0

تايپك شيعه شناسي

 
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:تايپك شيعه شناسي
چهارشنبه 15 شهریور 1391  2:17 AM



باغ آفتاب شعر و شرع و شيعه

قسمت اول

شعر شيعي، يكي از شاخه‏هاي پربار ادب اسلامي است كه بي‏شك مي‏توان آن را برگزيده‏ترين و مؤثرترين شعر در نوع خود دانست. ويژگيِ مهم و اصلي شعر شيعه در «تعهد» نهفته است. شعري كه متضمن پيامي الهي و انساني و هماهنگ با فطرت سليم بشري است و شاعر در متن حوادث زمانه حضور داشته و هموست كه به جانبداري از حق و حقيقت و طرد و تحقير باطل و ناراستي موضع مي‏گيرد.
ما در اين فرصت ضمن بررسي نظرگاه پيامبر(ص) درباره شعر و كندوكاو در اين امر كه: آيا پيامبر(ص) شعري سروده است يا نه، به ويژگيهاي شعر شيعه در آثار شاعران عرب زبان مي‏پردازيم.

شعر از نظرگاه پيامبر (ص)

موضعگيري پيامبر در برابر شعر از ژرفاي دعوت اسلامي برخاسته است، چرا كه پيامبر براي گسترش و ريشه‏دار كردن آيين اسلام در جانها از هر امكان فراهم آمده‏اي استفاده مي‏جست. پيامبر لازم مي‏دانست كه شاعران مسلمان به ياوه پردازي‏هاي كافران پاسخ داده و از آنان حمايت كنند. ناگفته نماند كه اين مقابله؛ يعني پاسخگويي شاعرانه بايد به گونه‏اي مي‏بود كه با آموزه‏هاي اسلام ناسازگار نباشد. شاعران با عنايت بدين ديدگاه ارزشي پيامبر تلاش داشتند از حد و حدود آموزه‏هاي اسلامي خارج نشوند و ارزشها را كاملاً رعايت كنند.
پيامبر اكرم به شعر شاعران گوش مي‏سپرد و سرايندگان اشعار را پاداش مي‏داد.1 آن حضرت از «حسان بن ثابت»2 مي‏خواست تا اشعار مشركان را پاسخ گويد و بدو مي‏فرمود: «بتاز كه روح القدس با تو است.»3
شاعران روزگار پيامبر بدون هيچ گونه گزافه‏سرايي و آراستن ظواهر واژه‏ها و با صراحتي كه در اشعار مشهود بود به مديحه‏سرايي از آيين اسلام و پيام‏آور آسماني آن مي‏پرداختند.
گاهي نيز پيامبر با شاعران به گفت‏وگو مي‏نشست و درباره مضامين اشعار با شاعران وارد بحث مي‏شد. در اين ميان «نابغه جعدي» درباره پيامبر اشعاري سرود كه در محضر او خواند: «ما از بزرگي سر به آسمان ساييديم؛ ولي اميد بزرگيِ برتري داريم.» پيامبر سروده او را پسنديد و بدو فرمود: «اي ابوليلا، اين برتري چه خواهد بود؟» نابغه گفت: «بهشتي كه به واسطه تو فرادست آورم، اي رسول خدا.» آن حضرت فرمود: «همين گونه است، ان شاء الله.»
او به شعرخواني ادامه داد و پيامبر در حق او گفت: «نيكو سرودي كه دهانت به سلامت باد.» گفته‏اند كه او بيش از صد سال زيست و حتي يك دندان او آسيب نپذيرفت.
شعر شيعي، يكي از شاخه‏هاي پربار ادب اسلامي است كه بي‏شك مي‏توان آن را برگزيده‏ترين و مؤثرترين شعر در نوع خود دانست. ويژگيِ مهم و اصلي شعر شيعه در «تعهد» نهفته است.
جريانِ «كعب بن زهير» را تمام كتاب‏هاي تاريخ نوشته‏اند: او پيامبر را هجو كرده بود و پيامبر او را «مهدور الدم» خواند. پس از اين واقعه، «كعب» ياران پيامبر را شفيع قرار داده و خود به محضر او رفته و با سرودنِ اشعاري بدو پناه مي‏برد. او در اشعاري كه در محضر پيامبر عرضه داشت، گفته است: «بدرستي كه پيامبر نوري است كه از درخشش آن بهره‏مند مي‏شويم و هم او شمشير آخته خداوند است.»
پيامبر به پاداش اين قصيده او را بخشودند و «بُرد» خود را به عنوان خلعت بدو عطا كردند.
بدين ترتيب مي‏بينيم كه پيامبر شعر را آميخته با حكمت و زيبايي دانسته و آن دسته از اشعاري كه مضموني اسلامي داشت مي‏پسنديد و آن را سلاحي ارزشمند در برابر مشركان مي‏دانست.
اين موضعگيري پيامبر نسبت به شعر و شاعران، خود عامل بقاي شعر حكمي در اسلام شد، تا جايي كه مسلمانان علي رغم درگيري‏هاي فراوان از روايت اشعار دست برنداشته و از اعتبار و جايگاه آن نكاستند.

