جنگهاى ایران و عثمانى / فتح تبریز
چهارشنبه 8 شهریور 1391 7:49 PM
شاه عباس پس از آن که خراسان را از خطر تاخت و تاز ازبکان نجات داد و فتنه هاى داخلى را فرو نشاند، مصمم شد که آذربایجان و ولایات از دست رفته ایران را از دولت عثمانى باز گیرد. تجهیز و آموزش ارتش نوین ایران نیز این توان را به شاه صفوى مىداد تا در مصاف با عثمانى امکان پیروزى داشته باشد. حکام و مرز داران ترک هم، که دوران بردبارى شاه عباس را دلیل عجز و ناتوانى دولت ایران مىپنداشتند، گه گاه به کارهاى ناهنجار و بى رسمیهایى دست مىزدند؛ از جمله، احمد پاشا، حکمران وان، بازرگانان ایرانى را که از جانب شاه ایران به آن شهر رفته بودند، قتل عام کرد و اموال و نقدینه آنها را که مال خاص شاه عباس بود، مصادره کرد. در شروان هم، سرداران ترک چند تن از فرستادگان شاه را که براى خریدن کنیز و غلام به سوى داغستان مىرفتند، در راه کشته، اموالشان را غارت کردند.
در اواخر سال 1011 ق / مه 1603 م گروهى از کردان اطراف سلماس، به ریاست غازى بیگ ابدال برادوست از اطاعت على پاشا والى ترک آذربایجان سر پیچیدند؛ على پاشا به قصد سرکوب ایشان از تبریز بیرون رفت، غازى بیگ پسر خود را نزد شاه عباس فرستاد و از وى درخواست کمک کرد.
در همان حال، على پاشا حکمران تبریز، که از تهاجم ناگهانى شاه عباس به مناطق اشغال شده توسط عثمانى بیم داشت، دستور داد که در محل چمن اوجان، که آن زمان از نقاط مرزى آذربایجان ایران و عثمانى بود، قلعهاى بسازند. ذوالفقار خان قرامانلو - حکمران آذربایجان ایران - چون از این امر آگاه شد، شبانه از اردبیل به همراه پانصد مرد جنگى به سوى قلعه ناتمام تاخت و آن را به کلى ویران و تعدادى از سربازان ترک را نیز به قتل آورد و به اردبیل بازگشت. از اردبیل گزارش این حمله را براى شاه عباس به اصفهان فرستاد، و بدونوشت که چون على پاشا براى دفع کردان و یاغیان سلماس با گروهى از سپاهیان ترک از تبریز بیرون رفته، گرفتن شهر کار چندان دشوارى نخواهد بود. شاه عباس نیز او را خلعت فرستاد و فرمان داد تا جاسوسانى به تبریز فرستد از اوضاع شهر او را آگاه نماید. پس از آن، شاه در اصفهان شایع کرد که الله وردى خان امیرالامراى فارس بدو نوشته که کشتیهاى پرتغالى در خلیج فارس به جزایر بحرین حمله برده اند، و شاه خود را آماده درگیرى با آنها مىسازد و عنقریب براى مواجه با سپاه متجاوز به هرمز خواهد رفت. پادشاه صفوى به این بهانه و بدون آنکه سوءظن عثمانیها را برانگیزد، دستور تجهیز سپاه داد؛ چون این شایعه بر سر زبانها افتاد، اعلان کرد که الله وردى خان اطلاع داده که پرتغالیها از قصد خود چشم پوشیده اند و شاه دیگر به شیراز و از آنجا به هرمز نخواهد رفت؛ ولى چون گروهى از سرداران و سپاهیان آماده سفر گشتهاند، و او نیز هوس استراحت و شکار دارد، به مازندران خواهد رفت و چندى در آنجا به سر خواهد برد.