پاسخ به:تايپك شيعه شناسي
چهارشنبه 15 شهریور 1391 2:13 AM
حکمت ادب و ادبِ حکیم
چكيده
در حاشیه سخنان استاد آیتالله مصباح در جمع مسؤولان روز جهانی فلسفه
در روزگاران قحطی تواضع و ادب، سخنان حضرت آیتالله مصباح يزدي در جمع مسؤولان همایش روز جهانی فلسفه، اشک شوق را بر دیدگان میآورد و حکمت عملی را میآموزد. ایشان در این دیدار با تعابیر زیر از جایگاه شامخ حضرت آیتالله جوادی آملی تجلیل كردند:
"اگر ما اینجا برای چند طلبه بحث فلسفی مطرح میکنیم؛ معنایش این نیست که نام بنده در کنار حضرت آیتالله جوادی برده شود. من این را واقعاً از ته دل میگویم و ایشان را از مفاخر اسلام میدانم و مفتخرم که دست ایشان را ببوسم. به طور معمول هر وقت خدمت ایشان شرفیاب میشوم؛ سعی میکنم این کار را انجام بدهم. خوب است ایشان به دنیا هم شناسانده شود؛ ایشان واقعاً مجاهدت نمود و عمر شریف خود را وقف فلسفه کردند. در تفسیر کار مرحوم آقای طباطبایی را ادامه دادند... و این افتخار نصیب ایشان میشود که یک دوره کامل تفسیر را با این عظمت، با این وسعت و با این شکوه بیان کنند. تنها چیزی که میتواند مجوز این باشد که مثلاً بنده هم شرکت بکنم این است که قدر بزرگان شناخته شود؛ از باب "تعرف الاشیاء باضدادها" معلوم شود که واقعاً آيت الله جوادی یعنی چی! با این تلاش مستمر و پیگیر و عاشقانهای که ایشان درباره کار علمی و تحقیق دارد؛ واقعاً اصل در ریاست فلسفه اسلام در این عصر با آيت الله جوادی است... عنصری با این صداقت، با این فهم، با این استعداد، با این پشتکار، با این تقوا کجا میتوان یافت؟! متأسفانه دنیا ایشان را نمیشناسد و نمیتواند هم بشناسد، اصلاً؛ چون در این فضا نیستند. فرصت مناسبی است که ما اقلاً چنین شخصیتهایی را که نعمتهای خدایی هستند برای جامعه معرفی کنیم. این افتخار باید شامل شاگردانشان و امثال بنده هم بشود که وقتی چنین استادی داریم پَر "اکرم العلما" آن ما را هم میگیرد و الّا این که ما لایق باشیم در کنار ایشان بگوئیم اول ایشان و دوم فلانی، این تضییع حق ایشان است."
* * *
عبارات فوق، گوشهای از ذکر جمیل استاد عالی مقام آیتالله مصباح از حکیم مفسر و فقیه، آیتالله جوادی آملی است. این یادکرد فروتنانه، از شأن و مرتبت حضرت استاد نمیکاهد بلکه آن را افزونتر و افزونتر میسازد و ادب و سلوک عالمان دینی را در زیست مؤمنانه و عالمانه تعلیم میدهد. شیوهای که بیش از صدها و هزاران درس اخلاق، در جان مشتاقان دانش در حوزه و دانشگاه اثر میگذارد و بر مخاطبان روزنهای از "تِلْكَ الدَّارُ الآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الأرْض"1 را باز میگشاید.
از دوران نوجوانی، این داستان يا افسانه تاریخی از شیخ بهایی و میرداماد بر جانم نشسته بود که: "شاه عباس به قصد امتحان و یا با سوء نیت تلاش میکرد که روابط آن دو عالم بزرگ عصر خویش را بازیابی کند. در سفری با آنان بود و میرداماد با جثهای سنگین بر مرکبی آهسته میراند و شیخ بهایی با قامتی نحیف بر مرکب خود میتاخت؛ شاه عباس به حکیم میرداماد نزدیک شد و گفت که حضرتتان با وقار حرکت میکنید ولی شیخ سبکسرانه میراند! میرداماد به سرعت پاسخ داد که مرکب شیخ از شادمانی است که به پرواز درآمده است! چه این که شیخ بر آن نشسته است! شاه عباس از میرداماد فاصله گرفت و به شیخ بهایی نزدیک شد و به طعنه گفت که مرکب میر، تحمل بار خود را ندارد و آهسته میآید! و شیخ بهایی فرصت را از شاه گرفت و گفت که مرکب میرداماد، طاقت آن را ندارد که کوه دانش و حکمت را حرکت دهد!" این روایت تاریخی یا اسطورهای، همچنان در جان و روان مردمان این مرز و بوم است. دانشورانی که خود بیش از همگان، قدر و قرب دانش را میدانند و با تکریم عالمان، بر منزلت علم میافزایند. متأسفانه در چرخه دانش کشور، گاه این سلوک و آداب در محاق میرود و رقابتهای کاسبکارانه وتجاری، جای تواضع علمی را پر میکند.
این یادداشت کوتاه، به نیت آن نگاشته شد که به خاطر آوریم شعله این سلوک دینی، هنوز با فروغ است و در میان دانشوران روشنضمیر، این سنت پا برجاست. دورادور، به سهم خویش و به عنوان یکی از شاگردان کوچک حضرت استاد، بر دست و دهان استاد بوسه میزنم و یادگیری این شیوه کریمه را از ایشان و دیگر عالمان ربانی، از خداوند منّان آرزو میدارم.
پی نوشتها :
1 . قصص/83.
مؤلف: سید عباس صالحی
کریمی که جهان پاینده دارد تواند حجتی را زنده دارد
دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی