طغرل در بغداد
چهارشنبه 8 شهریور 1391 11:35 AM
ما پیش از این، از اوضاع نابسامان بغداد در اواخر دولت بویهی سخن گفتیم.اختلافات داخلی میان ترکان و دیلمان، ظهور عیاران، اختلافات فرقه ای و مذهبی و نیز اختلاف میان خلیفه و امیر بویهی، سبب آشفتگی اوضاع در این شهر شده بود.در این زمان، یکی از فرماندهان ترک با نام بساسیری، با فاطمیان مصر مرتبط شده، کوشید تا زمینه تسلط آنها را در بغداد فراهم کند.ظهور این پدیده برای دولت عباسی بسیار خطرناک بود، زیرا فاطمیان، نزدیک به یک صد سال، رقیب بلامنازع عباسیان در خلافت بودند.اکنون ظهور بساسیری که خلعت از خلیفه فاطمی مصر دریافت کرده بود، می رفت تا بساط عباسیان را در بغداد جمع کند.
طغرل فرشته نجات دولت عباسی بود که بغداد را از دست دولت فاطمی نجات داد.اختلاف میان بساسیری و خلیفه و به دنبال آن آشفتگی وضع بغداد، مهم ترین عامل روی آوردن طغرل به بغداد بود.وی در ری، نیروهای فراوانی را فراهم آورد و به عاملان خود تا کرمانشاه دستور داد تا نیروهای بیش تری را با تدارکات کافی آماده کنند.نمایندگانی نیز به خلیفه فرستاد و اظهار اطاعت کرد.
آنچه در اینجا اهمیت داشت این که، افزون بر گستردگی حضور شیعیان امامی در بغداد، رخنه شیعیان فاطمی به این شهر، خلافت عباسی را در معرض تهدید جدی قرار داده بود، و از سوی دیگر، ترکان، سنیان متعصبی بودند و به همین دلیل، آمدن طغرل، برای خلافت سنی بغداد، راه حل نجات آن از دست شیعیان بود.طبعا این حرکت سخت مورد رضایت طوایف سنی بغداد بود و از ناحیه آنها و نیز خلیفه دامن زده می شد.
ترکان بغداد که سالها با دیلمیان دشمنی داشتند، از سوی طغرل دلگرم شدند.این نیز عامل دیگری برای حضور هر چه سریع تر طغرل در بغداد بود.با این حال، روشن بود که حملات ترکان به نواحی دیگر، ذهنیت بدی را برای مردم بغداد ایجاد کرده و کمابیش وحشت آنها را گرفته بود.
طغرل از ری به سوی همدان و از آنجا به سوی حلوان رفت.زمانی که احساس شد مقاومت در برابر طغرل بیهوده است، همه پذیرفتند تا خطبه به نام طغرل خوانده شده زمینه برای تسلیم فراهم شود.طغرل با اجازه خلیفه به بغداد در آمد.
پس از ورود وی به بغداد در سال 447، اتفاق شگرفی افتاد.یک حادثه کوچک، سبب شد تا مردم گمان کنند نیروهای الملک الرحیم آخرین سلطان بویهی بر ضد طغرل وارد جنگ شده اند .مردم نیز دست بکار شده و هر ترک غزی را در هر محله یافتند، کشتند.تنها محله شیعه نشین کرخ به آنها پناه داده و از آنها محافظت کرد! این سبب شد تا طغرل، عدنان پسر سید رضی را که نقیب علویان بود خواست و از وی سپاسگزاری کرد.
از سوی دیگر میان سپاه طغرل با سایر محلات درگیری پیش آمد که شمار فراوانی کشته شدند و شهر نیز به تمام معنا غارت شد.پس از آرام شدن اوضاع، الملک الرحیم که به حضور طغرل آمده بود دستگیر و در قلعه ای در شروان برده شد.طغرل، در طول سیزده ماه اقامت خود در بغداد با خلیفه دیداری نداشت.تنهانمایندگانی بین آنها در رفت و شد بود.
طغرل نواحی عراق و خوزستان را میان یارانش تقسیم کرد.برای نشان دادن تعصب سنی گری خود، دستور داد تا مردم شیعه محله کرخ نیز ندای الصلاة خیر من النوم را در اذان صبح بگویند .
سکونت ده ها هزار نفر از ترکان غز در بغداد، سبب سخت شدن زندگی بر مردم شد.به تدریج، فریاد اعتراض آنان بر ضد طغرل برخاست.در این هنگام القائم عباسی به دنبال عمید الملک کندری، وزیر طغرل فرستاد و اعتراض مردم را به او گوشزد کرد.پس از آن بود که طغرل تصمیم گرفت تا به سوی موصل حرکت کند.وی در راه موصل، شهرهای زیادی را به تصرف خود در آورد و در برخی از آنها، از جمله سنجار، شماری از مردمان را به قتل رساند.وی برادرش ابراهیم ینال را حاکم موصل کرد و در سال 449 به بغداد بازگشت.طغرل این بار به حضور خلیفه رفت و پنجاه هزار دینار همراه هدایای فراوان به او تقدیم کرد.خلیفه نیز وی را شاه عرب و عجم خواند.
در همین سال که سنیان در بغداد قدرت زیادی به دست آورده بودند، بر محلات شیعه نشین تاختند .از جمله خانه شیخ ابو جعفر طوسی عالم بزرگ شیعه، در معرض تهاجم واقع شده، کتابخانه اش غارت شد.
در سال 450 بساسیری، موصل را به تصرف خود در آورد.طغرل که سپاهیانش را در زمان نوروز پراکنده کرده بود، با شمار اندکی به آن سوی آمد، اما بساسیری موصل را رها کرد و رفت .ابراهیم ینال، برادر طغرل نیز از وی جدا شد و در همدان سر به شورش برداشت.طغرل در پی ابراهیم آمد، زیرا خطر او بیش از بساسیری بود، چرا که ممکن بود ابراهیم رهبری ترکان را به عهده گرفته و طغرل را از میان ببرد.خروج طغرل از بغداد، سبب حمله بساسیری به این شهر و تصرف آن شد.به دنبال ورود بساسیری، خلیفه از شهر خارج شد و برای یک سال در بغداد، خطبه به نام خلیفه فاطمی خوانده می شد.وی دستور داد تا حی علی خیر العمل در اذان مساجد بغداد گفته شود.ابن اثیر نوشته است که او با مردم برخورد مناسبی داشت و هیچ گونه تعصب مذهبی به خرج نداد.به همین دلیل، توده مردم هوای بساسیری را داشته و نیروهای وفادار به طغرل، نتوانستند کاری از پیش ببرند.آنان در انتظار بازگشت طغرل باقی ماندند.
از سوی دیگر، نیروهای اندک طغرل مجبور شدند با نیروهای فراوان ابراهیم ینال روبرو شوند .بیش تر ترکان از ابراهیم دفاع کردند، زیرا او قول داده بود ترکان را به عراق باز نگرداند .ترکان از ماندن طولانی در عراق، با دشواری هایی که داشت خسته شده بودند.رسیدن نیروهای کمکی آلپ ارسلان فرزند چغری داود برادر طغرل و جنگ آنها با ابراهیم، سبب شکست او شد.این بار، بر خلاف نوبت پیش، وقتی طغرل به ابراهیم دست یافت، وی را کشت و خیالش را برای همیشه از بابت او آسوده کرد.
طغرل به عراق بازگشت و بساسیری که در ششم ذی قعده سال 450 وارد بغداد شده بود، درست در همان روز، در سال 451 از بغداد خارج شد.با رفتن وی، مردمان سنی ساکن باب البصره بغداد، به محله شیعه نشین کرخ حمله کرده آن را غارت کردند.طغرل، بار دیگر خلیفه عباسی را به بغداد آورد و به این ترتیب دولت سلجوقی سبب حفظ خلافت عباسی از سقوط شد.طغرل، سپاهی هم در پی بساسیری فرستاد که وی را به دست آورده به قتل رساند.در سال 451، چغری داود برادر طغرل درگذشت و فرزندش آلپ ارسلان، که چند سال بعد به جای طغرل نشست، به امارت خراسان رسید.چغری طی سالها امارت، سلجوقیان را در خراسان استوار کرده بود.
طغرل در برابر خدمتی که به عباسیان کرد، با جسارت تمام دختر خلیفه را خواستگاری کرد .خلیفه، با همه کراهتی که از این کار داشت، پس از اصرار زیاد سلطان و وزیرش، بدان تن داد.این جسارت تا آن زمان برای هیچ یک از بویهیان بغداد در ارتباط با خلیفه عباسی پیش نیامده بود.پیوند ازدواج، در سال 455 انجام شد.همسر سلطان به ری آمد، اما سلطان ماه ها بعد عازم ری شد.وی اندکی پس از ورود به ری، در همان سال درگذشت! اکنون مدفن او در نزدیکی ری قرار دارد، جایی که برج طغرل نام گرفته است.
ابن اثیر نوشته است: طغرل مردی بود که مراقب نمازش بود و دوشنبه و پنج شنبه را روزه داشت.در عین حال، ظالم و سخت دل بود و سپاهش شبانه روز، آزادانه اموال مردم را غصب می کردند ! بنابر این، می شود کسی هم نماز بخواند، هم ظالم باشد و هم سپاهیانش اموال مردم را غصب کنند.