آيا پيامبر(ص) شعر مي‏سرود؟

پيامبر با آن كه فصيح‏ترين عرب بود، امّا هيچ‏گاه يك بيت كامل را نسرود و گاهي نيز سروده ديگر شاعران را به صورت ناموزون مي‏خواند، آورده‏اند كه پيامبر مي‏فرمود: درست‏ترين سروده‏اي كه سروده شده است، شعرِ «لبيد» است كه چنين سروده: «الا كل شي‏ءما خلا الله باطل...»
امّا پيامبر ادامه شعر را ناتمام گذاشت.
نيز آورده‏اند كه هرگز بر زبان پيامبر، شعري موزون جاري نشد، مگر يك بيت در بحر «رجز» كه فرمود:
انا ابن عبدالمطلب» «انا النبي لاكذب
اين حكايت را «بُخاري» نقل كرده و آن را مسلّما از پيامبر دانسته است و مي‏گويد: پيامبر از آن رو اين بيت را سروده است كه «رجز» در اصل، شعر نبوده و وزني از اوزان سجع محسوب مي‏شود و جايگاهي بين شعر و نثر دارد، زيرا اين بيت در حقيقت مصرعي از يك شعر است، و خليل ابن احمد، بخشي از شعر را در حساب شعر نمي‏آورد.4

ويژگيهاي شعر شيعه

بيشترينه شعر شيعه مربوط به زماني است كه شاعرانِ اهل بيت پس از رحلت پيامبر اسلام با چشم خويش ديدند كه چگونه خلافت به دست نااهلان سپرده شد، در نتيجه اين مسأله احساسات آنان را برانگيخت تا در برابر جور زمانه با شعر به مبارزه بپردازند. البته ناگفته نگذاريم كه در ميان ديگر گروههايي كه خلافت را اختصاصي نمي‏دانستند و يا آن را مختص قريش مي‏دانستند، شاعراني بودند كه با اسلوب خطابي و احتجاجي به طرح مسأله خلافت مي‏پرداختند.
بنابراين در چنين فضايي كه هر گروهي نظريات مختلفي ابراز مي‏داشتند، چشمه‏هاي شعر شيعه جوشيد، علاوه بر اين، فساد اجتماعي ناشي از حاكميت نااهلان و توزيع ناعادلانه ثروت در ميان مسلمانان و فقر اقتصادي جامعه اسلامي برانگيزاننده‏هايي بود كه شاعران را به سمت و سوي شعرِ مبارزه‏جويانه سوق مي‏داد.
شعر شيعه؛ شعر مقاومت، مبارزه، تعهد به اهل بيت پيامبر(ص)، صداقت و صراحت است. نمونه‏هاي اين گونه شعر را در شعرهاي كميت، دعبل خزاعي، ديك الجن، و... مي‏توان يافت.
در اين مختصر سعي بر آن است كه بتوانيم ويژگيهايي از شعر شيعه را باز تابانيم.
الف ) پايداري و مقاومت: يكي از مؤلفه‏هاي شعر شيعه پايداري و مقاومت است. شاعران پس از رحلت پيامبر با شعرشان در برابر نامردمي‏هاي بني‏اميه سر به عصيان نهادند و در زمانه‏اي كه مدح آل پيامبر با رنج و اندوه همراه بود، زبان به مدح آنان مي‏گشايند:
اروح و اغدو خائفا اترقب «الم ترني من حب آل محمد
فان ذوي القربي احق و اوجب؛5 فان هي لم تصلح لحيّ سواهم
آيا مرا نمي‏بينيد كه از عشق آل محمد و شيفتگي به حكومت عادلانه آنان، شب و روز را به واسطه درگيري با جباران در ترس و اضطرابم.
اگر كساني غير از خاندان قريش، شايسته خلافت نيستند، پس ذوي القربي و خاندان پيامبر(ص) محق و سزاوارتر به امر خلافتند.»
شاعران روزگار پيامبر بدون هيچ گونه گزافه‏سرايي و آراستن ظواهر واژه‏ها و با صراحتي كه در اشعار مشهود بود به مديحه‏سرايي از آيين اسلام و پيام‏آور آسماني آن مي‏پرداختند.
دعبل نيز يكي از همان شاعران مقاومت است كه به راحتي مي‏توانست زبان به مدح حكام جور بگشايد، امّا چنين نكرد و بر دشمنان اهل بيت تاخت:
اروح واغدو دائم الحسرات؛6 «الم تر اني منذ ثلاثين حجةً
آيا نمي‏بيني كه سي سال است به جرم دفاع از خاندان پيامبر شب و روز را با رنج و اندوه به سر مي‏برم.»
شعر شيعه در راه مبارزه با دشمن دو محور را هماره مدّ نظر داشته است:
1 ـ برتري فرزندان پيامبر براي احراز مقام خلافت و امامت؛
2 ـ انتقاد از بي‏كفايتي خلفاي زمان و شرح مظالم آنان.
اين دو بيت از دعبل خزاعي محور نخستين را به خوبي انعكاس مي‏دهد:
و قبر شرهم هذا من العبر قبران في طوس خيرالناس كلهم
علي ازكي به قرب الرجس من الضرر؛7 و ما ينفع الرجس من قرب الزكي و لا
«در طوس دو قبر هست؛ قبر بهترين مردم و قبر بدترين مردم و اين از شگفتيهاي روزگار است.
نه ناپاك از همسايگي پاك سود مي‏برد و نه انسان پاك از مجاورت ناپاك زيان خواهد ديد.»
انتقاد از خلفا نيز محوري بوده است كه شاعران اهل بيت آن را با شعر بر آفتاب مي‏افكندند. دعبل در مورد خلافت بني‏اميه چنين مي‏گويد:
يرث الخلافة فاسق من فاسق اني يكون ولايكون و لم يكن
«از كجا و چگونه مي‏تواند و هرگز نمي‏تواند، خلافت را فاسقي از فاسقي ديگر به ارث برد.»
پس از واقعه عاشورا در كربلا و شهادت مظلومانه امام حسين(ع) و شماري از خاندان پيامبر، روح حماسي شيعه در قالب نثر و نظمِ پرشور تجلي پيدا كرد. از آغاز تاكنون هيچ حادثه‏اي چون حادثه كربلا محور و مضمون ادب شيعه نبوده است. صدها كتاب و هزاران شعر درباره كربلا به زبان عربي و فارسي پديد آمده است. البته مسأله «غدير» نيز جايگاه بلندي در ادب شيعه دارد و غديريه‏هاي فراواني در قرون اوليه اسلامي سروده شده است كه علامه اميني بخش زيادي از اين «غديريه»ها را در مجلدات مختلف كتب الغدير گردآورده است.
ب ) صراحت : در كمتر شعري از شاعران شيعي به ابهام لفظي يا معنوي برمي‏خوريم. شاعران شيعي به راحتي آنچه در دل داشته‏اند بر زبان شعر آورده‏اند و بي‏آن كه گره‏اي بر زبان شعرشان افتاده باشد، زلال‏ترين شعرها را در دفاع از حقوق اهل بيت مي‏آورند.
شعر شيعه؛ شعر مقاومت، مبارزه، تعهد به اهل بيت پيامبر(ص)، صداقت و صراحت است. نمونه‏هاي اين گونه شعر را در شعرهاي كميت، دعبل خزاعي، ديك الجن، و... مي‏توان يافت.
ج) صداقت: شاعر شيعي از اعماق دل به ممدوح خويش عشق مي‏ورزد و او را با صداقت مي‏سرايد، چرا كه هيچ گاه از سرودن شعر قصدي جز رضاي خداوند در نيت شعر خود نداشته است. شاعر شيعي امامان خويش را آن‏گونه كه بوده‏اند، مي‏ستودند و كمتر به مبالغه و غلوّ دست يازيده‏اند. فرزدق، در شعر مشهور خويش در مدح امام علي بن الحسين(ع)، صفات او را چنان برمي‏شمارد كه در عين شكوه قصيده به شائبه‏هاي گزافه نزديك نشده است:
صلي عليه الهي ماجري القلم «هذا الذي احمد المختار والده
امست بنور هداه تهتدي الامم» هذا علي رسول الله والده
«اين كسي است كه احمد مختار پدر اوست كه تا هر زمان قلم قضا و قدر به گردش باشد، درود و رحمت خدا بر روان او باد.
اين همان علي است كه پدرش پيامبر خداست؛ همان پيامبر كه اقوام و امم در پرتو هدايت او رهسپار سرمنزل مقصود گشته‏اند.»

استمرار شعر مبارزه تا زمان ائمه

علامه اميني در الغدير مي‏گويد: دعوت روحي و ياري دين كه به وسيله شعر انجام مي‏گرفت و از تأييد قرآن و حديث هم برخوردار بود، در زمان ائمه طاهرين نيز چون زمان رسول خدا برقرار بود و مردم و
شاعر شيعي از اعماق دل به ممدوح خويش عشق مي‏ورزد و او را با صداقت مي‏سرايد، چرا كه هيچ گاه از سرودن شعر قصدي جز رضاي خداوند در نيت شعر خود نداشته است.
مجتمع آن روز، از شعر شعراي اهل بيت، قلوبشان مسخر مي‏شد، و حقايق مكتب ولايت با جانشان آميخته مي‏گشت. پيوسته شعرا از نقاط دور با قصايد مذهبي و چكامه‏هاي ديني خود، به خدمت ائمه(ع) مشرف مي‏شدند و مورد تفقد و اكرام ايشان قرار مي‏گرفتند.8
با عنايت به سودمندي اجتماعي و شرعي شعر اين شاعران، پيشوايان نظر به شخصيت مثبت اين شاعران داشتند و ساعي بودند تا نقطه ضعفهاي آنان را با روشهاي تربيتي اصلاح نموده و آنان را در مسير هدايت راهبر شوند. اين نكته را نيز بايد خاطر نشان ساخت كه وصيت امام باقر به امام صادق ـ عليهم السلام ـ در مورد وقف فلان مقدار از مال خود براي شاعران و نوحه‏سرايان در ايام حج، ناظر به اهميت شعر و استفاده از آن به عنوان وسيله مؤثري است در خدمت اهداف اسلامي.9
ادامه دارد

پی نوشتها:

1 ) جمهرة اشعار العرب، ص12.
2 ) «ابو ابوالوليد حسان بن ثابت انصاري، در مدينه زاده شد. در سال هجرت پيامبر اكرم و در حالي كه شصت ساله بود به اسلام گرويد. او با حربه شعر به جنگ مشركان پرداخته، تبليغات مسموم و بدگويي آنان را عليه پيامبر و اسلام خنثي كرد و آيين جديد را ستود. از اين رو او را شاعر پيامبر خوانده‏اند. پيامبر نيز درباره‏اش فرمود: تو از سوي روح القدس مؤيد هستي مادامي كه اهل بيت را مدح كني.» ولي متأسفانه او نخستين كسي بود كه علي(ع) را به دست داشتن در قتل عثمان متهم كرد. هدف او از اين عمل خشنود ساختن معاويه و دريافت جايزه از سوي او بود كه البته خشم
3 ) همان، ص13.
4 ) عيسي يوسف، حسان بن ثابت، ترجمه سيد حسين اسلامي، دار الكتب العلمية، بيروت، 1411.
5 ) كميت، القصائد الهاشميات، صالح علي صالح، بيروت، 1392ق.
6 ) مصطفي قلي زاده، دعبل خزاعي شاعر دار بر دوش، سازمان تبليغات اسلامي، ص83.
7 ) همان.
8 ) علامه اميني، الغدير، ترجمه محمد تقي واحدي، ج3، ص35.
9 ) صادق آيينه وند، ادبيات انقلاب در شيعه، ج1، ص119.

صادق رحماني

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها