ناصر خسرو نماینده تفکر اسماعیلی در ایران
چهارشنبه 8 شهریور 1391 6:27 PM
ناصر خسرو قبادیانی، به سال 394 در قبادیان از توابع بلخ، پا به دنیا نهاد.وی در آن دیار آموزش های رایج را در مسائل دینی و فلسفی فرا گرفت.مدتی به کارهای دیوانی اشتغال داشت و چندان گرد دین نمی گشت.این بگذشت تا آن که در چهل سالگی خوابی دید و دگرگون شد .پس از آن به مرو و سپس به نیشابور آمد و از آنجا سفری طولانی را به سوی مکه آغاز کرد .پس از آن راه تهامه و یمن و بصره و اصفهان و سرخس به بلخ بازگشت.این سفر از سال 437 تا 444 به درازا کشید و گزارش آن همان سفرنامه ناصر خسرو است که بارها چاپ شده است.
ناصر خسرو عالمی برجسته و عقل گرایی دانشمند بود.وجود صفت شاعری برای وی، نباید به این معنا باشد که او تنها شاعر است، بلکه متفکر و فیلسوفی بود که اندیشه های خود را در قالب نثر و نظم می ریخت.او یکی از پر افتخارترین حکیمان و شاعران ادب پارسی است.سفرنامه وی نشان می دهد که او سخت به آرا و اندیشه های رایج روزگار آگاه بوده و با عالمان زیادی در این سفر به مباحثه نشسته است.
ناصر خسرو در این سفر، به مصر رفت و در آنجا به آیین اسماعیلی گروید یا اگر از پیش بر این آیین بود، در آنجا آموزش های لازم را دید و اعتقادش استوارتر شد.المؤید فی الدین شیرازی، رئیس داعیان اسماعیلی در مصر، او را به گرمی پذیرفت.پس از آن ناصر خسرو دست بیعت با امام فاطمیان داد.خودش در این باره می گوید:
دستم به کف دست نبی داد به بیعت*زیر شجر عالی پر سایه و مثمر
ناصر خسرو از سلطان فاطمی لقب حجت گرفت و به ایران بازگشت.در ایران، با وجود سخت گیری هایی که بر اسماعیلیان می رفت، جان وی از سوی سلجوقیان در خطر بود.به همین دلیل، به محلی دور افتاده به نام یمگان در کوه های بدخشان پناه برد و به سال 481 درگذشت.همانجا بود که نوشته های بسیاری تألیف کرد و اندیشه هایش را میان مردم آن نواحی رواج داد.می دانیم که تاکنون نیز مردم آن سامان، بر مذهب اسماعیلی باقی مانده اند.ناصر خسرو درباره این سالها چنین می سراید: منگر بدان که در دره یمگان*محبوس کرده اند مجانینم
فخرم بس آن که در رده دین حق*بر مذهب امام میامینم
بر حب آل احمد شاید گر*لعنت همی کنند ملاعینم
گر اهل آفرین نیمی هرگز*جهال چون کنند نفرینم
ناصر خسرو با ترکان دشت قبچاق میانه ای ندارد و معتقد است که با ورود آنها به ایران، خاک ادب پرور خراسان معدن ناکسان شده است:
خاک خراسان که بود جای ادب*معدن دیوان ناکس اکنون شد
چاکر قبچاق شد شریف ز دل*حره او پیشکار خاتون شد
ناصر خسرو سخت به تشیع خویش پای بند است و قصاید فراوانی در ستایش امام علی (ع) و فرزندانش دارد:
ما بر اثر عترت پیغمبر خویشیم*و اولاد زنا بر اثر رأی و هوایند
وی از این که شعرش در خدمت مدح و ستایش اهل بیت و مقتل خوانی آنان است، سخت ابراز رضایت می کند:
هزار شکر خداوند را که خرسندست*دلم ز مدح و غزل بر مناقب و مقتل
شعر ناصر خسرو، گرچه به سلاست شاعران مشهور آن روزگار نیست، اما این ویژگی را دارد که تماما در خدمت معانی مذهبی و عقلی است.ناصر خسرو به جز سفرنامه و دیوان چندین کتاب و رساله دیگر در مسائل عقلی و کلامی نوشته است.
یکی از آثار مهم او، کتاب وجه دین است.این کتاب نوعی دین شناسی بر مذاق مذهب اسماعیلی است.وی در این کتاب، مباحث اعتثادی و فقهی را آورده و به مانند اسماعیلیان دیگر، آنها را داری یک ظاهر و یک باطن دانسته، هر کدام را جداگانه بحث می کند.بسیاری از آن تأویل ها، بلکه همه آنها، از اساس بی پایه بوده و وجهی در قرآن و روایات اصیل اسلامی ندارد، گر چه برخی از آنها، برداشت های ذوقی زیبایی است.
یکی دیگر از آثار وی کتاب جامع الحکمتین است.این کتاب شرحی است از قصیده ای از احمد بن حسن جرجانی است که ناصر خسرو به درخواست علی بن اسد حاکم بدخشان آن را شرح کرده است .او از حاکم بدخشان با عنوان مردی «بیدار دل و هشیار مغز و روشن خاطر و تیز فکرت و دوربین و باریک اندیش و صایب رأی و قوی حفظ و پاک ذهن و پسندیده خو» یاد کرده است.کتاب جامع الحکمتین، کتابی فلسفی است، هم فلسفه الهی و هم فلسفه طبیعی.ابتدا قصیده که محتوای آن سؤالات فلسفی و علمی است آمده و در ادامه شرح مبسوط ناصر خسرو چاپ شده است.