0

تايپك شيعه شناسي

 
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:تايپك شيعه شناسي
چهارشنبه 15 شهریور 1391  1:50 AM



شیعه در عصر امام زمان‏علیه السلام‏ شیعه از زمان وفات رسول خداصلى الله علیه وآله تا به امروز همیشه در معرض فشار و شکنجه بوده است.
به این دلیل، تاریخ شیعه پر از قربانیانى است که کشته یا طرد شده‏اند، فقط به دلیل اینکه شیعه امام على‏علیه السلام بودند! تشیع، همیشه هدف قلم‏هاى مسموم بوده است و حکومت‏ها با تمام قوا با شیعیان به جنگ برمى‏خاستند.
به کتاب‏هاى تاریخ مراجعه کنید و آنچه از مصیبت‏ها و سختى‏ها بر سر آنها آمده است را بخوانید؛ از سلمان فارسى، عمار یاسر، عبدالله بن مسعود، ابوذر غفارى و مالک بن نویره شروع کنید و جنگ جمل، صفین و نهروان را مرور نمایید و هجوم‏هایى که در زمان معاویه بر کشورهاى شیعه بوده، تا شهادت امیرالمومنین‏علیه السلام، دسیسه سم دادن به امام حسن‏علیه السلام، فاجعه کربلا و عواقب آن، شهادت هشت امام از ایمه اهل بیت‏علیهم السلام و تا غیر آن از هزاران مثال و شواهدى که بر صحت گفته ما دلالت مى‏کند، نگاهى بیندازید.
اموى‏ها، عباسى‏ها، عثمانى‏ها و نظیر آنها، تلاششان را براى از بین بردن شیعه و تشیع به کار بردند.
چه بسیار فتواهایى که به ریختن خون شیعیان و مباح بودن اموال و ناموسشان صادر شد و نسبت کفر و شرک به آنها داده شد.
بله، شیعه در عهد آل بویه، حمدانیان، فاطمیون و صفویان نفسى کشیدند و مقدارى از حیات و آزادى به آنها بازگشت.
ولى این مدت‏ها کوتاه بود و بدبختى‏ها، هنگام انقراض یکى از این حکومت‏ها، آغاز مى‏شد، کتابخانه‏ها سوزانده مى‏شد، مساجد خراب مى‏گشت، خون‏ها ریخته مى‏شد، اموال به غارت مى‏رفت و مباح شمرده مى‏شد، میلیون‏ها شیعه رانده شده از وطن‏هاى خودشان به کشورهاى دور و غیر اسلامى مهاجرت مى‏کردند و هیچ اطلاعاتى از آنها دریافت نمى‏شد.
شیعیان همیشه با برخورد به بعضى از حاکمان مواجه مى‏شدند و فشار و مراقبت شدیدى بر نوشته‏هاى شیعه، مجالس حسینى، مدارس، مساجد، کتابخانه‏ها و شخصیت‏هاى آنان مى‏شد که همگى آنها نشانه‏هاى از برخورد با شیعیان است.
در حین نوشتن این سطرها؛ از بدبختى‏ها، مصیبت‏ها و فجایعى که بر سر شیعیان در جنوب لبنان، پاکستان، هند، عراق و بسیارى از کشورهاى خاورمیانه مى‏آید، مى‏شنویم.
زندان‏ها، مملو از مردان، زنان، پیران و جوانان شیعه است و کودکان در زندان‏ها متولد مى‏شوند؛ بزرگان در زندان‏ها مى‏میرند؛ اموال مصادره شده به غارت مى‏رود؛ خانه‏ها و آنچه در آنهاست از روى اجبار، زور، ظلم و ستم از آنها گرفته مى‏شود.
هر از گاهى، جماعتى از شیعیان را به سوى چوبه دار مى‏برند مثل اینکه آنها، گوسفندانى هستند که به کشتارگاه برده مى‏شوند و دولت‏ها و حکومت‏ها جایگاه‏هاى تفریحى براى دیدن این فجایع و واقعه‏هاى ناگوار مى‏سازند.
این سخنان تلخ، ناگوار و دردناک، زندگى را بر هر انسان با غیرتى - که این سخنان را مى‏شنود - تلخ مى‏کند.
لازم است، فراموش نکنیم، تعداد شیعیان دوازده امامى - که معتقد به امامت امام زمان‏علیه السلام هستند - به دویست میلیون نفر مى‏رسند؛ پس هنگامى که امام زمان‏علیه السلام ظهور کند، این شیعیان در طلیعه اصحاب و انصار امام‏علیه السلام هستند.
بدیهى است که شیعه بزودى به اوج عظمت و قله قدرت و توانایى مى‏رسد و آن‏جا دیگر، حکومت منحرفى نیست تا از آن بترسند و قدرت ستمگرى نیست که از آن دورى کنند؛
شکى نیست که شیعه به بالاترین درجه از امکانات، توان و پذیرش حکم در کره زمین خواهد رسید. به خصوص هنگامى که عنایت خاص امام زمان‏علیه السلام، شامل حال آنها شود و این وضع بزودى تبدیل به زیباترین صورت خواهد شد.

در این‏جا بعضى از احادیثى که به این مطلب اشاره دارد را بیان مى‏کنیم:

امام صادق‏علیه السلام فرمود: «یکون شیعتنا فی دوله القایم‏علیه السلام سنام الارض و حکامها یعطی کل رجل منهم قوه اربعین رجلا.»
«شیعیان ما در حکومت قایم‏علیه السلام، بزرگان زمین و حاکمان آن هستند و به هر مردى از آنها، نیروى چهل مرد عطا مى‏شود.»(1)
امام باقرعلیه السلام فرمود: «اذا وقع امرنا و خرج مهدینا کان احدهم اجرا من اللیث و امضى من السنان، یطا عدوه بقدمیه و یقتله بکفیه.»
«هنگامى که امر ما واقع شود و مهدى ماعلیه السلام قیام کند هر یک از شیعیان ما با جرات‏تر از شیر و برنده‏تر از شمشیر هستند که دشمنانش را زیر دو پایش، پایمال مى‏کند و با دو دستش مى‏کشد.»(2)
امام صادق‏علیه السلام فرمود: «ان الله نزع الخوف من قلوب شیعتنا و اسکنه قلوب اعداینا، فواحدهم امضى من سنان واجرا من لیث، یطعن عدوه برمحه و یضربه بسیفه و یدوسه بقدمیه.»
«خداوند، ترس را از دل شیعیان ما مى‏گیرد و آن را در دل‏هاى دشمنان ما قرار مى‏دهد؛ پس هر یک از آنها از شمشیر، برنده‏تر و از شیر، شجاع‏تر هستند؛ او دشمنش را با نیزه‏اش ناکار کرده، با شمشیرش مى‏زند و با دو پایش، لگدکوب مى‏کند.»(3)
امیرالمومنان‏علیه السلام فرمود: «کانی انظر الى شیعتنا بمسجد الکوفه، قد ضربوا الفساطیط یعلمون الناس القرآن.»
«گویى مى‏بینم که شیعیانمان در مسجد کوفه خیمه زدند و به مردم، قرآن یاد مى‏دهند.»(4)
امام باقرعلیه السلام فرمود: «من ادرک قایم اهل بیتی، من ذى عاهه برا و من ذی ضعف قوی.»
«کسى که قایم اهل بیت مرا درک کند و مریض باشد، خوب مى‏شود و ضعیف باشد، قوى مى‏گردد.»(5)
امام باقرعلیه السلام فرمود: «اذا قام قایمنا، وضع یده على رووس العباد، فجمع بها عقولهم.»
«هنگامى که قایم ماعلیه السلام قیام کند، دستش را بر سر بندگان قرار مى‏دهد و به این وسیله، عقل‏هاى آنها کامل مى‏شود.»(6)
امام باقرعلیه السلام فرمود: «انه لو کان ذلک - ای ظهور الامام المهدی - اعطی الرجل منکم قوه اربعین رجلا و جعل قلوبکم کزبر الحدید، لو قذفتم بها الجبال فلقتها و انتم قوام الارض و خزانها.»
«هر گاه او ظهور کند به هر مردى از شما، نیروى چهل مرد داده مى‏شود و قلوب شما مثل پاره‏هاى آهن مى‏شود که اگر آنها را به کوه‏ها بزنید، شکافته مى‏شوند و شما، مدیران زمین و خزانه داران آن هستید.»(7)
مذهب شیعه در اصول، مبادى و تعالیمش، مذهب استقلال، تلاش، کوشش، جهاد، شهادت و نشاط در عمل است.
هنگامى که ارزش ثروت علمى و فکرى - که شیعه داراى آن است - دانسته شود، نتیجه‏اش در بالاترین سطح و به صورت باور نکردنى، جلوه گر مى‏شود.
متاسفم که مى‏گویم، مواهب و شایستگى‏هایى که شیعه به وسیله آن در خلال این قرون بهره‏مند بوده، کنار گذاشته شده، پایمال گشته است و هنگام ظهور امام زمان‏علیه السلام، آن مواهب آشکار مى‏شود و صلاحیت‏ها رشد کرده، ابتکارات به وجود مى‏آید؛ پس تعجبى ندارد که شجاعت به شیعه برگردد و تحت رهبرى امام آنها - که فردى انقلابى و دلیر است و مى‏خواهد ریشه هر ظلم و فسادى را قطع کند - عدل، فضیلت و سعادت در تمام نقاط دنیا منتشر شود.
در آن هنگام، جریت و شجاعت یک شیعه از شیر بیشتر است و نیروى روحش در عضلاتش تاثیر مى‏گذارد و مى‏تواند دشمنش را با مشت بکشد، همان‏طور که خداى متعال مى‏فرماید:«فوکزه موسى‏ فقضى‏ علیْه» «موسى‏علیه السلام به او مشت زد، پس او مرد.»(8)
شیعیان ضعیف، ضعفشان به قوت، بى‏باکى، دلیرى و اقتدار تبدیل مى‏شود و تمامى بیمارى‏ها از شیعه برطرف مى‏شود و به صحت و سلامتى در بدن‏هایشان بهره‏مند مى‏گردند.
اما درباره اینکه امام زمان‏علیه السلام، دستش را بر سر بندگان مى‏گذارد، دو احتمال وجود دارد:
اول: حقیقتش این باشد که امام‏علیه السلام، دستش را بر سر هر کس از بندگان خدا که بخواهد، بگذارد تا از طریق معجزه، عقلش کامل شده، فکرش به بلوغ برسد و به درجات بالاى کمال برسد.
دوم: رمزى براى دخل و تصرف امام‏علیه السلام در افکار مردم باشد، مثل اینکه شستشوى مغزى انجام دهد که از طریق اشاعه نصایح حکیمانه و مواعظ رسا، محقق مى‏شود.
در هر صورت، جامعه شیعى از جهت فکرى، اعتقادى و فرهنگى، متبلور خواهد شد.
امام صادق‏علیه السلام فرمود: «ان قایمنا اذا قام مد الله لشیعتنا فی اسماعهم و ابصارهم، حتى لایکون بینهم و بین القایم برید یکلمهم فیسمعون و ینظرون الیه و هو فی مکانه.»
«هنگامى که قایم ماعلیه السلام قیام کند، خداوند براى شیعیان ما در گوش‏ها و چشمانشان گستردگى قرار مى‏دهد تا اینکه بین آنها و بین قایم‏علیه السلام، واسطه‏اى نماند؛ با آنها سخن مى‏گوید، آنها مى‏شنوند و به او نگاه مى‏کنند در حالى که او در مکان خود است.»(9)
امام صادق‏علیه السلام فرمود: «ان المومن فی زمان القایم و هو بالمشرق لیرى اخاه الذی فی المغرب و کذا الذی فی المغرب یرى اخاه الذی بالمشرق.»
«در زمان قایم‏علیه السلام، کسى که در مشرق است، برادرش را - که در مغرب است - مى‏بیند همچنین آنکه در مغرب است، برادرش را - که در مشرق است - مى‏بیند.»(10)
این دو حدیث در عصر ما، ظاهرا بر تلویزیون انطباق دارند؛ پس امام زمان‏علیه السلام بر صفحه تلویزیون ظاهر مى‏شود تا ارشادهاى تربیتى و تعالیم اسلامى را به تمام اهل عالم انتقال دهد؛ اهل مشرق و مغرب او را مى‏بینند، سخنش را مى‏شنوند و حال آنکه اوعلیه السلام در جایگاه خودش است، همان‏طور که الان هم، همین طور است.
امام باقرعلیه السلام فرمود: «و یخرج الناس خراجهم على رقابهم الى المهدی و یوسع الله على شیعتنا ولو لاما یدرکهم من السعاده لبغوا.»
«مردم، مالیات‏هایشان را روى دوششان گذاشته، به سوى مهدى‏علیه السلام مى‏برند و خداوند بر شیعه ما وسعت مى‏دهد که اگر سعادت را درک نمى‏کردند، سرکشى مى‏نمودند.»(11)
این حدیث، نشان دهنده بهره‏مند شدن شیعیان از تکامل عقول، باوقار بودن و درک وقایع است؛ طبیعت انسان، این است که در هنگام قدرت و بى نیازى طغیان کند.
براى مثال هنگامى که وسایل معیشت فراوان شود، ممکن است کارگر، کار را و کشاورز، زراعت را رها کند و معناى آن، این است که نظام اجتماعى مختل مى‏شود؛ زیرا صاحبان حرفه‏ها و شغل‏ها، کارهایشان را به سبب فراوانى مال رها مى‏کنند؛
ولى امام محمد باقرعلیه السلام، این مشکل را حل مى‏کند و مى‏فرماید: «اگر به آنها سعادت نرسد، طغیان مى‏کنند.» شاید معنا این باشد که آنها با وجود فراوانى مال از نظام اجتماعى محافظت مى‏کنند و براى آراسته شدن به اخلاق عالى و عدم طغیان بر اعمالشان مداومت مى‏کنند، همان‏طور که اگر محتاج به مال بودند، مداومت مى‏کردند.

پی نوشت ها:

1) بحار؛ مجلسى؛ ج 52، ص 372.
2) همان.
3) بحار؛ مجلسى؛ ج 52 ص 336.
4) غیبت؛ نعمانى؛ باب 21، حدیث 3.
5) بحار؛ مجلسى؛ ج 52، 335.
6) بحار الانوار؛ ج‏52، ص‏328.
7) بحار؛ مجلسى؛ ج 52، ص‏335.
8) قصص، آیه 15.
9) کافى؛ ج 8، ص 240.
10) حق الیقین؛ ج 1، ص 229.
11) بحار؛ مجلسى؛ ج 52، ص 345.

سید محمد کاظم قزوینى موسوى

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها