پاسخ به:دانستنیهای گردشگری
دوشنبه 16 مرداد 1391 10:11 AM
به سمت بهشت
به گزارش مرکز گردشگري علمي-فرهنگي دانشجويان ايران (istta)- واژه اورامان یا هورامان از دو بخش «اهورا» و «مان» به معنى خانه، جایگاه و سرزمین تشكیل شده است. پس اورامان یعنى سرزمین اهورایى و جایگاه اهورا مزدا. «هور» معنى دیگرى هم دارد.
هور در اوستا به معنى خورشید است. هورامان را مىتوان جایگاه خورشید هم معنى كرد. جنوب شرقى شهر مریوان روستایى به نام «اورامانات تخت» قرار دارد كه جادهاى به طول هفتاد و پنج كیلومتر آن را به شهر مریوان متصل مىكند. اگر حفظ اصالت و فرهنگ ابیانهاىها و معمارى ماسوله را كنار هم قرار و گسترش دهیم، روستاى اورامانات تخت خواهد بود. این روستا را هزار ماسوله مىنامند. زیرا معمارى آن همانند ماسوله است. حیاط هر خانه بام خانهاى دیگر است، اما با وسعتى بیشتر.
معمارى اورامانات و سرسبزى این منطقه كوهستانى رویاى پلههایى به سمت بهشت را متصور مىكند. خانههاى این روستا با سنگ و اغلب به صورت خشكه و به صورت پلكانى ساخته شده است. مردم منطقه معتقدند اورامانات تخت زمانى شهرى بزرگ بوده و مركزیتى خاص داشته به همین دلیل از آن به عنوان تخت یا مركز (حكومت) ناحیهاى اورامان یاد مىكردهاند. به غیر از وضعیت خاص روستا از نظر معمارى، موقعیت چشمههاى پرآب، مراسم خاص و آداب و رسوم و وجود مقبره و مسجد پیر شالیار و به ویژه جمعیت و تعداد سكنه قابل توجه آن نشانگر اهمیت منطقه از زمان ساسانى است. پوشاك كردى آمیزهاى از رنگ و نقش است. در كجا و چگونه مىتوان زیباترین رنگهاى دنیا را در كنار هم دید. لباس مردم اورامانات كردى است. پیش از ورود پارچه و كفشهاى خارجى و سایر منسوجات داخلى به استان كردستان، بیشتر پارچهها و پاى افزار مورد نیاز آنها توسط بافندگان و دوزندگان محلى بافته و ساخته مىشده است.
ساخت پاى افزار «گیوه» یا «گلاش» یا «كالى» بر عهده اوراماناتىها و مردم و آبادىهاى هجیع، نودشه، بوده و بافت را مردم آبادىهاى نوسود شهرستان پاوه بر عهده داشتهاند. جولایى، بافت، پارچه و انواع منسوجات مانند بوزو، ربال، جاجیم، بره بوشمین، موج، جوراب، دستكش، زنگال و كلاء انواع دستبافتهاى این منطقه هستند. مردان كرد اورامانى چوخه، پانتول، ملكى شال، دستار، فرنجى و كله بال و زنان آن جانى، كلنجه، شال، كلاه و كلله مىپوشند. انواع این لباسها با زیورآلات مختلف تزئین شدهاند و رنگارنگ هستند. قارچ، كرفس، كنگر، ریواس، خوژه، پنیر، شیر، عسل، گردو، انجیر موادغذایى این منطقه را تشكیل مىدهند. پلو، «دوغه وا» یا آش دوغ، ساوار، گردول، ترخینه، دوختن یا آش گزنه، هتیمچه با گوشت گوسفند، شدروا، گرما، رشته پلو، رشته رون یك آبه، پرشین، شلغم ترش، و كلانه، از غذاهاى اورامانى است.
از تولیدات هنرهاى سنتى مثل گلیم، سجاده، نمد، سبد، گیوه به عنوان سوغات این محل نام برد. اما دلیل دیگرى به غیر از درمان و سیاحت در یك منطقه سنتى براى سفر وجود دارد. میراث فرهنگى و كهن ایران زمین مىتواند دلیلى براى كشش مسافران به شهرهاى مختلف باشد. هخامنشیان و شكوه شان زبانزد و مایه افتخار ایرانیان است.
موقعیت جغرافیایی
منطقه هورامان ناحیه ای كوهستانی كه به لحاظ زبانی و سابقه تاریخی جایگاه ویژه ا ی در جمع ساكنان مناطق كردنشین دارد، دو بخش شمالی شهرستان پاوه (بخش مركزی و بخش نوسود)، بخشی از استان كردستان( شامل مریوان و مناطق اطراف آن)، و مناطقی از كشور عراق را در بر می گیرد. آن بخش از منطقه هورامان كه در داخل مرز های كشور ایران قرار دارد. خود به دو بخش هورامان تخت و هورامان لهون قابل تقسیم است. از مقایسه نقشه ی تقسیمات كشوری و موقعیت ویژه منطقه هورامان می توان در یافت كه منطقه هورامان تخت به تمامی، در استان كردستان و منطقه هورامان لهون به تمامی در استان كرمانشاه قراردارد.
.
شهرهای مهم اورامانات
• پاوه :شهرستان پاوه حدوداًدر 120 كیلومتری شمال غربی استان كرمانشاه واقع گردیده است. كه از شمال و شمال شرقی به استان كردستان، از جنوب و جنوب غربی به شهرستان جوانرود و از غرب و قسمتی از شمال غربی به كشور عراق محدود میگردد. این شهرستان با وسعت 1260 كیلومتر مربع با 19/5 درصد كل مساحت كرمانشاه شامل سه بخش، هشت دهستان و حدود 135 روستا(شامل 84 روستای مسكونی و 51 روستای خالی از سكنه) می باشد.بخشهای مختلف آن عبارتند از بخش باینگان شامل دهستانهای شیوه سر، كلاشی، ماكوان، بخش نوسود شامل دهستانهای سیروان، شرام، بخش مركزی شامل دهستانهای شمشیر-هولی و منصور آقایی می باشد.شهر پاوه در محدوده 35 درجه و دودقیقه تا 35 درجه و سه دقیقه عرض شمالی و 46 درجه و 21 دقیقه تا 46 درجه و 23 دقیقه طول شرقی در ارتفاع حدود 1525 متری از سطح دریا قرار گرفته است.
• مریوان: واقع در استان كردستان با جمعیتی برابر با185116 نفر
• سروآباد: واقع در استان كردستان
• ته ویله: واقع در شمال شرقی شوشمه و نوسود
• بیاره: واقع در شمال ده ر گا شیخان و غرب هانه گه رمه له
ناحیه هورامان كوهستانی و پربرف و باران است. میزان بارندگی سالیانه حدود 800-900 میلی متر می باشد. بخش اعظم این بارش به صورت برف و در قلل و دامنه كوهها صورت می گیرد.
سابقه تاریخی و اعیاد رسمی
هورامان سرزمینی باستانی است؛ این سرزمین، دست كم، از زمان ورود آریایی به ایران، جزو مناطقی بوده كه اقوامی كه در آن سكونت داشته اند. و آنطور كه از شواهد بر می آید، در دوران حكومت های مختلف كه از آن زمان به بعد، بر نواحی از ایران حكم رانده اند، همچنان اقوامی (به ویژه اقوام كرد) را در خود جای داده است. چرم نبشته های اورامان) هورامان) كه قدمت شان به حدود قرن اول میلادی می رسد، شاهدی بر قدمت این سرزمین (دست كم تا قرن اول میلادی) هستند. این سرزمین، در حال حاضر، محل سكونت كردهای هورامی زبان ایران و عراق است. با توجه به مسلمان بودن و معتقد بودن هورامی های به آئین اسلام اعیاد رسمی آنان نیز همانند عیدهای مبارك و مقبول دنیای اسلام می باشد . عید سعید فطر(رمضان) و عید سعید قربان و در كنار این دو عید مهم، ماه مولود پیامبر اكرم در این منطقه محترم و برگزاری مراسم های میلاد رسول اكرم(ص) معمول و مرسوم می باشد. مردم هورامان شافعی مذهب هستند. مردم هورامان كرد و یه گویش هورامی(اورامی) تكلم می كنند. مكنزی: هورامی گویشی از گورانی، و همانگونه خواهیم دید، احتمالا، باستانی ترین گویش آن، و گویشی است كه كمتر از گویش های دیگر دچار دگرگونی شده است.
مراسم پیر شالیار
مراسم پیر شالیار در روستایاورامانتختهورامان) کردستان، هر سال دو بار در نیمه بهار و نیمه زمستان برگزار شده و عروسی «پیر شالیار» در سه روز جشن گرفته میشود. مقبره پیر شالیار که از موبدان زرتشتی بوده است در انتهای جاده آسفالته اورامان قرار دارد. این مراسم شامل ذبح دام قربانی، دف زنی، نوعی رقص، خوردن آش، و شبنشینی و خواندن شعر و دعا است
.
پیرشالیار
پیر شالیار که یکی از روحانیان بزرگ زرتشتی بوده است. پیرشالیار فرزند جاماسب، یکی از رهبران و مُغان آیین زردشت بوده که در اورامان میزیسته است، در افسانههای مردم منطقه اورامانات پیری اسطوره ای به نام «پیر شالیار» هست که می گویند صاحب کرامات بوده است. از جمله این کرامات عجیبی که درباره او روایت می کنند ماجرای شفا یافتن «شاه بهار خاتون» دختر شاه بخارا است که «پیر شالیار» او را شفا میدهد. ماجرا از این قرار بوده است که «شاه بهار خاتون» کر و لال است و تمام طبیبان از مداوای او عاجز می مانند تا اینکه آوازه «پیر شالیار اورامی» بهبخارا می رسد. پادشاه بخارا هم شرط کرده است که هر کسی دخترش را شفا دهد او را به عقد وی درمی آورد؛ بالاخره عموی پادشاه با عده ای از اطرافیان پادشاه به سمت اورامان به راه می افتند تا دختر را به نزد «پیر شالیار» ببرند. وقتی که نزدیک روستای «اورامان تخت» می رسند گوشهای دختر به طوری آنی شنوا می گردند و وقتی هم به نزدیکیهای خانه «پیر شالیار« می رسند صدای نعره دیوی توجه آنها را جلب میکند و سریع دیو از تنوره ای که هم اکنون اهالی به آن «تنوره دیوها» می گویند و نزدیک خانه «پیر شالیار« هست، بر زمین می افتد و کشته می شود، در این اثنا زبان «شاه بهار خاتون« هم باز میشود و شروع به صحبت کردن می کند. پادشاه دخترش را به عقد وی در می آورد و مردم جشن عروسی بزرگی برای پیرشالیار و بهار خاتون برپا میکنند که مراسمی که امروز برگزار برگزار میشود سالگرد همان روز است.