داشت، گفته است: «بدرستي كه پيامبر نوري است كه از درخشش آن بهرهمند ميشويم و هم او شمشير آخته خداوند است.» پيامبر به پاداش اين قصيده او را بخشودند و «بُرد» خود را به عنوان خلعت بدو عطا كردند. بدين ترتيب ميبينيم كه پيامبر شعر را آميخته با حكمت و زيبايي دانسته و آن دسته از اشعاري كه مضموني اسلامي داشت ميپسنديد و آن را سلاحي ارزشمند در برابر مشركان ميدانست. اين موضعگيري پيامبر نسبت به شعر و شاعران، خود عامل بقاي شعر حكمي در اسلام شد، تا جايي كه مسلمانان علي رغم درگيريهاي فراوان از روايت اشعار دست برنداشته و از اعتبار و جايگاه آن نكاستند. آيا پيامبر(ص) شعر ميسرود؟ پيامبر با آن كه فصيحترين عرب بود، امّا هيچگاه يك بيت كامل را نسرود و گاهي نيز سروده ديگر شاعران را به صورت ناموزون ميخواند، آوردهاند كه پيامبر ميفرمود: درستترين سرودهاي كه سروده شده است، شعرِ «لبيد» است كه چنين سروده: «الا كل شيءما خلا الله باطل...»امّا پيامبر ادامه شعر را ناتمام گذاشت. نيز آوردهاند كه هرگز بر زبان پيامبر، شعري موزون جاري نشد، مگر يك بيت در بحر «رجز» كه فرمود: انا ابن عبدالمطلب» «انا النبي لاكذب اين حكايت را «بُخاري» نقل كرده و آن را مسلّما از پيامبر دانسته است و ميگويد: پيامبر از آن رو اين بيت را سروده است كه «رجز» در اصل، شعر نبوده و وزني از اوزان سجع محسوب ميشود و جايگاهي بين شعر و نثر دارد، زيرا اين بيت در حقيقت مصرعي از يك شعر است، و خليل ابن احمد، بخشي از شعر را در حساب شعر نميآورد.4 ويژگيهاي شعر شيعه بيشترينه شعر شيعه مربوط به زماني است كه شاعرانِ اهل بيت پس از رحلت پيامبر اسلام با چشم خويش ديدند كه چگونه خلافت به دست نااهلان سپرده شد، در نتيجه اين مسأله احساسات آنان را برانگيخت تا در برابر جور زمانه با شعر به مبارزه بپردازند. البته ناگفته نگذاريم كه در ميان ديگر گروههايي كه خلافت را اختصاصي نميدانستند و يا آن را مختص قريش ميدانستند، شاعراني بودند كه با اسلوب خطابي و احتجاجي به طرح مسأله خلافت ميپرداختند.بنابراين در چنين فضايي كه هر گروهي نظريات مختلفي ابراز ميداشتند، چشمههاي شعر شيعه جوشيد، علاوه بر اين، فساد اجتماعي ناشي از حاكميت نااهلان و توزيع ناعادلانه ثروت در ميان مسلمانان و فقر اقتصادي جامعه اسلامي برانگيزانندههايي بود كه شاعران را به سمت و سوي شعرِ مبارزهجويانه سوق ميداد. شعر شيعه؛ شعر مقاومت، مبارزه، تعهد به اهل بيت پيامبر(ص)، صداقت و صراحت است. نمونههاي اين گونه شعر را در شعرهاي كميت، دعبل خزاعي، ديك الجن، و... ميتوان يافت. در اين مختصر سعي بر آن است كه بتوانيم ويژگيهايي از شعر شيعه را باز تابانيم. الف ) پايداري و مقاومت: يكي از مؤلفههاي شعر شيعه پايداري و مقاومت است. شاعران پس از رحلت پيامبر با شعرشان در برابر نامردميهاي بنياميه سر به عصيان نهادند و در زمانهاي كه مدح آل پيامبر با رنج و اندوه همراه بود، زبان به مدح آنان ميگشايند: اروح و اغدو خائفا اترقب «الم ترني من حب آل محمد فان ذوي القربي احق و اوجب؛5 فان هي لم تصلح لحيّ سواهم آيا مرا نميبينيد كه از عشق آل محمد و شيفتگي به حكومت عادلانه آنان، شب و روز را به واسطه درگيري با جباران در ترس و اضطرابم. اگر كساني غير از خاندان قريش، شايسته خلافت نيستند، پس ذوي القربي و خاندان پيامبر(ص) محق و سزاوارتر به امر خلافتند.» شاعران روزگار پيامبر بدون هيچ گونه گزافهسرايي و آراستن ظواهر واژهها و با صراحتي كه در اشعار مشهود بود به مديحهسرايي از آيين اسلام و پيامآور آسماني آن ميپرداختند. دعبل نيز يكي از همان شاعران مقاومت است كه به راحتي ميتوانست زبان به مدح حكام جور بگشايد، امّا چنين نكرد و بر دشمنان اهل بيت تاخت: اروح واغدو دائم الحسرات؛6 «الم تر اني منذ ثلاثين حجةً آيا نميبيني كه سي سال است به جرم دفاع از خاندان پيامبر شب و روز را با رنج و اندوه به سر ميبرم.» شعر شيعه در راه مبارزه با دشمن دو محور را هماره مدّ نظر داشته است: 1 ـ برتري فرزندان پيامبر براي احراز مقام خلافت و امامت؛ 2 ـ انتقاد از بيكفايتي خلفاي زمان و شرح مظالم آنان. اين دو بيت از دعبل خزاعي محور نخستين را به خوبي انعكاس ميدهد: و قبر شرهم هذا من العبر قبران في طوس خيرالناس كلهم علي ازكي به قرب الرجس من الضرر؛7 و ما ينفع الرجس من قرب الزكي و لا «در طوس دو قبر هست؛ قبر بهترين مردم و قبر بدترين مردم و اين از شگفتيهاي روزگار است. نه ناپاك از همسايگي پاك سود ميبرد و نه انسان پاك از مجاورت ناپاك زيان خواهد ديد.» انتقاد از خلفا نيز محوري بوده است كه شاعران اهل بيت آن را با شعر بر آفتاب ميافكندند. دعبل در مورد خلافت بنياميه چنين ميگويد: يرث الخلافة فاسق من فاسق اني يكون ولايكون و لم يكن «از كجا و چگونه ميتواند و هرگز نميتواند، خلافت را فاسقي از فاسقي ديگر به ارث برد.» پس از واقعه عاشورا در كربلا و شهادت مظلومانه امام حسين(ع) و شماري از خاندان پيامبر، روح حماسي شيعه در قالب نثر و نظمِ پرشور تجلي پيدا كرد. از آغاز تاكنون هيچ حادثهاي چون حادثه كربلا محور و مضمون ادب شيعه نبوده است. صدها كتاب و هزاران شعر درباره كربلا به زبان عربي و فارسي پديد آمده است. البته مسأله «غدير» نيز جايگاه بلندي در ادب شيعه دارد و غديريههاي فراواني در قرون اوليه اسلامي سروده شده است كه علامه اميني بخش زيادي از اين «غديريه»ها را در مجلدات مختلف كتب الغدير گردآورده است. ب ) صراحت : در كمتر شعري از شاعران شيعي به ابهام لفظي يا معنوي برميخوريم. شاعران شيعي به راحتي آنچه در دل داشتهاند بر زبان شعر آوردهاند و بيآن كه گرهاي بر زبان شعرشان افتاده باشد، زلالترين شعرها را در دفاع از حقوق اهل بيت ميآورند. شعر شيعه؛ شعر مقاومت، مبارزه، تعهد به اهل بيت پيامبر(ص)، صداقت و صراحت است. نمونههاي اين گونه شعر را در شعرهاي كميت، دعبل خزاعي، ديك الجن، و... ميتوان يافت. ج) صداقت: شاعر شيعي از اعماق دل به ممدوح خويش عشق ميورزد و او را با صداقت ميسرايد، چرا كه هيچ گاه از سرودن شعر قصدي جز رضاي خداوند در نيت شعر خود نداشته است. شاعر شيعي امامان خويش را آنگونه كه بودهاند، ميستودند و كمتر به مبالغه و غلوّ دست يازيدهاند. فرزدق، در شعر مشهور خويش در مدح امام علي بن الحسين(ع)، صفات او را چنان برميشمارد كه در عين شكوه قصيده به شائبههاي گزافه نزديك نشده است: صلي عليه الهي ماجري القلم «هذا الذي احمد المختار والده امست بنور هداه تهتدي الامم» هذا علي رسول الله والده «اين كسي است كه احمد مختار پدر اوست كه تا هر زمان قلم قضا و قدر به گردش باشد، درود و رحمت خدا بر روان او باد. اين همان علي است كه پدرش پيامبر خداست؛ همان پيامبر كه اقوام و امم در پرتو هدايت او رهسپار سرمنزل مقصود گشتهاند.» استمرار شعر مبارزه تا زمان ائمه علامه اميني در الغدير ميگويد: دعوت روحي و ياري دين كه به وسيله شعر انجام ميگرفت و از تأييد قرآن و حديث هم برخوردار بود، در زمان ائمه طاهرين نيز چون زمان رسول خدا برقرار بود و مردم وشاعر شيعي از اعماق دل به ممدوح خويش عشق ميورزد و او را با صداقت ميسرايد، چرا كه هيچ گاه از سرودن شعر قصدي جز رضاي خداوند در نيت شعر خود نداشته است. مجتمع آن روز، از شعر شعراي اهل بيت، قلوبشان مسخر ميشد، و حقايق مكتب ولايت با جانشان آميخته ميگشت. پيوسته شعرا از نقاط دور با قصايد مذهبي و چكامههاي ديني خود، به خدمت ائمه(ع) مشرف ميشدند و مورد تفقد و اكرام ايشان قرار ميگرفتند.8 با عنايت به سودمندي اجتماعي و شرعي شعر اين شاعران، پيشوايان نظر به شخصيت مثبت اين شاعران داشتند و ساعي بودند تا نقطه ضعفهاي آنان را با روشهاي تربيتي اصلاح نموده و آنان را در مسير هدايت راهبر شوند. اين نكته را نيز بايد خاطر نشان ساخت كه وصيت امام باقر به امام صادق ـ عليهم السلام ـ در مورد وقف فلان مقدار از مال خود براي شاعران و نوحهسرايان در ايام حج، ناظر به اهميت شعر و استفاده از آن به عنوان وسيله مؤثري است در خدمت اهداف اسلامي.9 ادامه دارد پی نوشتها:
1 ) جمهرة اشعار العرب، ص12. صادق رحماني |
کریمی که جهان پاینده دارد تواند حجتی را زنده دارد
دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی