0

تاریخ ایران- دوران اسماعیلیه درایران

 
siasport23
siasport23
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1391 
تعداد پست ها : 16696
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

شاعران عصر مغول
چهارشنبه 8 شهریور 1391  6:38 PM

 

1: فریدالدین عطّار: فریدالدین ابوحامد محمد بن ابراهیم بن اسحاق معروف به عطّار در حدود سال 440ه. در کدکن نیشابور به دنیا آمد. از زندگی او اطلاع دقیقی در دست نیست. او از کودکی شیفتة تصّوف بوده. آثاری به وی نسبت داده اند که همه از او نیست. مصیبت نامه، اسرارنامه، الهی نامه، مختارنامه و منطق الّطیر از مثنویهای معروف او و تذکره الاولیا از آثار منثور اوست که به نثری ساده و شیرین نوشته شده است. بی تردید مهارت عطّار در سرودن غزل عرفانی است ودراین فن کسی جز سنایی با او برابری نمی کند. سخنان عطّار در شیوایی و سوز و گداز برتر از سنایی است و تا حدی سرمشق شاعران عارف بوده است.

2: جلال الدین رومی: مولانا جلال الدین محمد معروف به مولانا و مولوی، فرزند سلطان العلما بهاالدین روز ششم ربیع الاول سال604ه. در بلخ به دنیا آمده و ظاهراً پدرش در سال 610ه از بلخ خارج شده وبه نیشابور رفت. معروف است که در ملاقات با عطّار، عطّار اسرارنامه خود را به مولانا هدیه داد. پس از سفر به بغداد، مکه وشام به همراه پدر به آسیای صغیر رفت. مولانا در با گوهر خاتون دختر خواجه سمرقندی ازدواج کرد. به سبب دعوت علاءالدین کیقباد سلجوقی به قونیه رفت پدر وی در سال 628ه در گذشت و در قونیه به خاک سپرده شد. در 629ه سید برهان الدین محقّق ترمدی به قونیه آمد و مولانا نه سال از برهان الدین معارف آموخت سپس به عزم کسب علم به حلب و دمشق رفت. در سال 638ه سیـّد برهان الدین وفات یافت . مولانا تا سال 642ه در قونیه به وعظ و تدریس مشغول بود. در سال 642ه شمس الدین تبریزی که عارفی سوخته بود، وارد قونیه شد. دیدار شمس تحـّولی در مولانا پدید آورد. چون مردم مولانا را نمی دیدند با شمس به مخالفت برخاستند ،شمس در سال 643ه ناگهان غیبت کرد. با رفتن شمس مولانا حالی غریب پیدا کرد. نامه ای از شمس که از شام فرستاده بود به دست مولانا رسید. سلطان ولد پسر خود را با چند تن برای بازگرداندن شمس به شام فرستاد. شمس در محرم 645ه به قونیه بازگشت. حسودان به فتنه انگیزی مشغول شدند و معروف است که سرانجام شمس را در شعبان 645ه به قتل رساندند اما واقع این است که ظاهراً شمس بار دیگر از قونیه خارج شد وبعد از 645ه کسی نشانی از او نیافت مولانا تا پایان حیات یاد و خاطرة شمس را از یاد نبرد. سرانجام مولانا صلاح الدین فریدون زرکوب قونیوی را به جای شمس برگزید. صلاح الدین در 657ه وفات یافت. بعد از وی مولانا حسام الدین چلبی را که به ابن اخی ترک معروف است برگزید. این حسام الدین کسی است که از مولانا درخواست کرده است مثنوی را بسراید و از این باب بر گردن همة  دوستداراد مولانا حق بزرگی دارد. حسام الدین یازده سال بعد از وفات مولانا بر مسند ارشاد نشسته بود. پس از وفات او در 683ه بهاءولد، پسر مولانا بر مسند نشست. از مولانا پنج اثر به نظم و نثر باقی مانده است:

1: مثنوی: این کتاب در شش دفتر است بالغ بر 25676 بیت و یکی از شاهکارهای عرفانی اسلامی است و یکی از شاخص ترین منظومه های اندیشة بشری است.

2: کلیـّات شمس یا دیوان کبیر: در 40236 بیت که حاوی شورانگیزترین غزلها و رباعیـّات مولاناست.

3: فیه ما فیه: تحریر سخنان مولاناست. گاهی مخاطب او معین الدین پروانه یکی از رجال حکومتی و وزیر دربار              سلجوقی است.

4: مکتوبات: حاوی یکصدو پنجاه نامة مولاناست. این مقداری از نامه های اوست که باقی مانده است.

5: مجالس سبعه: هفت سخنرانی مولاناست که به شیوه خطابی بیان کرده است.

عشقنامه و آفاق وانفس که به مولانا نسبت داده اند از او نیست. وفات مولانا در 672ه در قونیه اتفاق افتاده و مزار او در کنار پدر ودو پسر و دیگر وابستگان بوده و زیارتگاه عاشقان همة عالم است. دربارة محتوای آثار و شیوه بیان و اندیشه های او در این مختصر نمی توان سخن گفت. علاقه مندان ناگزیر به کتابهای متعـّددی که در این باره نوشته شده است باید مراجعه کنند.

3: عراقی: فخرالدین ابراهیم بن بزرگمهر بن عبدالغفـّار همدانی معروف به عراقی در 610ه به دنیا آمد. پس از پایان تحصیل به عراق رفت و سپس در مولتان به خدمت بهاءالدین زکّریای مولتانی رسید و از دست او خرقه پوشید وبا دختر شیخ ازدواج کرد. سپس به دمشق رفت و در سال 686 یا 688ه در همانجا درگذشت و پشت مزار محیی الدین بن عربی در جبل صالحیه دمشق مدفون شد. عراقی از شاعران دل سوخته وعاشق است. سخنی ساده و استوار دارد کتابی به نام لمعات و رساله یی به نام اصطلاحات الصوفیه نیز علاوه بر دیوان دارد که همه در کلیـّات عراقی یکجا به چاپ رسیده است.

4: سعدی:مشرف الدین مصلح بن عبدالله سعدی شیرازی ظاهراً در 585 یا 606ه در شیراز در خانواده ای از اهل علم به دنیا آمد. پس از تحصیل در شیراز به بغداد رفت، در نظامیة بغداد به تحصیل پرداخت. سعدی به سبب آشفتگی اوضاع و قحطی راه سفر در پیش گرفت به بسیاری از شهرها سفر کرد. در تبریز به دیدار شمس الدین صاحب دیوان و برادرش عطا ملک جوینی و اباقاآن مغول نایل شد. زندگی سعدی را به سه دوره می توان تقسیم کرد:1- جوانی و تحصیل، 2- سیر وسیاحت، 3- عزلت و عبادت. سعدی پس از سفر طولانی به شیراز آمد و به جمع آوری آثار خود پرداخت. در کلیـّات او بیست و سه کتاب و رساله جمع شده است. معروف ترین آن کتابها: بوستان است به نظم در ده باب که در 655ه سروده است، گلستان به نثر در هشت باب که در 656ه به نام اتابک ابوبکر زنگی کرده است، قصاید عربی و فارسی، غزلیات، مقطعات، رباعیـّات و مفردات که در سالهای مختلف سروده است. مجالس پنجگانه به نثر و رسالات و سعدی در نظم و نثر استاد است. غزل عاشقانه را به اوج کمال رسانده است. کلام او آمیخته به امثال و حکم است. بسیاری از  سخنان او حکم ضرب المثل یافته است. مهم ترین ویژگی سخن او در آن است که هر کس بشنود می پندارد آسان است ولی هرگز نظیر آن را نمی تواند بسراید. یعنی سخن سعدی سهل و است. بسیاری کوشیده اند که نظیر گلستان او کتابی بنویسند. مجد حوافی در 733ه روضه خلد را سروده، جامی در گذشته 898ه بهارستان را تألیف کرده ، قاآنی در گذشته 1270ه پریشان را نوشته، اما هیچ یک از عهدة برابری برنیامده اند. سعدی در 691 یا 694ه درشیراز درگذشته است و آرامگاه او در شیراز است.

5: امیر خسرو دهلوی: امیر ناصرالدین ابوالحسن خسروبن امیر سیف الدین محمود دهلوی از قبیله لاچین ترکان در سال 651ه در پتیالی(مومن آباد) به دنیا آمد. امیر خسرو در 683ه در نبردی که سلطان محمد پسر سلطان غیاث الدین با مغولان داشت دو سال به دست مغولان اسیر شد. در 701ه دست ارادت به خواجه نظام الدین اولیا داد در هندوستان در طول ششصد سال شاعری چون امیرخسرو به ظهور نرسیده است. امیرخسرو در زبان ترکی و فارسی مهارت داشت. به عربی هم شعر می گفت. او نثر نویس هم بود. او از نخستین کسانی است که از نظامی گنجوی تقلید کرده و مثنوی هایی سروده است:

1: مطالع الانوار، در جواب مخزن الاسرار که در 698 سروده است.

2: شیرین و خسرو، به تقلید خسرو و شیرین نظامی در 698ه

3: مجنون و لیلی، به تقلید لیلی و مجنون که آن را هم در 698ه ساخته است.

4: هشت بهشت، به تقلید هفت پیکر که در 701ه سروده است.

5: آیینة اسکندری، در پاسخ اسکندرنامة نظامی که در 699ه ساخته

اودیوان خود را به دورة حیات خود از جوانی تا پیری تقسیم کرده و آنها را تحفه الصغر، وسط الحیات، عزه الکمال، بقیـّه نقیـّه، نهایه الکمال نامیده است. رسائل العجاز و افضل الفواد و خزاین الفتوح از آثار منثور اوست. کتابهای دیگری هم دارد. امیرخسرو هر چند در هند به دنیا آمده در سخن پردازی چنان مهارتی دارد که شاعران ایرانی به سخنوری او اعتراف کرده اند. امیرخسرو در 725ه شش ماه بعد از وفات مرشدش نظام الدین اولیا در دهلی درگذشت و در جوار تربت نظام الدین به خاک سپرده شد.

6: محمود شبستری: سعدالدین محمود بن عبدالکریم بن یحیی شبستری، ظاهراً در 687ه درشبستر به دنیا آمده، وی مردی سفرکرده و تجربه دیده بود و از رجال بزرگ تصّوف زمان خود شمرده می شد. در ضمن سفرهایش در کرمان ساکن شد و از اولاد و خاندان او افرادی در آن سامان ماندند و طایفه ای به نام خواجگان تشکیل دادند. محمود شبستری کتابی معروف به گلشن راز دارد که در پاسخ هفده سئوال منظوم که از خراسان برایش فرستاده بودند ساخته است که قریب هزار بیت دارد و مهم ترین نکات عرفانی را مطرح کرده است. سعادتنامه مثنوی دیگر اوست. مرات المحققین و حق الیقین از آثار منثور وی است. نوشته اند که شیخ در 720ه در شبستر اتفاق افتاده و چون در هنگام وفات بیش از سی وسه سال نداشت ولادت او را سال 687ه قید کرده اند. بر گلشن راز شیخ محمود شرحهایی نوشته اند که معروف ترین آنها مفاتیح الاعجاز است از لاهیجی که در 877ه تدوین کرده است.

دیگر شاعران این عهد:  لازم بود که از شاعرانی چون کمال الدین اسماعیل که ظاهراً در 635ه به دست مغولی کشته شده، خالقی طوسی که کلیله و دمنه را به نظم کشیده، همام تبریزی در گذشتة 714ه،  اوحدی مراغه ای درگذشتة 738ه مولف جام جم هم نام می بردیم.

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها