0

آسیب شناسی مهدویت

 
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

پاسخ به:آسیب شناسی مهدویت
سه شنبه 7 شهریور 1391  9:09 PM

علل ادامه نیافتن غیبت صغری

علل ادامه نیافتن غیبت صغری واحد دین واندیشه تبیان زنجان-

بعضي مي‏پرسند به جه علت دوران غيبت صغري پايان يافت؟ و اگر برنامه غيبت صغري ادامه پيدا مي‏کرد و امام در تمام اعصار غيبت نايب خاصي داشت که راتق و فاتق امور و راهنماي عموم باشد چه اشکالي داشت.

پاسخ اين پرسش اين است که: برنامه روش و کار امام را خداوند متعال تعيين فرموده است و امام بايد همان برنامه را اجرا نمايد و بعد از آنکه اصل امامت ثابت شد، نسبت به برنامه کار امام پرسش از علت به عنوان ايراد و اشکال، بيحا و بي مورد است و حتي خود امام نيز جز تسليم و تمکين و اجراي برنامه وظيفه و تکليفي ندارد و پرسش از علت و سبب آن خلاف روش بندگي و مقام عبوديت خالص است و چنانچه در ضمن مقالات گذشته معلوم شد، تمام پرسش‏ها و اشکالاتي که راجع به غيبت شده در يک رديف و از يک قماش است و هيج يک ايراد اصولي و پرسشي نيست که اگر بي جواب بماند جائي را خراب کند.

و اگر پرسش براي مزيد معرفت و بصيرت و روشن شدن امر باشد، جواب آن اين است که بهتر است در اينجا دو پرسش مطرح کنيم.

پرسش نخست: چرا براي امام(ع) دو گونه غيبت معلوم شده و از همان اول غيبت کبري آغاز نشد؟

پرسش دوم: پس از آنکه غيبت صغري پيش آمد و نائبان خاص تعيين شدند، چرا دوران غيبت صغري پايان يافت؟ و اگر همان برنامه غيبت صغري ادامه مي‏يافت چه اشکالي داشت؟

پاسخ پرسش نخست:

1 - غيبت صغري مقدمه غيبت کبري و زمينه سازي براي آن بود. چون ابتداي غيبت بود و اذهان، انس به غيبت نداشت اگر چه در زمان حضرت امام علي نقي و حضرت امام حسن عسکري(ع) في الجمله آن دو امام براي آماده کردن اذهان تلاش مي‏کردند مع ذلک غيبت تامه اگر دفعة و ناگهاني واقع مي‏گرديد مورد استغراب و سگفتي بلکه استيحاش و استنکار و اسباب انحراف افکار مي‏شد و قبول قطع ارتباط با امام چناچه در غيبت کبري واقع شد، براي اکثر مردم دشوار وناراحت کننده بود.

لذا قريب هفتاد سال رابطه مردم با امام به وسيله نواب خاص حفظ شد و توسط آنان عرايض و مشکلات و مسائل خود را عرض مي‏کردند و جواب مي‏گرفتند و تو قيعات به وسيله آنها مي‏رسيد و بسياري هم به شرفيابي حضور نايل مي‏شدند تا در اين مدت مردم آشنا و مأنوس شدند.

2 - اين ارتباط توسط نواب خاص که منحصر به همان چهار نفر نواب معروف نبودند و همچنين تشرف جمعي در آن زمان به زيارت آن حضرت براي تثبيت ولادت و حيات آن حضرت مفيد و لازم بود و اختفاي کامل که احدي از حال و ولادت آن حضرت مطلع نباشد آن هم در ابتداي امر موجب نقض غرض مي‏شد، لذا بسياري از خواص هم در زمان حيات امام حسن عسکري(ع) و هم در زمان غيبت به سعادت ديدار آن حضرت نائل شدند و با ظهور معجزات، ايمان آنها استوار و محکم گرديد.

پاسخ پرسش دوم:

1 - علت اينکه غيبت صغري ادامه نيافت اين بود که برنامه اصلي کار آن حضر غيبت کبري بود و غيبت صغري مقدمه ان بود و براي آماده کردن زمينه انجام شد.

2 - وقتي بنا باشد نايب خاص نافذ الحکم و صاحب قدرت ظاهري نباشد و نتواند رسماً در کارها مداخله کند بلکه قدرتهاي ظاهري به وسطه تمرکز توجهات در او با او معارضه و مزاحمت داشته باشند، شيادان و جاه طلبان هم ادعاي نيابت خاصه مي‏نمايند و اسباب تفرقه و گمراهي فراهم مي‏سازند چنانچه در همان مدت کوتاه غيبت صغري ديده شد چه دعاوي باطلي آغاز گرديد و اين خود يک مفسده‏اي است که دفعش از حفظ مصلحت تعيين نايب خاص اهميتش اگر بيشتر نباشد، کمتر نيست، و خلاصه آنکه ادامه روش نيابت خاصه با صرف نظر از مصالحي که فقط در همان آغاز کار و ابتداي امر داشته با اينکه نواب مبسوط اليد و نافذ الکلمه نباشند و تحت سيطره زمامداران وقت مأمور به تقيه باشند از نظر عقل مصلحت ملزمه‏اي ندارد بلکه از آن مفاسدي هم ظاهر مي‏گرديد.

سرداب سامراي مشرفه

يکي از افترائات مغرضين و دشمنان شيعه و اعداي اهل بيت اين است که مي‏گويند: شيعه معتقد است امام در سرداب غيبت کرده و در سرداب باقي است و از سرداب ظاهر خواهد شد و هر شب بعد از نماز مغرب بر در سرداب مي‏ايستند تا ستارگان نيک آشکار گردند سپس متفرق مي‏شوند تا شب بعد.

ما در تکذيب و رد اين افترا محتاج به هيچ گونه توضيح نيستيم چيزي که عيان است چه حاجت به بيان است - همه مي‏دانند که اينگونه افترائات از امثال ابن خلدون و ابن حجر، جعل و بر اساس انگيزه دشمني با شيعه و انحراف از اهل بيت، و تمايل به بني اميه و دشمنان خاندان رسالت است. اين نويسندگان و کساني که بعد از آنها آمدند تا زمان ما به جاي اينکه عقايد و آراي شيعه را از خود و از کتابهايشان به دست آورند به جعل و افترا پرداخته يا جعليات و افترائات پيشينيان خود را دست به دست گردانده و آنها را ملاک و ميزان تحقيق درباره عقايد شيعه و معرفت آراي آنها قرار مي‏دهند و خود و ديگران را گمراه مي‏سازند.

خيلي عجيب و بسيار شگفت انگيزه است که به يک امتي که هزاران نويسنده عالي قدر آنها آراء و عقايدشان را صريحاً در تأليفات خود نگاشته‏اند، نسبتي داده شود که در هيچ عصري احدي از آنها، احتمال آن را هم نداده است.

در مورد امامت و اصول اعتقادي ديگر در کتابهاي کلام و اعتقادات، عقايد شيعه و محفوظ و مضبوط است و در موضوع غيبت در کتابهائي که از عصر ائمه(ع) و بعد از آن تأليف شده همه خصوصيات آن مذکور شده و در هيچ کتاب و نوشته‏اي از اين افتراء اثر و نشانه‏اي نيست.

احدي نگفته امام در سرداب سامراء مخفي است بلکه کتب و روايات شيعه و آن همه معجزات و کرامات که از آن حضرت و در غيبت صغري و کبري نقل شده و حکايات آنانکه به شرف درک حضورش در طول اين دو غيبت مشرف شده‏اند همه، اين نسب را تکذيب مي‏نمايند. بلي در سامرا مشرفه سردابي است که شيعه در آنجا به دعا و نماز و عبادت خدا و زيارت حضرت ولي عصر - عجل الله تعالي فرجه - رفتار مي‏کنند نه براي اينکه امام در آنجا مختفي و پنهان است، يا کسي امام را مقيم در آنجا بداند، بلکه براي آنکه آن موضع معروف به سرداب و نواحي آن و حرم عسکريين منازل و مساکن شريفه و خانه‏ها و محل ولادت آن حضرت و بروز بعضي معجزات بوده است و تجديد خاطرات آن اعصار و ياد آن زمانها که امام عصر و پدرش و جدش در آن بيوت شريف که از آن جمله همين دار معروف به سرداب است، خدا را پرستش مي‏کردند و محل آمد و شد شيعه و محبان اهل بيت بوده در همان مقامات و مواقف شريفه به مدلول:

«في بيوت أذن الله أن ترفع و يذکر فيها اسمه يسبح له فيها بالغدو والاصال»(93)

«خانه‏هايي را خدا اجازه داده که آنجا رفعت يابد و در آنجا ذکر نام خدا شود و صبح و شام تسبيح و تنزيه ذات پاک او کنند».

مناسب است.

چنانچه منازل و مقامات ديگر نيز هست که مورد احترام شيعه است براي آنکه معلوم شده آن حضرت آن اماکن را مشرف به قدوم خود فرموده است (مانند مسجد جمکران قم)(94)

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها