تاریخ ایران- سلسله آل بویه (دیلمیان)
چهارشنبه 8 شهریور 1391 11:59 AM
بويه نام خود را از «بويه» (1) گرفتند كه پدر بنيادگذاراناين سلسله بود. جد ايشان ابو شجاع بويه پسر فناخسرو(پناهخسرو) نام داشت كه نسبتخود را به «مهرنرسى» وزيربهرام گور مىرسانيد. بويه از طائفه شرزيل آوند از اهالى قريهكياكليش در ديلمان بود و با گمنامى و تنگدستى زندگى مىكرد وروزى او از صيد ماهى بود، سپس شخصيتى يافته به خدمتيكى ازهموطنان خود به نام «ماكان كاكى» سردار امير نصر ساسانىدرآمد (2) و پس از مرگ وى در سپاه «مردآويج زيارى» كه از مردمگيلان بود، داخل شد.
وى سه پسر داشت كه بعدها هر سه به سلطنت رسيدند. پسر بزرگ علىنام داشت كه بعدا به موسوم«عمادالدوله» »هلو گرديد و پسردوم حسن «ركن الدوله» و سومى احمد«معزالدوله» ناميدهشدند. اين سه پسر، پس از تحمل شدائد و تلاش فراوانى كه به كاربردند، به پيشرفت فوقالعادهاى نائل شدند. به گفته ابن ابىالحديد، چنان سلطنتى تشكيل دادند كه در شكوه و عظمت، ضربالمثلبود (3) . سلطنت ال بويه به خصوص در زمان عضدالدوله به اوج قدرترسيد و از آن پس، روى به انحطاط نهاد.
آغاز آن از ماه ذيقعدهسال 321ه و پايان آن بنا بر احتمال قوى سال 448 بود.
سلطنتآنان 120 سال ادامه داشت و 17 تن از اين خاندان به حكومترسيدند (4) .
ابن طقطقى (701 - 660 ه) در كتاب «الفخرى فى الادابالسلطانيه و الدول الاسلاميه» درباره دولت آل بويه مىنويسد:
«پيدايش دولت آل بويه را هيچكس پيشبينى نمىكرد و حتى تصورجزئى از عظمت آن را نيز نمىنمود، ليكن دولت مزبور بر عالمچيره شد و مردم جهان را مقهور خود كرد و بر مقام خلافت استيلايافت. پادشاهان آل بويه خلفا را عزل و نصب كردند، و وزرا رابه كار وا داشتند و از كار بركنار نمودند، و بدينسان كليهامور بلاد عجم و عراق را زير فرمان خود درآوردند و رجال دولتمتفقا از ايشان اطاعت كردند» (5) .
صاحب تاريخ فخرى مىافزايد: «جالب اين است كه آن همه عظمت پساز تنگدستى و بينوائى و خوارى و نيازمندى و دست و پنجه نرمكردن با رنج و ستم نصيب آنان شد زيرا جد ايشان ابوشجاع بويه وپدر جد او جملگى مانند ساير رعاياى فقير در بلاد ديلم به سرمىبردند و بويه خود به شغل ماهيگيرى مىپرداخت. از اينرو بودكه معزالدوله پس از تصرف بلاد همراه به نعمتخداوند معترف بودو مىگفت: من در آغاز زندگى هيزم مىچيدم و روى سر نهادهمىبردم» (6) .