پاسخ به:تايپك شيعه شناسي
چهارشنبه 15 شهریور 1391 2:14 AM
|
اسلام از سه طریق به سرزمین تایلند راه یافته است؛ یکی از طریق جنوب تایلند و مهاجرت مسلمانان مالایی تبار به سرزمین تایلند، دوم از طریق شمال و به واسطه مهاجرت مسلمانان چنین تبار به این سرزمین و سوم که مهمترین منبع به شمار میآمد؛ مسئله حضور شیخ احمد قمی در این سرزمین و به قدرت رسیدن او در دربار حکومتی «آیوتویا» (پایتخت سیام) و تأسیس نهضت دینی اسلام در این سرزمین به دست وی بود. تاریخ آیوتایا، که مهمترین شهر تاریخی تایلند محسوب میشود و مکانی دیدنی و توریستی است، به اوخر قرن سیزدهم میلادی بازمیگردد و این دوران همزمان بود با سیطره قوم تایی بر سرزمین سیام. تا پیش از سده سیزدهم، اقوامی چون «خمرها» و «مونها» بر سرزمین کنونی تایلند مسلط بودند، اما در این سده، تائیها که از قرن پنجم میلادی راهی این سرزمین شده و در طی هفت قرن به تردیج در مناطق مختف آن ساکن شده بودند؛ پس زا نبردهای متعدد با مراکز قدرت مونها و خمرها در شمال و شرق و همچنین درگیری با عمال امپراطوری «سری وجایا» در جنوب، توانستند قدرت را در دست گرفته، شهر آیوتایا را به عنوان پایتخت خوت برگزینند. آیوتایا از جهات مختلف، یک منطقه استثنایی به شمار میآمد و همین خصوصیات استثنایی به آن امکان داد تا به سرعت نفوذ خود را بر منطقه گسترش بخشد. این شهر، در حالی که در میانه خشکی قرار داشت، به واسطه سه رودخانه بزرگ «چائوفرایا»، «پاساک» و «لوپ بوری» محاصره شده بود، همچون یک جزیره جلوه میکرد و همین امر از جهت نظامی یک مزیت به شمار میآمد. در عین حل به دریا نیز بسیار نزدک بود و ارتباطی که به وسیله سه رودخانه بزرگ با دریا داشت به آن امکان میداد از جهت تجاری قابلیت ویژهای داشته باشد. در نیمه قرن شانزدهم، برمهایها بر آیوتایا سیطره یافته و آن را به انقیاد خود درآوردند؛ اما پس از جنگهای زیرزمینی و چریکی که به رهبری ناراسوئن انجام گرفت، تایلندیها موفق شدند تا مجددا استقلال آیوتایا را به دست آورند و ناراسوئن امکانی یافت تا در 1590، سلطنت را در این شهر برقرار سازد. رونق دوباره آیوتایا در طی مدت حکومت ناراسوئن باعث شد تا ارتباطات بازرگانی با این شهر تجارتی شدت گیرد و گروههای زیادی از تجار اروپایی، عرب و ایرانی بدانجا رهسپار شوند. در پایان قرن شانزدهم و تقریباً ده سال پس از آغاز سلطنت ناراسوئن بود که یک کشتی زیبا و بزرگ ایرانی به آرامی از خلیج سیام وارد رودخانه «چائوفرایا» شد و پس از یک سفر پرمخاطره به قصد توقف، رهسپار آیوتایا گشت. مدیریت کشی بر عهده مردی پنجاه ساله بود که مسافرین کشتی او را «شیخ احمد قمی» مینامیدند و او را به خطر هوش و ذکاوت و همچنین تسلطش بر چندین زبان خارجی، میستودند. شیح احمد قمی در محله پایین شره قم در سال 922 قمری (1543 میلادی) متولد شده بود. سالهای اولیه زندگی را به تحصیل دروس اسلامی مشغول و پس از مدت زمانی کوتاه به لقب شیخ ملقب گشته بود. دوران جوانی شیخ احمد، مقارن بود با تأسیس سلسله صفویه در ایران؛ سلسلهای که مذهب شیعه را رسماً پذیرفت و با این پذیرش موجبات تقویت حوزههای علمیه شیعی در ایران فراهم شد. چندی نگذشت که با استحکام قدرت سلسله صفوی و توسعه روابط ایران با دیگر کشورهای جهان، هیئتهای مذهبی و تجاری از ایران به سوی دیگر کشورها رهسپار شدند و همچنانکه از لبنان، گروهی از علمای شیعه به ایران دعوت شدند، گروهی از طلاب و روحانیون ایرانی هماره با تجار و جهانگردان علاقمند برای تبلیغ و تجارت به سوی دیگر کشورها به راه افتادند. یکی زا این افراد شیخ احمد قمی بود که هم در حوزههای علمیه تحصیل کرده بود و هم دستی در تجارت داشت. در آن زمان به دلیل حضور زیاد نمایندگان خارجی، جو آزادانهای برای فعالیتهای تجاری – فرهنگی در پایتخت سیام به وجود آمده بود و دولت به کسانی که در صدد فعالیت مذهبی بودند چندان سخت نمیگرفت. همین موقعیت موجب شد تا شیخ احمد بتواند یک فعالیت دو گانه تجاری مذهبی را آغاز کرده و پس از یک دهه فعالیت پر تلاش گروه «چائوسن» را به وجود آورد؛ گروهی که او را در تبلیغ آئین اسلام و روابط بین المللی یاری میدادند. پس از ده سال اقامت در آیوتایا، شهرت وی در شهر چندان زیاد شده بود که خانوادههای معروف و بزرگ در آروزی ملاقات با وی و همکاری با او در امور تجاری و فرهنگی بودند. در همین زمان مقدمات ازدواجش با خانمی از خانوادهای متشخص به نام «اُب چوای» فراهم شد. نتیجه این وصلت یک دخرت و دو پسر بود. پسر بزرگتر «چوئن» نامیده شد پسر کوچکتر پیش از اینکه به ده ساگی برسد درگذشت. دختر نیز «شی» نام داشت و با این فرزندان نخستین شاخه خانواده تایلندی تبار شیخ احمد قمی شکل گرفت. موقعیت تجاری شیخ احمد باعث شد تا از سوی تعدادی از بازرگانان به عنوان رئیس صنف انتخاب شود و همین انتخاب به او امکان داد تا هر چند گاه یکبار به دیدار شاه رفته امتیازات مهمی برای رونق کارهای خود و یارانش درخواست نماید. ناراسوئن کبیر در این هنگام درگذشته بود و برادرش «اکاتوت ساروت» به قدرت رسیده بود و از آنجایی که وی بر خلاف برادرش به فعالیتهای نظامی علاقه چندانی نداشت و بیشتر به توسعه اقتصادی آیوتایا میاندیشید، طبیعی بود که موقعیت برای تجّاری که از هوش و ذکاوت فراوان در توسعه بین المللی تجارت منطقه برخوردار بودند، مناسب باشد و راه برای بسط قدرتشان فراهم شود. به دلیل دوستی نزدیک که بین شیخ احمد و یکی از درباریان به نام «چاموئن سوراساکتی» ایجاد شده بود، رفت و آمد وی به درباره شدت یافت و این موقعیت را پیدا کرد که از نزدیک در جریان تحولات داخلی درباره که پس از سلطنت «اکاتوت ساروت» با درگیریهای سیاسی میان شاهزادگان موجه شده بود قرار گیرد. درست در همین زمان، استعمارگران هلندی و در کنار آنها سیاستمداران انگلیسی نیز به منطقه وارد شده بودند و رقابت شدید سیاسی و تجاری میان نیروهای استعمارگر بزرگ و تجّار و صاحب منصبان سیاسی ایجاد شده بود. شیخ احمد که مردی زیرک بود، خود را از درگیر شدن در این رقابتهای پیچیده و خطرناک دور نگه داشت و کوشید تا تبلیغات اسلامی خود را گسترش بخشد. در فضای آشفته سیاسی سیام در سالهای 1605 تا 1615 چاموئن سوراساکتی، توانست نفوذ خود را بر دربار افزایش دهد و در سالهای 1609 و 1610 به عنوان یکی زا مهمترین متنفذانی که در بر تخت نشستن «سونگ هام» یاری رساندند کنترل امور را در دست بگیرد. شاه وزارت امور داخلی ومدیریت تجارت خارجی را به وی سپرد و او نیز مسئولیت مدیریت امور اقلیتهای خارجی با شخصیت نمونهاش در روابط اجتماعی، تأثیر فراوانی در به دست آوردند سمت مشاورت وزیر و مدیریت توسعه بندر و گمرک آیوتایا، داشته است. با توسعه نفوذ شیخ در دربار، شاه لقب ahmad rjsethi fhya sheikh را به او داد و وی را به سرپرستی گمرک، روابط اقلیتهای خارجی و مدیریت بندر منصوب کرد. به عبارت دیگر او دومین فرد پس از وزیر امور خارجی و بازرگانی شده بود. هنگامی که نزدیکترین دوستش چاموئن سوراساکتی که در آن هنگام لقب chaophaya phra klang داشت، درگذشت، شیخ احمد به جانشینی وی منصوب شد. نکته جالب اینجاست که تا هشت نسل تمام جانشینان شیخ احمد در این منصب، همگی از فرزندان او بودند. چندی نگذشت که جامعه مسلمانان سیام ، از حیث نفوذ سیاسی و فرهنگی اعتبار قابل توجهی پیدا کرد . دوستان و پیروان شیخ احمد توانسته بودند کلاسهای مذهبی را برای خارجیان و همچنین اهالی مقیم آیوتایا برگزار کنند و به وسیله همین کلاسها بر تعداد تازه مسلمانان منطقه ، به سرعت بیفزایند. حضور شیخ احمد در درباره سیام موجب شد بود تا تجار مسلمان به راحتی بتوانند به منطقه رفت و آمد کرده و از امتیازات بازرگانی مناسبی برخوردار شوند. در این زمان شبه جزیره مالزی تقریباً به تسلط کامل هلندیها در آمده بود و ساکنین مسلمان این منطقه که در امور سیاسی و اجتماعی خود دچار مشکل شده بودند با توجه به حضور یک وزیر قدرتمند مسلمان در حکومت سیام، توجه خود را به سوی شمال معطوف و به این سرزمین مهاجرت میکردند. شیخ احمد موفق شده بود تا با یک سیاست زیرکانه، ضمن حفظ روابط تجاری با هلندیها و انگلیسیها ، بر موقعیت تجاری مسلمانان در آبهای خلیج سیام و دریای جنوب چین رونق بخشد همین نکته به تقویت جامعه اسلامی سیام منجر شده بود. با توسعه کمی و کیفی نفوذ جامعه مسلمانان سیام، سیام، شاه در صدد برآمد تا آنها را به عنوان یک اقلیت رسمی مورد شناسایی قرار دهد و در این شناسایی نقش شیخ احمد، نقشی تعیین کننده بود. به این ترتیب شیخ احمد علاوه بر سمتهای اداری و تجاری و سیاسی ، به سمت رئیس جامعه مسلمانان سیام نیز منصوب و بعدها به عنوان نخستین شیخ الاسلام سرزمین سیام (تایلند) شناخته شد. عنوان مذهبی وی در این زمان chao phya sheikh ahmad rattana dhibodi بود. چندی نگذشت که یک توطئه بزرگ سیاسی در آیوتایا به وقوع پیوست. توطئهای که عمدتاً توسط خارجیان و به خصوص گروه ماجراجویان ژاپنی هدایت میشد. این یک موقعیت خطرناک برای شیخ احمد بود، چرا که وی رسماً مسئولیت ارتباط و اداره امور بیگانگان مقیم در آیوتایا را به عهده داشت. شیخ احمد که از توطئه آگاه شده بود، با زیرکی طرفداران خود را به مقابله با توطئه فراخواند و به سرعت بر شورش مسلط شد. شواهد تاریخی از این نکته حکایت دارند که حضور یک جامعه قوی اسلامی در امپراطوری سیام ، گروهی که از حیث فرهنگی و اجتماعی در جهت مقابل دیگر خارجیان مقیم آیوتایا قرار داشتند، مهمترین دلیل شکست توطئه خارجیان بوده است. سلطان که به هنگام توطئه، سلطنت خود را از کف رفته میدید، و اینک بر اثر زیرکی شیخ احمد موفق شده بود تا آن را مجدداً تحکیم بخشد، علاوه بر سمتهای قبلی شیخ ، او را به سمت وزارت امور داخلی و ریاست خزانه سلطنتی و امور داخلی و خارجی نیز منصوب کرد. در حقیقت این نخستین بار بود که فردی بیگانه توانسته بود چنین مقامی را در امپراطوری سیام به دست آورد. پس از واگذاری سلطنت به شاه «سومدای فارا چائو سونگ دوومّ»، «چائو شیخ احمد را تانا دیبودی» همچنان مقام و نفوذ خود را در دربار حفظ کرد و طی مدتی در حدود بیست و پنج سال (1654 – 1630) به عنوان نخست وزیر سیام، مأموریتهای اداری و مذهبی خود را ادامه داد. طی این مدت، سیام، دورانی آرام را با همسایگانش سپری کرد. و این عصر، عصر رونق تجاری و سیاسی سیام و همچنین رونق جامعه اسلامی این سرزمین بود. شیخ احمد، به مدت سلطنت شش شاه از شاهان آیوتایا از شاه سومدای فاراچائود سونگ دووم تا شاه سومدای فاراچائود نارائی ماهارج (1688 – 1656) در مهمترین و بالاترین مناصب حکومتی سیام قرار داشت و هنگامی که به علت کهولت از سمتهای رسمی خود استعفا داد و شغلهایش را به پسرش واگذار کرد نیز ، همچنان به عنوان وزیر بازنشسته دربار و شیخ الاسلام سیام ، نفوذ و اعتبارش را حفظ کرده بود. در حال حاضر ، مقبره شیخ احمد قمی ، به عنوان مقبره یکی از مهمترین شخصیتهای سیاسی و فرهنگی تایلند، در دانشکده تربیت معلم شهر آیوتایا قرار دارد و با یک بنای اسلامی ، مشابه با آنچه در ایران و در مقابر شخصیتهایی چون ابوعلی سینا ، سعدی و حافظ به چشم میخورد، تزیین شده است. گنبد طلایی رنگ بنا و معماری ویژهاش به خوبی فرهنگ اسلامی و هویت مذهبی شخصیت شیخ احمد را بازگو میکند و کتیبهای سنگی ، در مقابل مقبره قرار دارد که به صورتی مختصر اما دقیق ، زندگینامه وی را برای بیننده بازگو میکند. در این کتیبه سنگی زیبا که به زبان انگلیسی و تایلندی حکاکی شده، چنین آمده است: «شیخ احمد، نخست وزیر دولت تایلند در آیوتایا، در محله پایین شهر در شهر قم؛ مرکز اسلامی ایران، در سال 1543 (م) متولد شد؛ شیعه اثنی عشری بود و در زمان شاه ناراسوئن کبیر به آیوتایا مهاجرت کرد...». برای جامعه تایلندی، شخصیت شیخ احمد، شخصیتی است چند بعدی؛ برای روستاییان و مسلمانان مقیم در کپرها و برنجزارها و جنگلها، شیخ احمد رهبری است مقدس که اسلام را از دوردستها برایشان هدیه آورده است ؛ شخصیتی که اطلاعات چندانی از زندگی او ندارند، اما همان اطلاعات کلی بری احترام و عزت به او کافی است. برای بودائیان قدیسی است روحانی که گرچه مذهبی دیگر دارد، اما کراماتش او را جاودانه کرده است و بدین سبب دوستش دارند و از او حاجت میخواهند. و برای اهل تحقیق، شخصیتی تاریخی، مذهبی و سیاسی است، که اعقابش تا پایان جنگ جهانی دوم در موقعیتهای مهم سیاسی، نظامی و اجتماعی این سرزمین، قدرت داشتهاند و فرزندانش تا چهارده نسل به عنوان شیخ الاسلام سرزمین تایلند، بر جامعه اسلامی این کشور که هم اکنون حدود 8 میلیون جمعیت را در بر میگیرد سمت رهبری داشتهاند. روایات تاریخی چنین نقل میکنند: آخرین فرد از اعقاب شیخ احمد که این سمت را به عهده داشت، سورن احمد چولا بوده است که تا سال 1932 در این عنوان باقی بوده است. پس از وی، پسر بزرگترش حاجی کیاسا چولارات، به عنون رهبر گروه شیعیان دوازده امامی تایلند یا «چائوسن سکت» برگزیده میشود که از سال (1949 – 1972م) در این سمت باقی ماند و در 1973 به عنوان نماینده جامعه اسلامی تایلند، به رهبری مسلمانان به مراسم حج عزیمت میکند. اعقاب شیخ احمد، در گروه شیعیان همچنان باقی هستند. طی مدت اقامت و قدرت شیخ احمد در سیام ؛ تحولات مهمی چه در زمینه سیاسی و چه در زمینه فرهنگی و اجتماعی در این سرزمین به وقوع پیوست. در این مدت حکومت مستقل سیام تشکیل شده و بر رقبای کوچکش در مناطق اطراف چیره گشت. تمدن سیامی به طور مشخص شکل گرفت و قدرت یافت تا در مقابل تمدنهای خارجی مقاومت کند؛ گرچه در دوران اخیر، استعمار بلایای عظیمی بر این تمدن وارد آورده و آن را از درون نابود ساخته است. با ورود شیخ احمد به آیوتایا و تشکیل تأسیسات اسلامی توسط وی در این منطقه، برای نخستین بار اسلام به صورت جدید در سرزمین تایلند رواج یافت. مذهب شیعه و خط عربی و زبان فارسی، به واسطه نفوذ شیخ احمد و پیروانش در سرزمین تایلند گسترش یافت و اصطلاحات اسلامی به زبان فارسی در میان مسلمانان این منطقه رایج شد، چنانچه مسلمانان تایی، نماز را به همین لغت فارسی یعنی «نماز» میشناسند و تنها کسانی که عربی میدانند، مترادف آن یعنی «صلاه» را به کار میبرند. با نابودی آیوتایا در سده هجدهم و با انتقال مرکزیت سیاسی حکومت سیام به بانکوک، بخشی از جامعه اسلامی این سرزمین نیز به بانکوک منتقل شد و گرچه این مهاجرت با انتقال محل حکومتی نوادگان شیخ احمد در درباره سیام نیز همراه بود. اما از آنجایی که بر اثر این مهاجرت ما بین جامعه مرکزی مسلمانان سیام جدایی افتاد و سلسله سلطنتی نیز به شدت تحت نفوذ سیاستمداران اروپایی قرار گرفت، به تدریج موقعیت مسلمانان در منطقه مرکزی و شمایل تایلند رو به ضعف گذشت و جامعه اسلامی آیوتایا و بانکوک که عمدتاً از شیعیان تشکیل میشد، آرام آرام درانزوا و محاصره قرار گرفت، چنانچه در حال حاضر در سرزمین تایلند به سه جامعه اسلامی بر میخوریم؛ یکی در شمال که با جامعه اسلامی چین در ارتباط است، یکی در مرکز عموماً شیعه هستند و سومی در جنوب که با مسلمانان مالزی همسایه هستند و به دلیل همین همسایگی از قدرت و همبستگی بیشتری برخوردارند. منبع : نامه فرهنگ / سال سوم/ شماره 1 |
کریمی که جهان پاینده دارد تواند حجتی را زنده دارد
دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی